دورانهاي تاريخي مختلفي را ميتوان مشاهده كرد كه براساس ظهور بازيگران جديد و تكنولوژي و يا نيروهاي تاثيرگذار، ساختار بينالملل را تحتتأثير قرار ميدهند. در سالهاي بعد از جنگ اول جهاني نشانههايي از افول جايگاه بينالمللي كشورهاي اسلامي در نظام جهاني بهوجود آمد. در سال 1919معاهده سور در شرايطي شكل گرفت كه امپراتوري عثماني كاركرد خود را از دست داده بود. قدرتهاي بزرگ نقش محوري در سياست جهاني ايفا ميكردند. در اين فرايندكشورهايي همانند عربستان، عراق، اردن، فلسطين، لبنان و سوريه تحتتأثير ساختار قدرت بازيگران جهاني قرار گرفته و به اين ترتيب شوراي قيموميت عامل اصلي كنترل چنين بازيگراني محسوب ميشد.
در سالهاي بعد از جنگ سرد نشانههاي جديدي از هويتيابي را ميتوان عامل اصلي تأثيرگذار بر سياست جهاني دانست. پيچ تاريخي نشان ميدهد كه روندهاي معطوف به مدرنيزاسيون و ساختار قدرت جهان غرب بهگونهاي تدريجي كاركرد خود را از دست داده است.
مدرنيزاسيون براساس صنعتيشدن، شهريشدن و سكولارشدن سازماندهي شده بود. ازسال 1991به بعد نشانههايي از بيداري اسلامي، هويتهاي مذهبي و همچنين ظهور بازيگران حاشيهاي در سياست بينالملل را مشاهده ميكنيم. هريك از اين بازيگران معادله قدرت را تحتتأثير قرار ميدهند. معادله قدرت در نظام بينالملل براساس نقش آفريني بازيگراني حاصل شده كه ازآنها بهعنوان جبهه مقاومت نام برده ميشود.
جبهه مقاومت طيف گستردهاي از بازيگراني را دربر ميگيرد كه در مقابل هژموني ايالات متحده و جهان غرب مقاومت ميكنند؛ آنچه را كه ميتوان از آن بهعنوان جهان غيرآمريكايي و همچنين جهان پساآمريكايي نام برد.چنين مفاهيمي بيانگر آن است كه زمينه براي افول اقتصادي، هويتي و گسترش چالشهاي درونساختاري، منطقهاي و بينالمللي در برابر قدرتهاي بزرگ بهوجود آمده است.
هريك از بازيگران نوظهور تلاش دارند تا موقعيت خود را متفاوت از شكل بنديهاي نظام جهاني تبيين و تعريف كنند. به اين ترتيب ميتوان نشانههايي را مشاهده كرد كه اولا اقتصاد دنيا و جهان غرب در وضعيت ركود قرار ميگيرد؛ ثانيا زمينههاي دگرگوني در قالب هويتيابي اقتصادي و سياسي بهوجود آمده كه براساس آن چالشهايي را براي هژموني آمريكا و جهان غرب در نظام جهاني اجتنابناپذير ساخته است. ثالثا جهان غرب بهرغم آنكه تلاش دارد تا موقيت خود را در اقتصاد و سياست جهاني تثبيت كند اما واقعيتهايي مشاهده ميشود كه به موجب آن زمينه براي افول نقش چنين بازيگراني اجتنابناپذير خواهد بود.