اين مرد افغاني پس از اينكه دختر معتادي را به قتل رساند، جسد او را داخل فرغوني قرار داد و روي آن بشكه بنايي گذاشت تا كسي متوجه جسد نشود. او كه تصور ميكرد تمامي سرنخها را از بين برده است، با تلاش كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت به دام افتاد و به جنايت اعتراف كرد.
ظهر 30 تيرماه بود كه مرد جواني وقتي وارد كوچهاي در شرق تهران شد، چشمش به فرغوني افتاد كه داخل كوچه رها شده بود. روي فرغون يك بشكه بود كه هر لحظه امكان داشت بيفتد و راه را بند بياورد.
مرد جوان به طرف فرغون رفت تا بشكه را جابهجا كند كه ناگهان چشمش به چيزي شبيه جسد افتاد كه زير بشكه بود. مرد، وحشتزده و هراسان بشكه را برداشت و با ديدن جسد بيجان يك زن، ماجرا را به پليس خبر داد.
جنايت مرموز
هنوز دقايقي از تماس اين مرد نگذشته بود كه صداي آژير خودروي پليس، يكي از كوچههاي تنگ و باريك خيابان شهيد مدني را پر كرد. ماموران، اطراف فرغون را نوار زرد رنگ صحنه جرم كشيدند تا كسي به آنجا نزديك نشود. همزمان، ماجرا به بازپرس و كارآگاهان جنايي پايتخت گزارش شد و تيمي از كارآگاهان اداره دهم آگاهي راهي محل حادثه شدند.
جسد متعلق به يك زن جوان بود، آنطور كه مشخص بود عامل يا عاملان جنايت سعي داشتند با قرار دادن بشكه آهني روي جسد، آن را از ديد عابران مخفي كنند، دور گردن مقتول، كابل برقي پيچيده شده بود و دستهايش نيز با طناب بسته شده بود. اين يعني اينكه او قرباني جنايت شده بود. در بازرسي لباسهاي قرباني، مدرك شناسايياي كه هويت زن جوان را برملا كند بهدست نيامد.
منبع: همشهريسرنخ