درفاز دوم اين طرح، بر سرخيابانهاي اطراف يعني صوراسرافيل، باب همايون، داور و ناصرخسرو نيز تابلوي ممنوعيت تردد خودرو نصب شد تا اين معابر با وجود كاخ موزه گلستان به پيادهراهي چند منظوره تبديل شوند تا انسان به جاي خودرو، محور تحولات شهري قرار بگيرد. 2سال پيش از آن اما خيابان صف يا همان باغ سپهسالاربا چهرهاي تجاري نخستين تجربه ايجاد پيادهراه بود. خياباني كه راستهاي از باغ سپهسالار در دوران قاجار بود و تا دوره پهلوي دوم نيزمحوري گردشگري و تفريحي محسوب ميشد درسال 85به روي خودروها بسته شد تا تهران هم به جمع صاحبان پيادهراه بپيوندد.
ورود ممنوعهاي جهاني كه قطب گردشگري شدند
تعدادي از كشورها بهويژه بعد از جنگ جهاني دوم، با رويكرد جديدي به بازسازي سيما و منظرشهري پرداختند و در اين مسير با نگاهي تازه به انسان، تلاش كردند او را بر خودرو مقدم شمرده يا حداقل از تسلط و حاكميت وسايل نقليه برعابران بكاهند. پيادهراه استقلال استانبول، رمبلا در بارسلون، پيادهراهآزادي در بوستون آمريكا كه 16 نقطه مهم تاريخي را به هم پيوند ميدهد و خيابان استروگت در كپنهاگ دانمارك نمونههايي از پيادهراههاي شناخته شده دنياهستند.
پيادهراههايي كه عمدتا به راسته خريد تبديل شده و با بهرهگيري از فضاي سبز، تعبيه نيمكت و استراحتگاه، آبنما، تنديس و نورپردازي آرام و دلنشين پيادهراهي خاطرهانگيزرا براي عابران ايجاد كردهاند. گاهي در كنار اينها سكو و محلي براي تجمعات كوچك نيز به چشم ميخورد تافعاليت اجتماعي شهروندان را هم زنده نگهدارد. اجراي برنامههاي هنري و نواختن موسيقي نيز وقتي به اين گذر قدم ميگذارد تلفيقي از پيادهراه هنر و خريد را براي عابران خلق ميكند. بهعقيده كارشناسان شهري اين پيادهراهها كه ابتدا هدف اصليشان جلوگيري از تصادفات و تداخل عبورعابر با وسايل نقليه بود امروزه با نگاه افزايش كيفيت فضاي شهري، توجه به مسائل زيستمحيطي، احترام بيشتر به انسان و نه خودرو و نقشهاي اجتماعي و اقتصادي آن مورد توجه قرار گرفتهاند.
نقش كمرنگ پيادهراه در سند جامع حملونقل تهران
در سالهاي اخير تعداد زيادي از شهرهاي اروپا و آمريكا تهيه اسناد ويژهاي تحت عنوان طرح جامع پيادهراه را مورد توجه قرار دادند. اين شهرها با رويكرد جديدي به جايگاه حضور مردم در اين فضا و افزايش كيفيت پيادهروي پرداخته و به شبكه راههاي عابرپياده و هماهنگبودن آن با فضاي سبزو بوستانها هويت دادند.
در طرح جامع حملونقل و ترافيك تهران نيز كه در سال 87تهيه شد در فصلي جداگانه به موضوع دوچرخه وعابر پرداخته شده كه شامل شناسايي و ويژگيهاي عابران پياده، شناسايي مشكلات و ارائه اقدامات است. بهبود دسترسي عابران پياده به سيستم حملونقل ريلي واتوبوس سريعالسير، انجام اقدامات اصلاحي براي بهبود وضعيت 555كيلومتر پيادهرو تهران، جداسازي معابر پياده از مسير سواره رو و تأمين ايمني لازم و تأكيد بر ايجاد پيادهراه در محدوده بازارتهران و بازارمبل در مناطق 4و 17شهرداري و محدوده عبدل آباد در منطقه 19بخشهايي از موارد اشاره شده در فصل دوچرخه وعابر طرح جامع حملونقل است. اما از آنجا كه شهر تهران رويكرد ايجاد پيادهراه را انتخاب كرده و تلاش ميكند آنرا توسعه و بهبود بخشد شايد لازم است مانند ديگر شهرهاي دنيا، طرح جامع و مستقلي براي اين منظور تدوين كند.
طي تحقيقي كه ازوضعيت پيادهراه باغ سپهسالاردرسال 89به عمل آمد اين مكان از منظر دسترسي، ارتباط و نفوذپذيري درجه كيفي مطلوبي را كسب كرد اما براي مولفههاي تنوع، انعطافپذيري، نظافت و پاكيزگي، هويت، فرم، موانع، كالبد و سرزندگي در رده كيفي كم وخيلي كم قرارگرفت.
نمونهاي از پيادهراه در ديگر شهرهاي كشور
خيابان مروي يا سپهسالار تهران نخستين نمونههاي پيادهراهسازي در دوران معاصر نيستند. شهروندان تبريز از سال 71به راحتي و بدون نگراني از تردد خودروها، توانستند ويترين فروشگاههاي خيابان تربيت را ببينند و خريد كنند. ضلع شرقي اين خيابان به مسيري با عملكرد تجاري و تفريحي تبديل شد و 2نقطه بسيار مهم يعني ميدان ساعت و بازارقديم رابه هم پيوند ميدهد كه به گفته كارشناسان شهرسازي، اين محور مسيري است انساني و پويا كه سبب رونق زندگي اجتماعي شده و هويت بخش و خاطرهساز است و هم به معبر تبديل شده و هم نوعي مقصد است. در خيابان جلفاي اصفهان نيز فضاي عبورعابرپياده بيش از عبور خودروها درنظر گرفته شده است.