اگر كودك من با زبان محلي حرف بزند يا لهجه داشته باشد در مدرسه مورد تمسخر بقيه قرار نميگيرد؟ آيا در اين صورت حرف زدن و خواندن و نوشتن به زبان فارسي برايش سخت نميشود؟ پاسخ به اين پرسشها دشوار است. فارسي زبان رسمي و نشانه وحدت ملي ما ايرانيهاست اما بچههاي ما در حفظ هويتهاي قومي ايران هم مسئولند. بسياري از والدين با اين دغدغهها دست به گريبان بودهاند اما نهايتا زبان فارسي اولويت شماره يكشان ميشود و زبان محلي(مادري) جنبه تزييني پيدا ميكند. با پيشرفت تكنولوژي سرعت انقراض زبانها و گويشهاي بومي بيشتر شده است. متأسفانه بسياري از لهجهها و گويشهاي ايراني در خطر انقراض قرار گرفتهاند. در اين ميان خيلي از پدرها و مادرهايي كه تصميم ميگيرند در كنار زبان اصلي، گويشها و لهجههاي محلي را هم به كودكان خود منتقل كنند شيوه و اصول درست انتقال آن را نميدانند. مهمترين پرسشهاي والدين درخصوص آموزش زبان محلي به كودكان و دغدغههاي آنها باز به اين امر برميگردد كه روشهاي مناسب وكاربردي براي دوزبانه كردن كودك تا قبل از سن دبستان را نميشناسند. خيلي وقتها آنقدر مسئولان امور فرهنگي در بخشهاي كلان كشور را مقصر كوتاهي ميدانيم كه از ياد ميبريم زبان محلي (مادري) از خانه و با انتخاب والدين به كودكان آموخته ميشود. شايد زبان محلي زبان گفتمانهاي روز و علمي دنيا نباشد اما بخشي از هويت و فهم فرزندان ما از داشتههاي تاريخي آنهاست. براي كمترشدن شكاف نسلها و انتقال هويت بومي به فرزندانمان چارهاي نميماند جز استفاده از ابزار زبان. انديشمندان زبان هر ملت را شجرهنامه آن ملت ميدانند. مرگ يك زبان، صرفا مرگ يك «ابزار انتقال مفاهيم» نيست بلكه مرگ يك فرهنگ است.
دوزبانه شدن يا آموزش زبان دوم؟
براي تسلط كودكان بر گويش و زبان محلي(دوزبانه شدن)، ميزان انرژي و تكنيكهاي كاربردي كه از سوي خانواده اعمال ميشود بسيار بيشتر از فرايند «آموزش زبان دوم» است. در نوع اول كودك از بدو تولد در خانه در شرايط دوزبانه شدن قرار ميگيرد، درحاليكه در نوع دوم ابتدا كودك زبان فارسي را ياد ميگيرد و به آن مسلط ميشود و بعد والدين اقدام به آموزش زبان دوم در كنار زبان فارسي ميكنند. نكتههاي كاربردي زير پيشنهادهايي است براي آنكه مسير زبانآموزي براي كودك جزئي از زندگي او شده و نه اينكه فقط يك فرايند آموزشي خشك باشد.
آموزش زبان محلي بايد از خانه و در همان بدو تولد كودك شروع شود؛ چه خانواده در جغرافياي اصلي باشد چه به شهر ديگري مهاجرت كرده باشد. ترغيبها و تشويقها در اين مسير عموما غيرمستقيم و زيرپوستي است. از روشهاي تحميلي با تشويقهاي مستقيم كه بيشتر به شكل باج دادن است پرهيز كنيد؛ مثلا نبايد به كودك بگوييد: «اگر از يك تا 10 به زبان محلي بشماري ميبرمت پارك»، «اگه اون ترانه محلي رو بخوني برات عروسك صورتي رو ميخرم» و يا «اگر اين شعرهاي محلي رو هم حفظ كني ميتوني بري با دوستات بازي كني».
يكي از راهها اين است كه يكي از والدين همواره و بهصورت مداوم به زبان محلي (مادري) سخن بگويد؛ مثلا مادر بيشتر به زبان فارسي حرف بزند و پدر به زبان (محلي)؛ نه فقط با كودك بلكه با يكديگر و در مورد ساير اعضاي خانواده هم اين قانون رعايت شود.
بايد زمان مشخصي را در شبانهروز براي حرف زدن به زبان محلي در خانه اختصاص بدهيد؛ مثلا از ساعت 8 تا 10 هر شب و همه اعضاي خانواده بايد موظف باشند كه در اين زمان خاص با يكديگر به زبان محلي حرف بزنند.
علاوه بر زمان خاص، خوب است مكاني را هم ويژه اين كار درنظر بگيريد. يك مكان مشخص در خانه مانند آشپزخانه يا اتاق خوابها يا بالكن و پشتبام را بهعنوان «جغرافياي محله ما» درنظر بگيريد كه هنگام حضور در آنجا به زبان محلي صحبت كنيد (اين تكنيك بيشتر براي مهاجران از جغرافياي مادري پيشنهاد ميشود). گوشهاي از اتاقنشيمن يا يكي از اتاقهاي خواب را با صنايعدستي محلي خود مانند گليمها، سفالها، پارچهها و... تزيين كنيد. بر ديوار آن نقطه از خانه عكسهاي خانوادگي در آن منطقه، لباسها و غذاها و بازيها و مناسك محلي مثل سوگواريها يا اعياد و عروسيها را بگذاريد. نزد مهماناني كه با اقليم محلي شما آشنا نيستند از اين نمادها سخن بگوييد و محبت خود را به زادبوم محليتان بروز دهيد. خوب است اين كارها هميشه جلوي چشمان كودكتان باشد.
شبها بچهها را با روايتها و آهنگها و لالاييهاي ويژه محلي خود بخوابانيد و براي آنها از آداب و رسوم محلي خود قصه تعريف كنيد. اين قصهپردازيها و روايتگريها ميتواند با شعرها و ادبيات محلي همراه شود تا گنجينه لغات كودك غنيتر و گوشهايش با آواها و هارموني كلمات محلي هماهنگ شود.
به جاي اصلاح غلطهاي آوايي به شكل مكرر فقط اشتباه لغوي و اصطلاحي كودكان را تصحيح كنيد و بگذريد. همين كه كودك كلمهها را درست تلفظ كند در درجه اول كافي است. به كودك اجازه بدهيد براي بيان مقصودش از زبان فارسي و زبان بدن خودش هم استفاده كند. خوب است گاهي والدين بهصورت نمايشي، اشتباه واژگاني داشته باشند و اشتباه يكديگر را اصلاح كنند تا كودك بداند حتي والدين هم ميتوانند اشتباه كنند يا ممكن است لغتي را بلد نباشند.
تا زماني كه كودك خود تمايل به حرف زدن به زبان محلي در جمع را ندارد از او با اصرار زياد خواهان هنرنمايي در جمعها نباشيد. بگذاريد خود كودك انتخاب كند كه چه زماني، با زبان محلي يا فارسي، شيرين زباني كند. اصرارهاي بيش از اندازه اعتماد به نفس او را خدشهدار ميكند و ممكن است باعث اختلالات تكلمي، لكنت يا فراموشي كوتاهمدت شود.
بازيهاي كلامي خلق كنيد:
بازي يكي من يكي تو: شما يك واژه محلي بگوييد و از كودك بخواهيد كه معادل فارسي آن را بگويد يا برعكس. هر كس بيشتر بتواند واژهيابي و معنيگويي كند برنده ميشود.
بازي جعبه سربسته: يك جعبه مقوايي دردار مثل جعبه كفش را رنگآميزي كنيد و آن را با تصاوير بريدهشده اشيا، حيوانات ،گياهان، موقعيتها و ابزارها پركنيد. نوبت هر كسي كه بود از جعبه در بسته يك تصوير تصادفي بيرون بكشد و با زبان محلي نامش را بگويد و برايش يك داستان بسازد و تصوير را براي خودش بردارد.
خواب بازي: چند دقيقه همه خود را به خواب بزنند و بعد بيدار شوند و براي بقيه به زبان محلي تعريف كنند كه چه خوابي ديدهاند. با اين كار شما ميتوانيد تخيل و روياپردازي با واژههاي محلي را در ذهن او تقويت كنيد.
اخباربازي: يك جعبه مقوايي بزرگ را به شكل تلويزيون دربياوريد و از كودك بخواهيد بهعنوان مخبر يا مجري در آن جعبه نقش بازي كند و به زبان محلي براي شما خبر بخواند.
يكي ديگر از وظايف شما كه البته كار سختي هم هست جمعآوري و ضبط اشعار كودكانه و لالاييها به زبان بومي از رسانهها (شبكههاي استاني) و پخش آنها در منزل است. ميتوانيد از انيميشنها و كارتون و فيلم و بازيهاي رايانهاي هر دو زبان هم استفاده كنيد. البته ميدانيم كه با كمبود منابع تكنولوژيك در اين حوزه مواجه خواهيد شد اما اين كمبود هم از كم كاري اهالي هر قوم است؛ با اين حال فضاي جبران آن مهياست.
دعوت از سالمندان براي نقل خاطرات و قصهها و مثلها به زبان محلي براي كودكان در مهدكودكها و پيش دبستانيها يكي ديگر از راههاي ايجاد علاقه به زبانها و گويشهاي محلي است.
براي كودك يك دفتر خاطرات تهيه كنيد. از او بخواهيد هر شب درباره خاطراتش يا عملكردهاي روزانهاش چند جملهاي به فارسي و زبان محلي صحبت كند و براي او در دفترش بنويسيد. از او بخواهيد يك نقاشي كوچك بهعنوان امضا پاي اين خاطرهها بكشد. اين كار بيشتر براي بچههاي سنين 2 تا 6 سال مناسب است.
اختصاص يك روز در ماه به «روز خانواده محلي ما» ميتواند به شما كمك زيادي بكند. در اين روز كه بهتر است يك روز تعطيل باشد از بازيها و غذاها و سنتهاي محلي خود استفاده كنيد. به كودكان خود اجازه بدهيد دوستانشان را دعوت كنند و از آنها با غذاها و تنقلات محلي پذيرايي كنيد. ميتوانيد در آن روز به بچهها بازيهاي محلي را هم آموزش بدهيد.
به كودكان فرصت كافي بدهيد براي اينكه خودشان را در بستر زبانها و گويشهاي مادري خود پيدا كنند. صبور باشيد و اين فرايندها را بخشي از زندگي روزانه كودك بدانيد نه برنامههاي سفت و سخت آموزشي. مادامي كه خودتان زبان محلي خود را دوست نداشته باشيد و آن را بخشي از هويت ايراني خود ندانيد و با آرامش و برنامهريزي در جهت آموزش آن به كودكانتان وقت و انرژي و بردباري صرف نكنيد در انتقال آن به نسل آينده موفق نخواهيد بود.