و اساسا ضمانت اجراي پايبندي طرف غربي به تعهدات هستهاي چه خواهد بود؟ در اين خصوص ابتدا بايد به اين نكته اشاره كرد كه ايران همواره به تعهدات خود بر پايه NPT عمل كرده و تاكنون هيچ سندي دال بر تخلف از مقررات NPT عليه ايران بهدست نيامده است. بنابراين بايد متوجه اين موضوع بود كه پذيرش توافقنامه از سوي ايران دليلي بر انحراف فعاليتهاي صلح آميز هستهاي ايران نيست بلكه ايران بهطور داوطلبانه ميپذيرد كه فعاليتهاي هستهاي خود را با شفافيت بيشتري پيگيري نمايد و بنابراين توافق بهمعناي عدول از حقوق حقه ايران در دستيابي و بهرهگيري از دانش هستهاي نيست.
اما مهمترين تضمين براي پايبندي هر دو طرف به مفاد قرارداد در درجه اول اين خواهد بود كه تعهدات و حقوق طرفين بهطور روشن و دقيق مورد تصريح قرار گيرد و كلمات، عبارات و جملات بهكار رفته در توافقنامه نيز تا حد ممكن صريح، شفاف و غيرقابل تفسير باشد چرا كه در روابط بينالملل دولتها تفسير خود را از توافقنامهها اعلام و خود را ملزم به رعايت آن ميكنند و در بسياري از موارد نقض تعهدات در قالب و پوشش همين اعلام تفاسير شخصي صورت ميگيرد.
آنها به جاي پذيرش صريح نقض توافقنامه بينالمللي كه براي آنها مسئوليتهايي را در پي خواهد داشت، اعلام ميكنند كه تفسير ما از قرارداد بهنحوي است كه آن را اعلام كرده و اجرا ميكنيم. با اين حال بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه در دنياي امروز با گستردگي رسانهها و نقش محوري رسانههاي غيردولتي، افكار عمومي نقش بسيار مؤثر و قابل توجهي در الزام دولتها به رعايت حقوق و قواعد بينالملل پيدا كرده است و نقض تعهدات و توافقات بينالمللي براي دولتهاي نقضكننده هزينههاي بالايي را بهدنبال خواهد داشت.
بنابراين به همان نسبت كه پايبندي ايران در قبال تعهدات خود نشاندهنده حسن نيت و اثبات حقانيت ايران خواهد بود، نقض تعهدات از جانب طرف غربي نيز به منزله اثبات بهانهتراشيهاي بيمبنا و عدمصداقت غرب در طرح اتهامات واهي عليه فعاليتهاي صلح آميز هستهاي ايران خواهد بود. همچنين در اين خصوص نميتوان از نقش نظارتي نهادهاي بينالمللي از قبيل سازمان ملل متحد و آژانس بينالمللي انرژي هستهاي غافل بود. ضمن آنكه تحريم مجدد ايران درصورت پايبندي به تعهدات بينالمللي خود نوعي نقض غرض و در تضاد با اهداف چنين توافقنامهاي خواهد بود.
- استاد حقوق بينالملل