شبهاي قدر، شبهاي رودررو نشستن با خداست. آنقدر نزديك كه انگار در آغوشاش هستي و هرچه ميخواهي ميگويي. شبي كه از هزار شب و ماه برتر است قرار است تو را پاك كند تا خالص شوي تا پاكيزه شوي. بد نيست بدانيم بهترين راه دعا كردن در اين شبهاي نوراني چيست. بدانيم اگر از خدا بخواهيم، آيا همه گناهانمان را ميبخشد؟ آيا پاكمان ميكند همچون كودكي تازه متولدشده؟ حجتالاسلاموالمسلمين سيد مهدي طباطبايي استاد اخلاق صاحب نام و خوش صحبتي است؛ كسي كه خوب ميداند براي اين شبها چه نياز است كه بگويد. با او سؤالاتمان را در ميان گذاشتيم...
- حاج آقا اگر بخواهيد از اهميت شب قدر بگوييد با چه جملهاي شروع ميكنيد؟
يكي از نعم الهي كه خداوند به امت پيامبر مرحمت فرموده، شب قدر است. به صراحت ذكر شده كه اين شب از هزار ماه برتر است. با اين يك شب ميشود جبران هزارماه را كرد. پيامبر فرمودهاند هركس شب قدر را زنده بدارد تا سال بعد عذاب از او برگردانده ميشود. در جاي ديگر ميفرمايند هركسي كه بتواند شب قدر را با اعتقاد و با محاسبه درست گرامي بدارد، زندگاني و آينده او به بركت شب قدر مورد عنايت الهي قرار ميگيرد، يعني زندگياش خوب و پاكيزه ميشود. امام پنجم(ع) از پدرانشان نقل كردهاند كه نگذاريد شب بيستو سومماه رمضان كه احياي آخر است كسي خواب بماند. صريحا فرمودهاند اگر اين اتفاق بيفتد فرد از خيلي چيزها عقب افتاده و خسران ديده است. در جمله ديگري ميفرمايند كسي كه شب قدر را زنده بدارد خداوند گناهان او را ميبخشد.
- همه گناهان را؟
بله. اينكه ميبخشد و مواخذه نميكند مربوط به حقالناس نميشود. حالا شايد سؤال پيش بيايد كه پس فايده بخشش گناهان چيست وقتي حقالناس بخشيده نميشود؟ جواب اين است كه در اين شبها خداوند كمك ميكند تا فرد حقالناس را ادا كند. گاهي هم فرد پولي خرج ميكند با عنوان رد مظالم كه يعني اگر حقالناسي به گردنش است بخشيده شود كه خدا در اكثر موارد ميبخشد.
- يعني كسي كه نماز قضاي زيادي دارد يا روزههاي نگرفته زيادي داشته باشد، باز هم بخشيده ميشود؟
بله. اگر فردي نرسيد يا نتوانست آنها را ادا كند، خدا ميبخشد. ما 2نوع حق داريم؛ يكي حقالناس و ديگري حقالله؛ در حقالله، طرف خود خداست و ممكن است ببخشد اما در حقالناس خداوند ميخواهد فرد ناراضي، راضي شود. براي همين ميگويد اگر كسي بتواند فردي را كه در حقش ظلم كرده راضي كند كفايت ميكند.
- بين اين 3 شب كه گفته ميشود شبهاي قدر هستند، كدام شب واقعا شب قدر است؟
شب نوزدهم، بيستو يكم و شب بيستو سوم هر 3 شب قدر هستند كه گفته ميشود شب بيستويكم از شب نوزدهم و شب بيستوسوم از شب بيستويكم بالاتر است. شب قدر يك شب است اما سؤال اينجاست كه چرا 3 شب را قدر ميگيرند؟ چون خداوند نخواسته شب قدر را آشكار كند تا مردم به همه اين شبها توجه كنند. چيزي كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه با اينكه شبهاي قدر شب دعا و راز و نياز و نزديكي به خداست، اما گفتوگوي علمي ارزش بيشتري دارد. با اين كار مدارج علمي افراد بالا ميرود و توجه به خدا بيشتر ميشود. پيامبر(ص) به اباذر فرمودهاند: يك ساعت مذاكره علمي بهتر از آن است كه يك سال تمام را روزه گرفته باشي و همه شب تا صبح شبزندهداري كرده باشي.
- اين مذاكره علمي بايد منجر به نزديك شدن به خدا شود؟
كلا علوم مربوط به معارف و معنويات مدنظر است.
- يعني كسي كه در آن شبها مينشيند درس ميخواند يا براي كنكور خودش را آماده ميكند، حساب نيست؟
آنها علوم مادي است. اتفاقا گفته شده است كه در شبهاي احيا به اينگونه دروس نپردازيد چون ارتباطتان با خدا كم ميشود اما اگر همان دروس مادي، ما را به خدا نزديك كند بازهم خوب است. حتي ميتوانيم شب تا صبح پرستاري يك بيماري را بكنيم، اين هم خودش يك عبادت است. منتها بهتر اين است كه انسان توجه دلش را به خدا بيشتر كند. ما هركاري كه ميكنيم بايد به معنويات و خدا نزديكتر شويم. نكته مهم اين است كه بيشترين كاري كه ما در ماه رمضان بايد انجام دهيم، ارتباطمان با عالم معناست. در اينماه ما به ملائك شباهت پيدا ميكنيم؛ يعني نه ميخوريم و نه ميآشاميم. ملائك از لذايذ انساني محروم هستند و لذايذ قربي دارند. ما هم وقتي روزه ميگيريم از لذايذ مادي محروم ميشويم اما به لذايذ معنوي ميرسيم. براي همين است كه خدا ميگويد روزه براي من است و خودم پاداش آن هستم. مهمترين اتفاقات در شب قدر 2كار است؛ يكي جبران گذشته كه به آن توبه ميگويند. فرد تمام كارهاي بدي را كه كرده درك كند و از آنها دست بكشد يا كمترشان كند. كار ديگر اين است كه براي آيندهاش تصميم بگيرد؛ به اين معنا كه فرد با خودش فكر كند كه ميخواهد براي آيندهاش چه كند.
- كسي كه در اين 3 شب بيدار ميماند و استغفار ميكند، طبق گفته شما تمام گناهانش پاك ميشود اما بعد از اين شبها دوباره ممكن است به سراغ كارهاي قبلياش برود و دوباره پر از گناه بشود. وقتي به شبهاي قدر سال بعدش ميرسد آيا باز با استغفار تمام گناهانش پاك ميشود؟
بله. باز دوباره خدا او را ميبخشد.
- خب اين يك دور باطل نيست؟!
نه اصلا اينطور نيست. مثل لباسي ميماند كه به تن داريد، وقتي كثيف ميشود آن را ميشوييد و دوباره استفاده ميكنيد. لباسها كه يكبار مصرف نيستند!
- بعضيها ميگويند اينطور نيست كه شما توبه كنيد و خدا ببخشد و دوباره همان گناه را انجام دهي و دوباره انتظار داشته باشي خدا باز تو را ببخشد!
بله. در توبه بايد اينجور كه شما ميگوييد قصد كرد ولي وقتي طرف پايبند آن قصد نبوده، دوباره ميتواند توبه كند. روح، آنقدر صفا دارد كه اگر دهها بار هم آلوده شود باز پاك ميشود ولي جسم اينطور نيست؛ يعني اگر بيماري سختي بگيريد بعد از اينكه كلي دارو مصرف كرديد به مرور بدنتان توانش را از دست ميدهد. روح لطيف است لذا هرچه هم واردش شود باز ميشود آن را پاك كرد.
- ميگويند بيدار ماندن در شب قدر يك نوع توفيق است، اين توفيق نصيب همه ميشود؟
ببينيد توفيق يعني وفق دادن كاري با كاري ديگر. وفق يعني اينكه فرد بتواند آن كاري را كه او را به خدا نزديك ميكند، در آن شب انجام دهد. براي بعضيها، وسيلهاش فراهم نميشود؛ يعني خدا توفيق شبزندهداري را به آن فرد نميدهد. مثلا فردي به مسجد ميرود ولي در همانجا خوابش ميبرد، اين فرد توفيق نداشته. يا مثلا فردي داشته بعد از نماز گريه ميكرده تا به خدا نزديك شود اما يكدفعه ذهنش به سمت ديگري رفته. يكي از چيزهايي كه من خيلي براي مردم نگران هستم اين است كه در حال عبادت، با افكارشان براي غيرخدا، اجر عبادتشان را از بين ميبرند. مثلا شما در حال تماشاي فردي با نگاهي قدسي هستيد اما يكدفعه فكري نفساني به ذهنتان ميرسد، اين فكر تمام افكار پاك شما را خدشهدار ميكند. اگر كسي در شبهاي قدر بتواند خودش را از ماديات و هوسها خالي كند خيلي چيزها گيرش ميآيد.
- وقتي دوباره برميگردند به گناه آيا اين همه دعا و عبادت فايدهاي هم دارد؟
خيلي فايده دارد. نبايد بگوييم اين عبادتها چه فايدهاي دارد. مثل يك بيمار كه اصلا دارو مصرف نميكند و هر روز هم حالش بدتر ميشود.ماه رمضان مثل همان داروست كه بيمار با مصرف كوتاهمدتش يك مقدار حالش بهتر ميشود و بعد دوباره با قطعش به روال بيمارياش برميگردد. باماه رمضان، فرد ديرتر به نابودي ميرسد. گاهي ميبينيد كسي وقتي در اينماه عبادت كرد ديگر هيچ وقت به گناه برنگشت. از اين موارد هم وجود دارد. پس نبايد گفت عبادت در اينماه اگر به پاكي هميشگي منجر نشود، فايدهاي ندارد. در جامعه نميشود كثيف نشد. خيلي سخت است كه كسي خودش را پاك نگه دارد چون با همهچيز در جامعه روبهرو ميشود. مردم ما خيلي خوب هستند ولي بعضي اوقات گرفتار ميشوند. روايت داريم كه هر كس گرفتار بدهكاري شود با آنكه راستگو است اما دروغگو ميشود چون فرد بدهكار بعد از مدتي مجبور ميشود دروغ بگويد. ما براي مفاسد دنبال اصلاح نيستيم. براي بعضي بيماريها دنبال تيغ جراحي نيستيم. اگر با دارو درست نشد آن وقت سراغ جراحي ميرويم. در مورد گناه هم همينطور است. گاهي خدا خودش ما را عوض ميكند.
- چه زماني اين كار را ميكند؟
زماني كه بندهاي دلش بشكند و خودش را ببازد و از همهچيز دست بردارد، يكدفعه «در» مقابلش باز ميشود. اين به خواست بنده بستگي دارد كه بخواهد توبه كند و به سمت خداوند متعال روي آورد.
خاطرات شب قدري
پايت را ميشكند تا خانهدارت كند!
يك بار در همين مسجدي كه شبهاي قدر ميروم آقايي برايم تعريف كرد كه خيلي از خدا خواسته تا به او خانه بدهد.ماه رمضان هم صاحبخانهاش از او پول خواسته ولي نداشته است. با خودش فكر ميكند موتورش را بفروشد اما آن هم قيمتي نداشته كه بخواهد به صاحبخانه بدهد. ميزند و در همين اثنا به زمين ميخورد و پايش ميشكند. مجبور ميشود موتور را بفروشد و خرج پايش كند! در بيمارستان هم كه مشغول مداوا بوده داستان را براي كسي نقل ميكند كه شب قدر از خدا خانه خواسته اما پول موتورش را هم براي پايش خرج كرده! در همين ميان حرف از خانه و اينها ميشود كه طرف از او ميپرسد كجا زندگي ميكني؟ ميگويد فلان جا. با تعجب آن طرف ميگويد خانه كناري شما، خانه پدري من است. ما به خارج از كشور رفته بوديم كه براي انجام كارهايي برگشتهايم. اگر ميخواهي آن خانه را بهصورت قسطي از من بخر. در واقع خدا پاي آن فرد را شكست تا به او خانه بدهد. من خيلي از اين چيزها ديدهام. يك خاطره بسيار جالب دارم كه خودم شاهد آن بودم. ۵۰ سال قبل ما در «جاغرق» مشهد بوديم؛ محلهاي كه آن موقعها اصلا ماشينرو نبود. يك خانم بسيار محترمي براي ما تعريف ميكرد كه شب قدر از خدا خواسته كه عروسي نصيبش كند كه زن كارياي باشد. شب قدر ميگذرد تا اينكه روزي يك نفر بالاي درخت ميرود تا گردو بچيند. از درخت ميافتد و پايش ميشكند. آن خانم تعريف ميكند كه او هم آنجا بوده است. وضع مرد خيلي بد بوده و بسيار ناله ميكرده، همه مانده بودند كه چطور او را به بيمارستان برسانند. همان اطراف يك دختر 15-14 ساله پيدا ميشود. ميآيد ميگويد روي نردبان يك لحاف پهن و مصدوم را با آن حمل كنيد. اين وسط سر نردبان دعوا ميشود! آن دختر ميرود از دكان نجاري يك اره ميآورد و شروع ميكند به بريدن نردبان ديگري. صاحب نردبان خيلي عصباني ميشود ولي دختر اصلا محل نميگذارد. ميگفتند معلوم است چه ميكني؟ جواب ميدهد: «پاي بچه مردم شكسته، صاحب دكان هر چه ميخواهد بگويد»! همانجا آن خانم، آن دختر را زيرنظر ميگيرد و آخرش او را براي پسرش خواستگاري ميكند. اين دو نفر با هم ازدواج كردند و يكي از شخصيتهاي بزرگ اين مملكت شدند.
چطور ديگران را به شب قدر دعوت كنيم؟
بايد به فرد بفهمانيم كه رسيدن به چيزي يا جايي، راهي دارد و آن راه مقدمهاي؛ مثلا اگر قرار است پولي به دستات برسد بايد بروي و از كسي بگيري يا به بانك بروي و بگيري. اينطور نيست كه فقط بنشيني و نگاه كني و مدام بگويي پول ميخواهم. اكثر مردم اشتباهشان همين است. گاهي خدا در ميان گمشدهها شما را به جايي ميرساند. يك مثال ميآورم؛ خانوادهاي خيلي فقير بودند. جايي نشسته بودند كه كودك خانواده كاغذ براقي را از روي زمين برميدارد و به پدرش ميدهد. پدرش ميپرسد اين به چه دردي ميخورد؟ بچه ميگويد نميدانم ولي نگهشدار. همين كاغذ باعث ميشود در قرعهكشياي 300ميليون برنده شوند! يعني خداوند خواسته از اين طريق پول را به اين خانواده برساند. حتي يك آشغالجمعكن ثروتمند شده! در داستان اين آدم آمده كه در ميان زبالهها ميگشته كه سندي پيدا كرده و همان سند باعث ثروتمند شدنش شده. ما گاهي ميخواهيم نگرديم ولي به چيزي برسيم كه اصلا امكانپذير نيست. گاهي وقايعي رخ ميدهد و خدا ميخواهد ما تحتفشار قرار بگيريم تا چيزي ارزشمند به ما بدهد. بايد افراد را قانع كرد، توضيح داد و از اهميت عبادت بهويژه در اين شبهاي عزيز براي آنها گفت. حتي براي جذاب كردن اين شب براي بچههاي كوچك و عادت آنها به اين مراسم، هيچ عيب و ايرادي ندارد كه بچه اسباببازيهايش را به مسجد بياورد و با بقيه بچهها بازي كند. اجازه بدهيد خاطرات خوبي از شبهاي قدر در ذهن آنها شكل بگيرد. همين بچهها در آينده جذب مساجد و برنامههاي مذهبي ميشوند.
استجابت دعا در شب قدر
خدا در شب قدر بندهاش را راهنمايي ميكند. اين منم كه بايد به راهنمايي خدا اعتماد و به آن عمل كنم. خداوند خيلي چيزها را از طريق رنج به آدم ميدهد نه از طريق آسايش. استجابت خيلي از دعاها زمان ميخواهد. مثلا كسي از خدا بچه ميخواهد. نميتواند در همان لحظه كه دعا ميكند يكدفعه بچهدار شود! اگر زن و شوهر مشكلي دارند بايد رفع شود. حالا دعا چه ميكند؟ گاهي فرد از غذايي بدش ميآيد ولي ناگهان همان غذا را ميخورد و همين به بچهدار شدن او كمك ميكند. گاهي يك ترس شديد باعث تغيير در بدن و امكان بچهدار شدن ميشود. بعضي از پيشامدهاي زندگي ما زمينه رشدمان را فراهم ميكند. البته اينطور نيست كه بنده دست به كاري نزند و اصطلاحا قدمي برندارد. خدا بنا دارد به وسيلههايي كارش را انجام دهد. مثلا يوسف پيامبر قرار بود به سلطنت برسد ولي نه به سادگي. بايد در چاه ميافتاد و آن اتفاقات ديگر برايش پيش ميآمد تا به مرحله رسالت برسد. بعضيها براي اين دعا ميكنند كه خدا را به استخدام خودشان دربياورند! يعني ميگويند خدايا تو كه ميتواني، فلان چيز را به من بده. اين را خدا قبول نميكند. خيلي از افراد هم اينگونه هستند. مثلا كسي پافشاري ميكند كه با فلان شخص بايد ازدواج كند و اصلا هم به توصيه كسي گوش نميدهد. بعد ولي دچار مشكل ميشود و كارش به طلاق ميكشد. گاهي فرد از خدا چيزي را ميخواهد ولي به نفعش نيست. از اين حالتها در دعا زياد داريم. شبهاي قدر بايد كاري كنيم كه آن چيزي كه واقعا به نفعمان است رخ دهد. از همين جهت هم هست كه وقتي به آن مرحله رسيديم خيلي چيزها گيرمان ميآيد چون رسيدن به اين مرحله كار هركسي نيست. ما هميشه بايد در دنيا چيزهايي را بخواهيم و بهدست بياوريم كه مصالح آيندهمان را هم درنظر گرفته باشيم.بايد دعايي كنيم كه ماندني شود و خيرش براي آيندهمان هم بماند.
سخني از بزرگان پيرامون شبهاي قدر
آيتالله حقشناس: در روايت وارد شده است كه هر كس اين 2شب (نوزدهم و بيست و يكم) احيا را به مذاكره علم بگذراند، هر يك ساعت ثواب يك احياي تام و تمام را دربردارد. مذاكره علم همين است، همين «قالالصادق» و «قالالباقر»است. اگر بخواهيد از اميرمومنان(ع) تبعيت بكنيد، بايد به اين نكات توجه بفرماييد. اميرمومنان(ع)عرضه داشت: يا رسولالله! افضل اعمال در اينماه كدام است؟ حضرت فرمودند: «الورع عن محارمالله». مقام ورع اقسامي دارد. يك قسم آن برگشتن از ناداني، فسق و عمل بد به عمل صالح است. اگر اين مرحله ورع را بهكار بستي، از امام علي(ع) پيروي كردهاي و به مقام توبه نصوح دستيافتهاي. فرمود: «حب علي حسنه لاتضر معهاالسيئه» محبت علي(ع) حسنهاي است كه با بودن آن، گناه ضرر نميرساند. يك كسي عباي اميرمومنان(ع) را بوسيد. حضرت(ع) فرمودند: «اين معناي محبت نيست». معناي محبت پيروي از اميرمومنان و مقام عترت(ع) است.
آيتالله امجد: انسان هيچوقت نبايد از رحمت خداوند نااميد شود. انسان اگر ۱۲۴ هزار پيامبر را بكشد بهتر است از اينكه نااميد شود. شما درماه رمضان مهمان خدا هستيد. در اين مجلس پرفيض قدر جمع ميشويد پس نبايد از رحمت خداوند نااميد شويد بلكه بايد بگوييم خدا ما اين هستيم.درست است كه كساني كه با تو و دين تو دشمني ميكنند را لعن و نفرين ميكنيم اما اگر رهايمان كني از همه اينها بدتر ميشويم. درست است كه انسان گناه ميكند اما مجدد ثواب ميكند و براي علي و آل علي گريه و زاري ميكند و بهشتي ميشود. توبه واقعي اين است كه با خداي خود بگوييم كه از كرده خود پشيمانيم و آنچه در توان داشته باشيم در راه مغفرت تو جبران ميكنيم. از فرصت شب قدر براي توبه واقعي استفاده كنيد.
آيتالله مجتهدي تهراني: شب قدر بهترين ايام سال است. ملائكه به اذن خدا به روي زمين ميآيند تا مقدرات ما را معلوم ميكنند. ملائكه ميآيند و دور دل ما ميگردند اما جاي خالي نميبينند كه وارد شوند. فرودگاه دل ما براي فرود ملائكه خالي نيست. در اين شبها بايد فرودگاه دلمان را خالي كنيم.
حجتالاسلاموالمسلمين نقويان: شرط اول اعمال شب قدر تسبيح چرخاندن، ذكر گفتن و فلان دعا را خواندن نيست؛ دل را بايد پاك كرد. خدا ميخواهد به دل من و شما باب رحمتش را باز كند، اما اگر ببيند اين دل پر از حسادت است، پر از كينه است، اگر ديد حاضر نيستيم كسي را ببخشيم، پر از عجب و غرور و تكبر هستيم، خودبيني و خودرايي داريم، اينها همه آلودگيهايي است كه تا آنها را صيقل ندهيم، پاك نكنيم و نشوييم، فايدهاي ندارد. پس اول اين است كه بايد بياييم قفل دل را باز كنيم. اينكه دل ما بهشت را بطلبد كافي نيست، دست و پايمان بايد دل ما را به بهشت ببرد. اگر كسي خواست از سند دلش استفاده كند بايد دست و پايش را به حركت بيندازد. اين دل وجود عجيبي است؛ خواسته نهايي آن بهشت است. اگر در شب قدر بتوانيم در اين طنابكشي بين دل و عمل، دل و دست و پا، دل و چشم و گوش يك موازنهاي ايجاد بكنيم كه دل يك فرمان بالابلندي صادر كند، اين دل دست و پا را دنبال خودش بكشاند، خيلي خوب ميشود.