تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۸

همشهری آنلاین: می‌گویند اهریمن، بلای خشکسالی بر ایران فرونشاند و جمشید بعد از جنگ او را شکست داد و خشکسالی تمام شد.در گذشته در کتاب‌های جغرافیا نوشته شده بود که ایران کشوری است نیمه بیابانی و نیمه خشک که آب‌وهوای معتدل دارد.

در گذشته در کتاب‌های جغرافیا نوشته شده بود که ایران کشوری است نیمه بیابانی و نیمه خشک که آب‌وهوای معتدل دارد.

به نظر می‌رسد علاوه بر مردم عادی، مدیران هم، چنان با این نوشته قدیمی کتاب‌های درسی دلخوش بوده‌اند که ورود آرام و بی‌سروصدای کشور به فاز بیابانی و تغییر اقلیم از نیمه‌خشک به خشک را ندیدند. با این حال واقعیت این است که ما امروز در وسط کمربند بیابان‌زایی قرار داریم و دیگر دچار خشکسالی نیستيم و نباید به انتظار تَر سالی بنشینیم.

وقتش رسیده بپذیریم ایران کشوری است با اقلیم خشک و منابع محدود آب و یاد بگیریم چطور به بهترین نحوه با همین منابع محدود روزگارمان را سر کنیم.

آب امروز موضوعی است مهم و در آینده نه چندان دور چنان اهمیتی استراتژیک خواهد یافت که جنگ‌ها بر سر آن رخ خواهد داد. بنابراین باید هرچه زودتر دور سیاست‌های گذشته و انکار اصل ماجرا خط بکشیم و آماده برخورد با امواج بی‌آبی باشیم که هر روز بلندتر خواهند شد.

آن‌طور که سازمان هواشناسی می‌گوید ایران از سال 1386 وارد فاز جدید خشکسالی شده که مشخص نیست چه زمانی تمام خواهد شد.

با این حال مدیران وقت، در برخورد با این قضیه از همان ابتدا رویکرد عجیبی را در پیش گرفتند و این مسئله را به توطئه کشورهای دیگر و دزدیدن باران از کشور نسبت دادند و حتی از پذیرش خشکسالی سرباز زدند. آنها حتی بعد از پذیرش دیر هنگام واقعیت تلاش کردند گناه وضع موجود را بر گردن خشکسالی بیندازند و نقش سوء‌مدیریت منابع آب در بحران فعلی را نپذیرفتند.

سرانجام اما بعد از سال‌ها اصرار متخصصان مستقل درباره مدیریت ناصحیح منابع آب و انکار متولیان و نسبت دادن بحران آب و خشکسالی به توطئه‌های خارجی در دزدیدن باران، سرانجام مشاور وزیر نیرو، «غلامرضا منوچهری» درنشست مدیران شرکت آب و فاضلاب اصفهان گفته است که خشکسالی تنها 10 درصد در بحران فعلی نقش دارد.

هرچند این اظهارنظر دیرهنگام بود، اما گامی به جلو محسوب می‌شود و می‌توان امیدوار بود که دوران فرافکنی مشکلات مدیریتی در صنعت آب سرانجام به پایان برسد؛ شیوه‌اي که امروز باعث خشکیدن دشت‌ها، دریاچه‌ها و از بین رفتن منابع زیرزمین آب بر اثر برداشت بی‌رویه و جبران‌ناپذیر از آنها شده است که دریاچه ارومیه بهترین شاهد آن است.

امروز دریاچه ارومیه همچون مریضی است در حال احتضار و همه می‌دانند که فرصت چنداني برای نجات آن باقی نیست اما از اعلام خطر درباره خشک شدن این دریاچه مدت‌ها است می‌گذرد و گوش شنوایی برای شنیدن این اعلام خطر وجود نداشته است.

مهم‌ترین اعلام رسمی درباره اوضاع بحرانی این دریاچه که متاسفانه در آن زمان به رسانه‌ها راه نیافت هشداری بود که دبیر فعلی ستاد احیای دریاچه ارومیه در قالب نامه‌ای به رئیس جمهور وقت، «سید‌محمد خاتمی» داد.

«عیسی کلانتری» که در آن زمان مشاور رئیس‌جمهور ایران بود، هدفش از نوشتن آن نامه را توضیح وضعیت دریاچه ارومیه و جلوگیری از مرگ آن در آینده اعلام کرده بود. کلانتری در آن نامه با استناد به روند سدسازی‌های بی‌رویه، میزان تبخیر بالا و کم‌شدن ورودی آب به دریاچه می‌نویسد: «پیش‌بینی می‌شود که دریاچه در 15 الی 20 سال آینده در بیشتر زمان سال کاملا خشک و همچون آرال که بر اثر احداث کانال قره‌قروم فاجعه زیست محیطی به وجود آورد، باعث فاجعه زیست‌محیطی غیرقابل جبرانی بشود.» او سپس خواستار بررسی همه جانبه اوضاع، تصحیح رویکردها و اقدامات جبرانی مانند انتقال آب رود زاب و اجباری شدن آبیاری تحت فشار در این منطقه با مشوق‌های مالی و نظارت‌های قانونی شده بود.

اما نه آن هشدارها جدی گرفته و نه به توصیه‌ها عمل شد تا امروز ارومیه در ادامه راهی گام بردارد که آرال قدم برداشت.

همان‌طور که در نامه قدیمی دبیر فعلی ستاد احیای دریاچه ارومیه دیده می‌شود، برداشت بی‌رویه از حق آبه این دریاچه از طریق سدسازی‌های بی‌رویه، حفر چاه‌های عمیق برای تامین آب کشاورزی، و آبیاری سنتی و تغییر الگوی کشت مهم‌ترین دلایلی هستند که باعث وضعیت فعلی دریاچه ارومیه شده‌اند و البته از مهم‌ترین دلایل بحران آب در ایران هم هستند و زیستگاه‌های ارزشمندی را با خطر نابودی مواجه‌کرده‌اند.

منبع:همشهري سرزمين من

برچسب‌ها