در ماتريكس قسمت اول؛ انگارههاييهایی خوفناک و اسرارآمیز در ذهنیت تماشاگران جای گرفتند؛ در ماتريكس ؛2 اين انگارهها از ذهنیت به عینیت در میآیند و برادران واچوفسکی با ظرافت هر چه تمامتر این روند را در ژانر علمي-تخيلي بیانی تصویری و سینمایی بخشیدهاند.
ماتریکس و دنباله آن فارغ از خط سیر اصلی روایت داستانی خود، دارای جذابیتهای ویژه در ارائه مفاهیم عشق و ایثار و تعامل دوستیهای راستین میباشد.
با این حال فقط داستان ماتریکس و دنباله آن متعلق به سدههای آینده خواهد بود. فيلم به ژانر آپوكاليپسي نيز تنه ميزند و در این راستا حتی گفتارها نيزاین مهم را چند باره اما غیرمستقیم عنوان میکنند.
اما "واچوفسکیها" حقایق را از روایتهای دروغین سرند نمیکنند. از اینرو داستان ماتریکس؛ مانند سبدی است که همه چیز در آن یافت میشود.
داستان قسمت دوم از موقعی جذاب میشود که هنوز ماتریکس پر از انسانهای بیهویت و مسخ است و زیون هر لحظه بیش از پیش به عنوان پایگاه فعال ضد ماتریکس و عوامل آن ؛ در معرض فروپاشی قرار گرفتهاست .
فیلم سینمایی «ماتریکس» (قسمت اول) به نوعی سراسر از تخیلات انباشته شده است . زندگی در جوامع بشدت مادیگرا به ورطهای میرسد که بشر میل وافری به تصاحب هر آنچه هست و نیست پیدا میکند. او در این رهگذر از استفاده راهکارهای ضدبشری نیز ابایی ندارد و کار به آنجا میرسد که اقشار کلان جامعه؛ نهایتا در گروهی دوگانه جای میگیرند.
گروه اول ، شامل مجموعهای بسیار کوچک اما دارای هوش و استعداد مخرب و در آرزوی تصاحب همهچیز و همهکس است و اعضای گروه دوم نیز مجموعهای بسیاربسیار بزرگ را تشکیل می دهند که در حقیقت هیچ ارادهای ندارند و مانند موم در دستان اعضای گروه اول قرار گرفتهاند.
وقتی مجموعه کوچک ذکر شده برای رسیدن به اهداف شیطانی خود که - همانا فرمانروایی مطلق ماشین بر انسانها نام دارد - حتی آیندهای تاریک را برای انسان به همراه میآورد، تلاش وافر میکند، انسانها هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهند.
تنها هنگامی که فجایعی روی میدهد، تعدادی نخبه از گروه کلان و بسیار بزرگ دوم به مبارزه شیاطین و ماشینهای متعلق به گروه اول میروند که این مقدمه و این خودانگیختگی اشاره شده؛ اصل و اساس و زیربنای دنباله فیلم «ماتریکس» یعنی فیلم (The matrix Reloaded) است .
در قسمت اول یک هکر رایانهای نابغه (كيانو ريوز در نقش نمو)، توسط تعدادی تبهکار ربوده و اجیر میشود تا خدمات رایانه آنها برای تسلط به جهان و آدمیان را به عهده گیرد. از سوی دیگر ماموران ویژه نیز به دنبال این هکر هستند. آنها او را از دست تبهکاران (یعنی اولین گروه از نوکران ماشینها) نجات میدهند و باقی قضایا مبارزه پر از تب و تاب میان این دو گروه است .
به هر روی کار تا بدانجا پیش می رود که از دست عده قلیل انسانهای هوشیار کاری ساخته نیست و ماشین ها و نوکران آنها کم کم تمام جهان را تسخیر می کنند و تنها منطقه جغرافیایی که در دست انسانها باقی مانده ، شهر زیون است .
در قسمت دوم ماتریکس (The matrix Reloaded) این انسانها هستند که مانند بردگان برای ماشینها (انسانهایی که در حقیقت ربات هستند) کار می کنند و از خود هیچ گونه اراده و یا قدرت عمل و قوه ابتکار ندارند.
اما در زیون هنوز منطق زندگی و تعاریف جامعه شناختی و رفتارشناختی همان است که از ابتدا وجود داشته و آزادگي انسان مهمترين صفت اوست. آنچه درخارج زیون متداول شده است، تعامل بدون شک و شبهه انسان با ماشین است .
اما در این تعامل سودبردن دو سویه نیست؛ آن چنان که از معنای تعامل نیز برمیآید. در حقیقت این تعامل یکسویه شده است و آنچه سوددهیاست ، فعالیتهای شبانهروزی انسانهاست و آنچه سود بردن است ، استثمار بی حد و اندازه ماشینهاست . اهالی زیون نیز بشدت افسرده هستند و هر چه میگذرد، و به سبب این رخوت آنها به سمت و سوی بیخیالی و پذیرفتن شکست حتمی سوق داده میشوند.
در يك سوم ابتدايي ماتريكس 2؛ روايت واچوفسكيها تغيير مييابد. و کم کم هویت و خویشتن گمشده انسانها هویدا میشود. آنها که روحی قو تر دارند، با واکنشهای ضداستعمارگرایانه و ضداستثمارگرایانه باعث میشوند تا چشمان دیگر شهروندان اهل زیون کم کم به حقیقت باز شود و این تحرک به یک خودانگیختگی منجر میشود.
یک "خودانگیختگی انسانی" برای مقابله با ماشینهایی که مدتهاست بیرون از شهر؛ دیگر انسانها را به تعامل یکسویه واداشته است و در نهايت جمع تمام این سیگنالهای منجر به خودانگیختگی ، باعث میشود که شهروندان زیون به قدرتی محدود اما سرشار از نیروی حقیقی با تکیه بر ایمانی خدشهناپذیر نایل شوند.
در این میان آنهایی که اشارتهای خود انگیختگی را بیشتر جذب کردهاند، قدرت تفکر و قوه ابتکار عمل را در دست میگیرند، مورفیوس و تعدادی دیگر در حقیقت به عنوان پیشقراولان شهر زیون مبارزه را آغاز میکنند.
آنچه از محتوای ماتریکس 2 مسجل به نظر میرسد، زمان دور آن است ؛ زیرا با توجه به گستردگی حکومت ماشینها و تسلط بیچون و چرای بردگان و نوکران آنها، باید زمان زیادی بگذرد تا آن خود انگیختگی اشاره شده که پس از دریافت عمیق فاجعه به روح ساکنان زیون نایل آمد، بتواند حرکتی مثمرثمر داشته باشد.
به هر روی آنچه تفاوتهای بین ماتریکس و زیون است ، در ظاهر نیز آنقدر بزرگنمايي شده که دیگر نیازی به توضیح ندارد؛ زیرا تمامی شهرها، کشورها، جزایر دور افتاده ، آبهای اقیانوس ها و کلا تمام مناطق خشک ، سرسبز بی آب و علف و مناطق ناشناخته ، مکانهای توریستی و آنچه که به هر حال در نقشه کره زمین وجود دارد، همگی مرزهایشان از بین رفته است .
به عبارتی تمام شهرها و کشورها در قالب یک سرزمین پهناور به نام ماتریکس جای گرفتهاند و ماتریکس محل تجمع انسانهایی شده است که مسخ گردیدهاند و هویت واقعی آنان گرفته شده است.و در یک کلام انسانها در ماتریکس ماهیت و هویت خود را فراموش میکنند.اگرچه برخي انسانها در تلاشند تا از ماتریکس خارج شوند.
البته کوششهای آنها هرگز به نتیجه نمیرسد، اما معدودی از آنها می توانند خود را به هر فلاکتی که هست از حوزه ماتریکس خارج کنند و به زیون ، آخرین پناهگاه و ماوای انسانها وارد شوند و بر اين اساس زیون محلی میشود برای آخرین درگیری و آخرین جنگ میان انسانهایی که با خارج شدن از ماتریکس ، هویت و ماهیت و قدرت اصلی خود را باز یافتهاند با ماشینهایی که جز استیلای بیچون و چرای خود بر انسانها و گسترش هر چه بیشتر دایره شیطانی خود چيز ديگري را طلب نمیکنند.
The matrix Reloaded
نويسنده و كارگردان:برادران واچوفسكي؛موسيقي:دان ديويس؛تهيه كننده:جوئل سيلور؛زمان فيلم:138 دقيقه؛بودجه:127 ميليون دلار؛فروش: 724 ميليون دلار؛ محصول 2003 آمريكاژ
بازيگران:كيانو ريوز(نمو)؛لورنس فيشبرن(مورفيوس)؛كري آن موس( ترينيتي)؛هوگو ويوينگ(مامور اسميت)