نزديك خانهاش در مارپيچ تپههاي هاليوود قدم ميزد كه ماشين را ديد. كه بهسرعت برق گذشت. بهسرعت برق هم نه. جوري گذشت كه انگار راننده نداشت و همينطور، ترمز نداشت. كمي بعد جلوي چشم او ماشين از جاده منحرف شد. چرخيد. غلت زد و بالاخره روي سقفش ثابت ماند.
واكين فينيكس ميگويد: «يكي داشت تقه ميزد به شيشهي سمت شاگرد. كيسهي هوا باز شده بود و من صورتش را نميديدم. صدايش آلماني بود. كلمههايش نه، صدايش. و داشت بهم ميگفت: "آروم باش! آروم! فقط همين!" و من بهش گفتم من آرومم. خوبم! و او جواب داد نه پسر! نيستي. و ناگهان به خودم گفتم: "اين ورنر هرتسوگه. خودشه" ميدونين! يه چيز آرامشبخش زيبا توي صداي ورنر هرتسوگ هست. فقط توي صداي اون هست».
هرتسوگ ميگويد: «واضح بود كه من نميتوانم از پنجره بكشمش بيرون. تقه زدم به شيشهي سمت شاگرد. شيشه را كمي داد پايين و ديدم سيگاري درآورده و ميخواهد روشن كند. گفتم آروم باش پسر! آروم! و او با صدايي آرام و خونسرد جواب داد من آرومم. عاليام. گفتم نه! نيستي پسر! آروم باش! بنزين داشت از باك نشت ميكرد توي ماشين. و اگر سيگار را روشن ميكرد كارش تمام بود».
واكين فينيكس در ۲۶ ژانويهي ۲۰۰۵ (روزهايي كه بعد از بازي در Walk the Line دچار افسردگياي طولاني بود) در مارپيچ تپههاي هاليوود به حرف ورنر هرتسوگ گوش داد. سيگارش را روشن نكرد و زنده ماند. پنج سال بعد در برنامهي ديويد لترمن اعلام كرد ميخواهد از بازيگري كنار بكشد و بعد دوباره به همان برنامه آمد كه بگويد اينطور نيست. در ۲۰۱۲ درحاليكه براي مرشد نامزد اسكار شده بود گفت كل ماجراي اسكار چرند محض است. پارسال يكي از بهترين بازيهاي ۱۰ سال اخير را در يكي از متفاوتترين فيلمهاي ۱۰ سال اخير، او، ارائه داد و بعد در مصاحبهاي گفت دوست دارد فيلم اكشن بازي كند. الان سر آخرين فيلم وودي آلن است كه هنوز اسم ندارد. هيچكس نميتواند بگويد واقعا توي سر او چه ميگذرد و هيچكس نميتواند انكار كند كه وقتي صحبت واكين فينيكس است با يك مورد عجيب طرفيم. كسي كه غيرعاديبودنش از اسمش ـ كه قابيل است ـ و زخم روي لبش و صورتش با آن جذابيت نچسب شروع ميشود و تا كاراكترهايي كه بازي كرده و شيوهي بازياش با آن حد از خودآزاري و قربانيشدن ادامه پيدا ميكند. يك كمالگراي ديوانه كه اگر بخواهيم از بهترينهاي بازيگري در اين سالها حرف بزنيم، نميشود از اسمش گذشت.
منبع: همشهري 24