شاهد اين ادعا هم گزارشي است كه اخيرا وزارت ورزش و جوانان منتشر كرده است. در اين گزارش از بين 23ميليون جوان ايراني جامعه آماري، 15هزار نفر انتخاب شدند و گرايشهاي مختلف جوانان در زمينههاي مختلف اجتماعي، سياسي، فرهنگي و... بررسي شده است. در اين نظرسنجي كه شامل جوانان 15تا 29 ساله ميشود مسائلي همچون هويت در ابعاد فردي، ديني، ملي و انقلابي، خانواده، ازدواج و طلاق، رفاه و تأمين اجتماعي، اخلاق و تربيت، جمعيت و مهاجرت، مشاركت اجتماعي و سياسي، اشتغال و مهارتآموزي، فضاي مجازي، رسانه و ارتباطات، اوقات فراغت، آموزش، دانش و پژوهش، مسكن، تربيتبدني و ورزش، جرائم و آسيبهاي اجتماعي، خلاقيت و ابتكار، بهداشت و سلامت و تهاجم فرهنگي بررسي شده است.
ما نيز در راستاي سخنان محمدتقي حسنزاده، رئيس مركز پژوهشها و مطالعات راهبردي وزارت ورزش و جوانان درباره اين گزارش، به تفصيل بيشتر برخي از آمارها پرداختيم و در همين زمينه با مصطفي آب روشن، جامعهشناس و فاطمه محمدصالحي ، روانشناس نيز صحبت كرديم تا راه براي تحقيق درباره سبك زندگي جوان ايراني بازتر و قدمهاي بيشتري در اين مسير برداشته شود.به اين آمار از زاويههاي مختلفي ميشود نگاه كرد اما شايد يكي از آنها غلبه علاقههاي سنتي جوانان بر زندگي رو به مدرنشدن باشد. هرچند باز هم نميتوان سهم تغيير سبك زندگي ايرانيها را كه مانند تمام نسلهاي پيش از اين منجر به شكاف نسلي بين نسل جوان امروز با نسل قبل شده است ناديده گرفت. وقتي شكاف نسلي اتفاق ميافتد كه 2 نسل با وجود اختلاف تجربههاي امروزشان هنوز به اصول كلي مشتركي پايبند هستند.
نگاه اول: در آماري كه از افتخار به مسلماني ميگويد ميتوان به مفهوم افتخار، توجه دوبارهاي كرد: در دل احساس افتخار، حس ارزشمند بودن نهفته است تاجايي كه فرد علاقهمند است براي تعريف هويت خود به ديگران از اين مفهوم ارزشمند مثل مسلماني استفاده كند. 82 درصد جوانان ايراني در حالي نسبت به اعتقاداتشان حس افتخار دارند كه بسياري از جوانان غرب مسير معنويتخواهي را در آدرسهاي اشتباهي چون عرفانهاي كاذب جستوجو ميكنند و اين جاي شكر و تبريك به جوانان ايراني دارد. اگر براي پيگيري احساس افتخار جوانان ايراني به اعتقاداتشان به آمارهاي ديگر نگاه كنيد، از يك سو شدت عمل به اعتقادات را از حدود ميانسالي به بعد خواهيد ديد و از سوي ديگر مطالبه نسل امروز براي پاسخگويي به شبهات اعتقاديشان كه اتفاقا موجب تقويت پايه عمل به اين اعتقادات نيز ميشود. به قرآن كه مراجعه كنيم پازلهاي زيبايي از اميد و تلاش بيشتر را براي بهترشدن اعتقادات در فرصت كوتاه زندگي ميبينيم؛ آنجا كه ميفرمايد: نگوييد ايمان آورديم، بگوييد اسلام آورديم.
نگاه دوم: نسبت بين شرايط موجود و شرايط مطلوب را ميزان رضايت از زندگي ميگويند. اين آمارها بيانگر رضايت 88/9درصدي جوانان از روابط خانوادگيشان هستند، با توجه به اينكه جامعه آماري اين گروه را قشر جوانان تشكيل ميدهد بهتر است با پشتوانه اين نشانه خوب، خانوادهها به دلايل رضايت و نارضايتي جوانان از خانوادههاي خود نگاه دوبارهاي بيندازند.
آيا اين رضايت به خاطر مسائل مادي است يا معنوي؟ به خاطر ارائه خوب خدمات در خانواده است يا به خاطر همكاري و تعامل خوب اعضا با هم؟ هر خانوادهاي خود معيار خوبي است تا با پاسخ به اين سؤالها و نيمنگاهي به ميزان موفقيت و عدمموفقيت جوانان متاهل جامعه، به تقويت هرچه بهتر روابطي بپردازد كه ميل به ساخت زندگي رضايتمندانه مجددي را هم توليد كند.
نگاه سوم: اگر آمار استفاده از چت و شبكههاي مجازي اين تحقيق را در كنار هم نگاه كنيد، نكاتي جالب توجه ديده ميشود: ساير تحقيقات هم اين مقطع سني را بيشترين كاربران اينترنت ميداند و ميگويد تحصيلات يكي از معيارهاي نوع استفاده از اينترنت را تعيين ميكند؛ مثلا دارندگان مدرك ديپلم بخش اعظم استفادهكنندگان هستند.
بهتر است شما نوع استفاده مثبت يا منفي از اين تكنولوژيها را تعيين كنيد اما به ميزاني كه افراد مشغله و دلمشغوليهاي مختلف مانند تحصيل، كار و... داشته باشند كمتر فرصت و انگيزه وقتگذراني و تفريح از طريق اينترنت را گزارش كردهاند.
نگاه چهارم :جواني آستانه تصميمات مهم براي امروز و آينده است. وقتي جوانان از مخالفت 6/82درصدي خود با ازدواجهاي مجازي ميگويند و از طرفي 6/55درصد به ازدواج سنتي اعلام رضايت كردهاند يا 1/15درصد اين جوانان از حالا به فكر مسكن هستند يعني ميل به برنامهريزي براي تشكيل زندگي در سطح خوبي وجود دارد. جز 2درصد جوانان كه به شيوه آشنايي اينترنتي ازدواج كردهاند، سايرين از آثار بدي چون مخدوش بودن هويت واقعي افراد در اين ازدواجها و ضربههاي عاطفي آن باخبرند و هنوز بيشتر ميل به ازدواج سنتي دارند. با اين حساب اگر خانوادهها به جوانان فرصت بيشتري در جلسات خواستگاري سنتي براي آشنايي بدهند يا از تحميل و... دوري كنند، ازدواج سنتي كه هنوز هم طبق آمار موفقيتآميزتر است، ميتواند همچنان راه حل مشكل ازدواج باشد.
اينترنت؛ راه فرار يا قوزي بالاي قوز
اينترنت بهعنوان روش نوين ارتباط و دسترسي به اطلاعات، شكل نويني از تعاملات اجتماعي را بهدنبال خود آورده است. امروزه در عصري زندگي ميكنيم كه فضاي مجازي در سطح وسيع و گسترده به رقابت با فضاي واقعي برخاسته و اين فضاي مبهم براي جوانان بسيار جذاب است. اهميت حضور و ارتباط رسانههاي جديد، سبك نويني از زندگي را براي اعضاي جديد جامعه فراهم كرده كه ميتوان آن را به زندگي دوم تعبير كرد. ناگفته نماند ايرن فضا در كنار تمامي كاركردهاي آموزشي و اقتصادي مثبت و منحصر بهفردش، جامعه را دچار چالشهاي متعددي كرده است. يكي از اين نگرانيها، اثرگذاري اينترنت بر رفتار و روابط اجتماعي جوانان است كه مهمترين چالشهاي فرارو، تضادهاي فرهنگي در جامعه و پيامدهاي حاصل از آن است. با توجه به پژوهشهاي بهعمل آمده تقريبا 67درصد جوانان 15تا 29سال كشور از اينترنت استفاده ميكنند؛ در واقع اين فضاي ارتباطي اجتماعي، نوع جديدي از روابط را ايجاب ميكند كه طي آن شيوههاي رفتار، قواعد، هنجارها، محدوديتها و در عين حال آزاديهاي جديدي را براي جوانان ايجاد كرده است.
نتيجه پژوهشهاي حاضر ما را به اين نتيجه ميرساند كه حدود 40درصد از كاربران فرار از تنهايي را علت حضور در فضاي مجازي عنوان كردهاند؛ در واقع با وجود اينكه جوانان امروزي گوشهگير و منزوي بهنظر ميرسند اما در فضاي مجازي فعال و اجتماعيتر عمل ميكنند؛ چرا كه اين فضا احساس دوست داشته شدن و مهمبودن را در جوانان ايجاد ميكند. از سوي ديگر ديدن عكسهاي دوستان و موفقيتهايشان در زندگي، موجب برانگيخته شدن احساس حسادت شده، آنها را دچار سرخوردگي و عصبانيت ميكند. بيشترين سرخوردگي و تنهايي بين جواناني يافت ميشود كه در اين فضاي مجازي خود را با همسالان خويش مقايسه ميكنند و از «كمبود توجه» به خويش بهخاطر كامنتها و لايكهاي كمتر از ديگري و يا بهعبارتي دريافت نكردن بازخورد مورد انتظار در رنج و عذاب هستند و اين شرايط آنان را دچار احساس طردشدگي و تنهايي مجدد ميكند.
در عصر حاضر اينترنت فاصلهها را نه از لحاظ جغرافيايي بلكه از لحاظ ذهني كاهش داده است و امروزه مشاهده ميشود كه افراد با فرهنگهاي متفاوت و گاهي متناقض داراي علايق مشتركي هستند كه از اين منظر، در مييابيم كه سنتهاي پذيرفته شده جامعه در حال كمرنگشدن است؛ چرا كه در رسانهها كمتر باز توليد ميشوند؛ بنابراين از منظر جامعه ديني، ما با نوعي آنومي و يا انحراف از هنجارهاي اجتماعي روبهرو خواهيم بود.
يكي از مهمترين چالشهاي پيشرو در اين فضا گمنامي كاربران است؛ بهعبارتي اينترنت فضايي آزاد فراهم ميكند كه افراد خودشان را بهصورتهاي گوناگون جلوه دهند كه اين واقعيت به گسترش بياعتمادي شديد در اين فضا منجر شده است. كاربران از عكس، جملات زيبا و اشعار و اصطلاحات مختلف براي توصيف ظاهر و شخصيت و خصوصيات دروني خود استفاده ميكنند و به شكلي دلخواه «خود»شان و وضعيت ظاهريشان را توصيف ميكنند. اين افراد با جعل هويت خويش و به اشتراكگذاري آن در دنياي مجازي، بياعتمادي را در فضاي مجازي تسري ميدهند كه متأسفانه آسيبهاي اجتماعي و رواني فراواني را در جامعه بهوجود ميآورد. لذا قبل از اينكه اين پديده اجتماعي نوظهور به شكل مرضي، آسيبهاي جبرانناپذيري را بر جامعه تحميل كند آسيبشناسي و آگاهي رساندن به خانوادهها، جوانان و بهطور عام، كاربران شبكههاي اجتماعي را ضروري و الزامآور ميسازد.
جامعه شناسي جوان
از منظر جامعهشناختي پايگاه اقتصادي- اجتماعي وزن بالايي در بروز طلاق در جامعه دارد كه اين متغير نيز وابسته به بيكاري و نبود فرصتهاي شغلي براي جوانان بيكار است كه در پژوهش بهعملآمده مشاهده ميكنيم كه 77درصد از جوانان، مشكلات اقتصادي را يكي از علتهاي طلاق برشمردهاند كه در واقع نظريه يادشده را تبيين ميكند. براي تزريق روحيه اميد و نشاط در ميان جوانان بايد بهطور جدي به فكر كار و اشتغال آنها بود. آنچه باعث اميدواري جوانها به آينده روشن خود ميشود، ترسيم دورنمايي شفاف از آينده كشور است. بايد با رفع تبعيض، حذف پارتي بازي و خويشاوندسالاري از نظام گزينش كشور، سعي در ايجاد اميد و انگيزه بين نسل جوان داشت.
شايان ذكر است كه 68درصد از جوانان در اين نمونه، داشتن شغل را داراي اولويتي بالاتر از مسكن درنظر گرفتهاند. با واكاوي در واقعيت فعلي جامعه درمييابيم كه افزايش ساختوساز و ركود بازار مسكن ناشي از عدمقدرت خريد و فقدان تقاضاي مورد نياز براي خريد مسكن است كه اين وضعيت انعكاس بحران اشتغال در جامعه است و اين واقعيت، تحقيق يادشده را به تأييد مجدد ميرساند.
آسيبهاي بهوجود آمده ناشي از آشناييهاي سطحي و بدون شناخت در فضاي مجازي نهتنها مشكلات رواني فراواني را در جامعه بهوجود آورده است بلكه مشاهده ميكنيم كه اكثر دوستيهاي اينترنتي كه به ازدواج منجر شده در آستانه طلاق و فروپاشي هستند. لذا در اين پژوهش درمييابيم كه 56 درصد از جوانان به ازدواجهاي سنتي پايبند هستند كه از منظر جامعهشناختي ناشي از آگاهي اعضاي جديد جامعه نسبت به ناامن بودن دوستيهاي اينترنتي و ازدواجهاي ناشي از آن است.
نكته درخور توجه اينكه 82درصد از نمونه آماري جوانان در كشور به دين مبين اسلام افتخار ميكنند كه پيامد اين نوع نگرش صحيح، سلامت سبك زندگي اعضاي جديد جامعه را تضمين ميكند؛ بهعبارتي هر چقدر كيفيت دينداري جوانان بالاتر باشد بهمراتب انگيزههاي مجرمانه و بزهكاري در جامعه كاهش پيدا ميكند.
76/4 درصد معتقدند رعايت حريم شخصي در روابط دختر و پسر براي حفظ عفاف ضروري است
76/9 درصد معتقدند مشکلات اقتصادی و فقر در وقوع طلاق موثر است
55/6 درصد معتقدند سنتهای ازدواج مانند برگزاری مراسم، مهریه و ... لازم است
82/6 درصد مخالف انتخاب همسر از طریق فضای مجازی هستند
81/7 درصد در خانواده خود احساس آرامش و امنیت میکنند
68/1 درصد در جنگ براي حفاظت از ايران میکوشند
78/9 درصد از روابط خانوادگی خود راضی هستند
82 درصد از مسلمان بودن خود کاملا احساس افتخار میکنند