در خاورميانه كشورهايي با تمدن چندهزارساله در كنار واحدهاي سياسي كه تاريخ آنها كمتر از يك قرن است، با هم زندگي ميكنند. خاورميانه بهلحاظ ژئوپليتيكي همراه با موقعيت اقتصادي و استراتژيكي داراي يك وضعيت بيهمتا در جهان است. در اين منطقه 70درصد از ذخائر ثابت شده نفت خام متعارف جهاني و 40درصد ذخائر ثابت شده گاز طبيعي واقع است. نيروي انساني در منطقه خاورميانه در سالهاي اخير و همراه با تحولات در جامعه ايران، تركيه، و بهار عربي در حال شكوفايي است.
بهلحاظ اقتصادي يكي از مناطق همراه با رشد مثبت در 50 سال آينده جهان، اين منطقه است. در عين حال كه زندگي، معيشت و حملونقل در اين نقطه از جهان قديمي است، اما مرزهاي مابين كشورها نسبتا جديد است. مرزهاي كنوني خاورميانه، عمدتا پس از فروپاشي امپراتوري عثماني در مه1916 مابين انگلستان و فرانسه بهصورت محرمانه تعيين گرديد. اين توافقنامه به تقسيم مرزها بهصورت خطوط مستقيم در پيرامون سوريه، عراق، لبنان و فلسطين ميان فرانسه و بريتانيا منجر شد.
سرمارك سايكس بريتانيايي و فرانسوا ژرژ پيكوي فرانسوي اين قرارداد را امضا كردند. اما نظم ژئوپليتيك ناشي از توافق سايكس- پيكو مشكلاتي بهوجود آورد. اين طرح بدون اطلاع اعراب تهيه شده بود و وعده اصلي بريتانيا به آنها در دهه۱۹۱۰ را ناديده ميگرفت. بريتانيا به اعراب قول داده بود كه اگر عليه عثمانيها سر به شورش بردارند، با سقوط اين امپراتوري به استقلال خواهند رسيد. از آن زمان تاكنون اين مرزها تغيير نكردند. تنها در 1939 فرانسه با انتقال حاكميت اسكندرون در كنار درياي مديترانه به تركيه و جدايي از سوريه موافقت كرد. دوم دولت ماوراء اردن در سال 1946 رسما به دولت هاشمي اردن تغيير نام يافت و در 1948 نيروهاي يهودي كنترل بخشهايي از منطقه فلسطين را با حملات نظامي در دست گرفتند.
مجموعه تحولات عراق و شام در سالهاي اخير نشانه قدرت گرفتن يك نيروي تازه نفس در جهان عرب است كه بهوسيله انگيزههاي ظاهراً مذهبي سعي در مقابله با تغييرات ژئوپليتيك در خاورميانه دارد. پيروزي انقلاب اسلامي در ايران باعث كمتر شدن نفوذ فرهنگي و سياسي عربستان سعودي در مناطق مختلف بهخصوص شرق خاورميانه گشت. از آن زمان رقابت مابين عربستان و ايران يكي از نيروهاي پيش برنده تحولات خاورميانه است.
عدمسرنگوني دولت سوريه با وجود هماهنگي كامل آمريكا، اسرائيل، تركيه، عربستان سعودي و قطر در پشتيباني مخالفين باعث گسترش گرايشهاي تندروانه در ميان جوامع عربي گشت و به نوعي اشتراك منافع مابين القاعده، نيروهاي بعث، سلفيها و بهخصوص وهابيها را ايجاد كرد. نبايد از نظر دور داشت بهلحاظ امنيت انرژي همچنان عراق و ليبي 2توليدكننده مهم نفت خام خاورميانه و سوريه و لبنان 2نقطه توزيع نفت و گاز خاورميانه هستند.
آنچه كه در عراق و سوريه از روز 10ژوئن، يعني سقوط دومين شهر بزرگ عراق موصل بهدست نيروهاي دولت اسلامي عراق و شام (داعش) با همكاري بعثيها و ارتش صدام و نيروهاي محلي در روزهاي اخير ميگذرد، بدون ترديد داراي پيامدهاي جدي براي منطقه خاورميانه، آسياي غربي و كلا جهان سياست است. مخالفان يكديگر در عرصه سياست ديروز، متحدان امروزين هستند. تقريبا همه نيروهاي غيرعربي ازجمله آمريكا، روسيه، ايران، سوريه و اروپا متفق القول هستند كه از دولت عراق در برابر مخالفان بايد حمايت شده، و در عين حال نيز تغييراتي در دولت عراق انجام شود. اكنون داعش رسما خود را خلافت اسلامي ميخواند كه بهدنبال سيطره بر كشورهاي عربي، ايران و شمال آفريقا و آزادسازي فلسطين است.
طرف پيروز در بحران جاري خاورميانه تاكنون بشار اسد رئيسجمهور سوريه است. حالا او انتخابات را از سرگذرانده، سومين دوره انتخابش را ميتواند شروع كند و در صف مخالفانش شكافهاي جدي رخ داده و ميتواند با اعتماد به نفس باقيمانده نيروهاي مخالف دولت سوريه را از بين ببرد. اقليم خودمختار كردستان پيروز ديگري است كه بههرحال داراي زيرساختهاي اداري و سياسي است. اين بخش از عراق پس از سقوط صدام در 2003 تاكنون بهتدريج و با نقشه راه حساب شده، سعي در برپايي بخشهاي مختلف يك حكومت مستقل را داشته است. پيروزمند ديگر اسرائيل است كه از بعد از حمله عراق به كويت در 1990 براي تغييرات مرزي در مجموعه كشورهاي خاورميانه داراي استراتژي و برنامه بوده است. به همين دليل هم بلافاصله از استقلال كردستان عراق، نخستوزير اسرائيل حمايت نمود.
شايد يك بازنده اين ماجرا ايالات متحده باشد، كسي درخاورميانه به اين كشور نميتواند اعتماد كند. بهنظر حكام عرب، آمريكا از يكطرف در حال فعاليت براي ذوبكردن يخهاي ايجاد شده مابين آمريكا و ايران از 1979 تاكنون است. و از سوي ديگر مسئله انتقال توجه سياسي و نيروهاي نظامي آمريكا از خاورميانه به درياي جنوبي چين هم از اهداف اين كشور است.
براي دههها حتي ايده كشور كردستان موجب ناراحتي عصبي رهبران تركيه ميشد. آنها بيم داشتند كردستان مستقل عراق انگيزه جنگ تمام عيار براي كردهاي تركيه كه در منطقهاي هستند كه هم مرز با مناطق كردنشين عراق، ايران و سوريه است، براي جدايي از تركيه شود. هر چند، در طول زمان پراكندگي كردها در سراسر كشور و گسترش وابستگي اقتصادي كردستان عراق به تركيه، مقاومت در برابر استقلال كردستان عراق را بههم زد. بارزاني ميتواند يك متحد مفيد براي اردوغان در مذاكرات با اوجالان و حزب كارگران كرد تركيه باشد. تقارن زماني در اين مرحله حائز اهميت است.
از يك سو اردوغان به حمايت كردها براي ادامه قدرت بهمدت يك دهه ديگر نياز دارد، و از سوي ديگر كردها نياز دارند اردوغان از فرصت پيش آمده براي به تحقق رسيدن رؤياي ديرينه استقلال كردستان حمايت كند. با وجود عقب نشيني داعش از تكريت، فعاليتهاي تبليغاتي اين گروه همچنان ادامه دارد و ضمن تلاش براي جذب اعضاي جديد از كشورهاي مختلف در اقدامي نمادين، مرزهاي جديدي را براي خود ايجاد ميكند. پخش تصويري نمادين از صحنه انهدام يك مركز مرزي بين عراق و سوريه، از نظر اعضاي داعش بهمعناي آن است كه خلافت اسلامي از مرزها عبور ميكند و ميخواهد در منطقهاي كه قصد تاسيس حكومت خود را دارد، مرزها را برچيند. يكي از اعضاي داعش در يك مصاحبه تلويزيوني با اشاره به مرزهاي عراق و سوريه ميگويد:
اينها مرزهاي مبتني بر پيمان سايكس-پيكو است كه ما آن را به رسميت نميشناسيم. اين آخرين مركز مرزي نيست كه آن را ويران ميكنيم. سؤال اساسي اين است آيا فعاليتهاي داعش به از بين رفتن مرزهاي سايكس-پيكو خواهد انجاميد؟ بهنظر ميرسد با وجود همه تحولات كنوني، تغيير در مرزها به 2عامل قويتر نياز دارد: ابتدا نيروي مردمي يا قبيلهاي و يا نژادي متحد و داراي انگيزه كه بتواند 3كشور را به تمكين در برابر خواستههاي خود وادارد. اين اراده بهجز در بخش مناطق كرد نشين عراق در جاي ديگري بهصورت درازمدت وجود ندارد. دوم نظام حكومتي يكي از كشورهاي منطقه به جد بهدنبال تغيير مرزها باشد.
اين امر نيز اكنون بعيد است با توجه به اينكه توان سياسي و نظامي دولتهاي عراق، سوريه، و لبنان آن مقدار نيست كه بتواند چنين تغييراتي را محقق سازد. اما مسئله كردستان عراق جدي است. رهبران كردهاي عراقي از 1991 و پس از حمله آمريكا براي عقب راندن نيروهاي عراقي از كويت بهدنبال نهادسازي براي يك كشور مستقل بودند. نيروهاي متحدين به رهبري ارتش آمريكا از شهر ناصريه در كناره فرات در تعقيب نيروهاي عراقي بالاتر نرفتند و به همين دليل صدام حسين توانست انتفاضه شيعيان را در 1992 سركوب كند. اما منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق برخلاف جنوب عراق، بههمراه ياري قطعنامههاي شوراي امنيت ملل متحد و كمكهاي سياسي، اقتصادي، آموزشي، و اجتماعي غرب به اكراد زمينه ساز يك حركت جدي در ساخت جامعهاي مستقل و بدون نياز به بغداد در مناطق كردنشين عراق شد.
اينك با اشغال كركوك و اقدام مسعود بارزاني براي تقديم لايحه استقلال كردستان عراق همراه با نيروي نظامي مستقل و سياست خارجي فعال كردها بهنظر ميرسد مرزها در اين بخش از خاورميانه دچار تغيير خواهند شد. اما همه مسئله اين نيست. فراموش نكنيم كه كشورهاي ديگر به راحتي تغييرات مرزي و پيدايش كشورهاي جديد را شناسايي نخواهند كرد، همانطور كه در 20سال گذشته، هيچ كشوري كردستان عراق را بدون ارتباط با بغداد شناسايي نكرد. آنچه تا اندازهاي عجيب بهنظر ميرسد، بيتوجهي شوراي امنيت ملل متحد به تحولات عراق و سوريه است.
گويي مجددا يك نقشه سايكس-پيكو براي اين منطقه در حال طراحي است. تا آن زمان كه اين طراحي پايان نپذيرد، كسي در ميان قدرتهاي بزرگ از كشته شدن مردم غيرنظامي عراق، سوريه و لبنان نگراني نداشته و براي مبارزه با تروريسم جلسهاي در شوراي امنيت تشكيل نميشود. و سخن آخر اينكه ايران تاكنون بهنظر ميرسد درست عمل كرده است. در عين حال كه از دولت قانوني عراق حمايت كرده، اما در صحنه كارزار دخالت نكرده است. عراق به سوريه و ايران متصل است. در سال۲۰۱۰ دولتهاي عراق، ايران و سوريه قراردادي ۱۰ميليارد دلاري امضا كردند كه براساس آن يك خط لوله انتقال گاز طبيعي به نام خط لوله اسلامي، اروپا را به ميدان گازي پارسجنوبي متصل ميكند. براساس گزارشهاي رسانهاي، اين خط لوله بين سالهاي ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ افتتاح ميشود. ديپلماسي انرژي براي ايران سازندهتر است.
*كارشناس مسائل بينالملل