در حالیکه حدود ۳۰ درصد علت مرگ و میر مادران در دوران بارداری به دلیل خونریزی حین و یا پس از زایمان است و فشارخون، بیماریهای قلبی و عفونتهای زایمانی از دیگر علل این مرگ و میرها هستند، متخصصان معتقدند سلامت مادر و کودک در حین زایمان و پس از آن بستگی به یک مراقبت خوب از مادر و کودک دارد.
در عین حال متخصصان تاکید میکنند که متاسفانه به علت نقص در سیستم بهداشت و درمان کشور، ماماها برای حاضر شدن در اتاق زایمان و انجام وظایف خود به درستی آموزش ندیدهاند و بیمارستانها در این زمینه از استاندارد نیروی انسانی برخوردار نیستند.
در همین رابطه و در ادامه گفتگویی که در تاریخ 18 تیر با خانم دکتر فاطمه رمضانزاده، متخصص زنان و نازایی در زمینه افزایش میزان سزارین در کشور ما نسبت به استانداردهای جهانی انجام شد، دکتر ناهید خداکرمی، دبیر علمی انجمن مامایی ایران و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به بررسی علل افزایش سزارین در کشور ما میپردازد.
- در گفتگو با خانم دکتر رمضانزاده [سزارین به خاطر پول نیست] یکی از دلایل گرایش مادران به سزارین، علاوه بر نبودن مشاورهها و آموزشهای لازم، برخورد نامناسب بعضی از ماماها در حین زایمان طبیعی عنوان شد. نظر شما در این مورد چیست؟
- ببینید، بیان کردن این موضوع در کشور ما در حالی است که اغلب سزارینهای انتخابی در مادرانی که برای بار اول حامله شدهاند و هیچ تجربهای از زایمان ندارند، شایع است.
برای همین هر اظهار نظری در این مورد باید مبتنی بر شواهد باشد نه حدس و گمان یا عقیده شخصی. من عقیده دارم بر خلافنظر بعضی متخصصان، رفتار بد ماما یا پزشک عامل زایمان هیچ ارتباط شناختهشدهای با تمایل مادر به سزارین ندارد، بلکه توصیه پزشک و هدایت مادر و خانواده به سمتی که آنان ناچار به تن دادن به روش سزارین باشند، یکی از مهمترین عوامل است.
- یعنی شما کاملا منکر بدرفتاری احتمالی تیم درمان میشوید؟
- خیر، نمیتوان منکر شد که بدرفتاری تیم درمان از جمله ماما یا پزشک ممکن است در برخی بیمارستانها مشاهده شود...
- خب همین نقص از کجا ناشی میشود؟
- متاسفانه مهمترین علت این امر نقص در سیستم بهداشتی و استاندارد نبودن نیروی انسانی است. با وجود توصیه ارگانهای بینالمللی مبنی بر این که در طول زایمان و 2 ساعت پس از آن به هیچ عنوان نباید مادر و نوزاد تنها بمانند و مادران باید از مراقبت و حمایت کامل و مداوم مامایی برخوردار باشند، ولی هیچکدام از این قوانین عینیت اجرایی ندارند.
مثلا استاندارد اتاق زایمان در سال 2007 به صورت یک مادر و 4/1 ماما در نظر گرفته شده است، یعنی اگر 5 مادر در بخش زایمان بستری هستند باید 7ماما در بخش حضور داشته باشند که متاسفانه شاهدیم که در اغلب بخشها 5 تا 8 مادر در بخش بستری هستند و یک یا دو نفر ماما مشغول انجام وظیفه هستند.
با این اوصاف، با توجه به استرس و فشار کار در بخشهای زایمان ممکن است گاهی در مواردی که مادر آموزش ندیده، برای اجرای یک روش درمانی که برای نجات وی و نوزادش لازم است مقاومت کند یا در پارهای موارد منجر به رفتاری خلاف میل عامل زایمان شود که میتواند پزشک یا ماما باشد.
- با وجود این نقصها نمیتوانیم بگوییم اگر هم زایمان انتخابی باشد، در کشور ما، این طبیعی است که مادر سزارین را به زایمان طبیعی ترجیح دهد؟
- ببینید، ما باید به خاطر داشته باشیم که به هر حال حق مادر و خانواده و همسر وی دانستن است و تیم درمان اعم از پزشک یا ماما باید در مورد تغییرات بارداری و مزایا و معایب روشهای زایمانی (سزارین و طبیعی) به مادر آموزش دهند و من مطمئنم در صورت آگاهی مادر از مضرات سزارین برای مادر و نوزاد، هیچ مادری تن به سزارین انتخابی نخواهد داد زیرا مهمترین سرمایه یک خانواده فرزند است و هر پدر و مادری دوست دارند که فرزندشان با کمترین عارضه متولد و سالم رشد و تکامل یابد.
- با وجودی که مامایی حرفهای است کاملا مستقل که میتواند مراقبتهای دوران بارداری و زایمان نرمال را در مراکز مختلف درمانی اعم از مراکز خصوصی و دولتی انجام دهد، ولی شاهدیم که در برخی مراکز استقلال حرفهای این رشته دچار مشکل شده. به نظر شما اینطور نیست؟
- دقیقا، به عنوان مثال در برخی مراکز با وجود کنترل کامل و انجام زایمان توسط ماما، بیمارستان جهت کسب درآمد بیشتر، مهر و امضای پزشک کشیک را در برگه بیمار به کار میبرد و عملا کلیه درآمدهای مالی به پزشک و بیمارستان تعلق میگیرد و ضمن آنکه به حرفه مامایی یک نوع توهین و اجحاف اعمال شده است، سازمان بیمهگذار و بیمار نیز ضرر میکنند، چرا که تعرفه زایمان و ویزیت پزشک بیشتر از ماما است.
- به هر حال در حال حاضر آمار سزارین در کشور ما در صدر کشورهای جهان است و در حالی که سازمان بهداشت جهانی رقم 15-10 درصد را قابل قبول میداند ما شاهد زایمان به روش سزارین بالای 40 درصد هستیم و در مراکز خصوصی این رقم به 90-80 درصد هم میرسد. به نظر شما استاندارد نبودن نیروی انسانی در این رابطه مشکل اصلی است؟
- بله، ولی مهمترین نکته این است که در کشور ما متاسفانه بیشتر زایمانهای به روش سزارین بنا به توصیه پزشک یا ماما است. علاوه بر این، استاندارد نبودن نیروی انسانی مامایی در حالی که نظام سلامت بر اساس استانداردهای جهانی نیاز به 40 هزار ماما دارد، مساله مهم دیگری است و این در حالی است که ما شاهد بیکاری خیل عظیمی از فارغالتحصیلان مامایی هستیم که همین امر صدمات اقتصادی جبرانناپذیری بر سیستم سلامت کشور وارد کرده است.
- ما همیشه میگوییم بارداری بیماری نیست، در حالیکه در اغلب موارد تیم پزشکی با مادر باردار مانند یک بیمار برخورد میکنند. اینطور نیست؟
- البته، برخورد بیمارگونه تیم درمان با مادر باردار نیز از مهمترین مسائلی است که کمتر به آن توجه میشود. در صورتی که بارداری بیماری نیست چون مادر حامله از نظر فیزیولوژیک دچار تغییراتی میشود که کاملا طبیعی است.
- و این برخوردها تا چه حد در افزایش مداخلات غیرضروری موثرند؟
- صددرصد، ببینید، در این میان مداخلات غیرضروری در روند بارداری و زایمان مانند سونوگرافیهای مکرر (تعداد سونوگرافی مناسب در هر بارداری 3-2 نوبت است) و ختم بارداری بدون شروع خود به خود علایم زایمان که مهمترین آن بروز دردهای ریتمیک (سر درد و سفتی رحم در ده دقیقه) است، باعث شده امروزه شاهد باشیم که اغلب پزشکان و حتی ماماها در روز و تاریخ تخمینی زایمان مادر را بستری و بطور مصنوعی درد زایمان ایجاد میکنند که این امر میتواند منجر به مداخلات بیشتر و در نتیجه زایمان سزارین شود.
- به هر حال تا زمانی که رابطه مالی بین بیماران و پزشکان برقرار است میتوان انتظار داشت که تغییری در میزان سزارین ایجاد شود؟
- همینطور است. استاندارد نبودن پوشش بیمهای خدمات مامایی و سیستم نوین بیمه، متاسفانه خدمات را تحت پوشش قرار میدهد نه دهنده خدمت را. ولی با این حال شاهدیم که بیمههای دولتی کشور به جای پوشش خدمات مامایی، بارداری و زایمان دهنده خدمت را منظور مینمایند که کاملا بر خلاف اصول اقتصاد و حفظ منابع سلامت است و باید با تحت پوشش قرار گرفتن خدمات مامایی از این اسراف جلوگیری نمود.
- و با این شیوه میتوان امیدوار بود که میزان سزارین کاهش یابد؟
- مطمئنا میزان سزارین با این شیوه کاهش یافته و سازمانهای بیمهگذار صرفهجویی عظیمی را در پیش خواهند داشت، چرا که زایمان سزارین، زمان ماندگاری مادر و نوزاد را در بیمارستانها بیشتر میکند و هزینههای ناشی از بیهوشی، اتاق عمل و عوارض بعدی را نیز بهدنبال خواهد داشت، در صورتی که زایمان طبیعی ضمن داشتن تعرفه مناسبتر، زمان بستری کوتاهتر و عوارض بعدی کمتری دارد. با اصلاح سیستم بیمه کشور این امر دور از دسترس نخواهد بود.
ضمن آنکه وزارت بهداشت و سازمان مدیریت و برنامهریزی نیز باید هر چه سریعتر استانداردسازی نیروی انسانی و فیزیکی مراکز زایمانی را در دستور کار خود قرار دهند تا بیش از این نسل آتی کشور آسیب نبیند و از هدر دادن منابع انسانی و مالی در این بخش جلوگیری شود.