در مدت زمان گذشته از عمر دولت یازدهم، در بخش مسکن بیشتر شاهد ارائه طرح و برنامه و وعده بوده ایم ، اما در عمل کاری از پیش برده نشده است.
در مدت زمان گذشته از عمر دولت یازدهم، در بخش مسکن بیشتر شاهد ارائه طرح و برنامه و وعده بوده ایم ، اما در عمل کاری از پیش برده نشده است. امیدوارم بالاخره پس از اینکه جلسات و کمیسیونها و مشاورهها تمام شد، اقدام عملی از سوی دولت برای بهبود اوضاع مسکن رخ داده باشد.
حتی دولت بحث مسکن اجتماعی و سروسامان دادن به مسکن مهر را مطرح کرد، اما هنوز چیزی را به وضوح لمس نکردهایم. به نظر ما مانند برخی منتقدان، دولت تاکنون سیاست روشن و مشخصی را در حوزه مسکن اعلام نکرده است.
ما همیشه تابع وزارت راه و شهرسازی هستیم و سعی میکنیم عملکرد این وزارتخانه را حتی اگر به اندازه یک سوزن باشد، بیشتر از اندازه واقعیاش نشان دهیم. اما تا الان اقدام قابل مشاهدهای را ندیدیم. این در حالی است که از دولت و از وزیر راه و شهرسازی که مسکن اجتماعی را عنوان کرد، خیلی انتظار داشتیم.
اعتقاد دارم وزیر به دنبال این بود که اقدام مثبتی را انجام دهد، اما اینکه چرا انجام نشده، باید درباره آن توضیح دهد و راهکاری در نظر گرفته شود.
در حقیقت تاکنون اقدام جدی از سوی دولت در زمینه مسکن صورت نگرفته است و بیشتر سیاستها تنها شفاهی مطرح شده و هیچ بهبودی لمس نشده است. باید هر چه زودتر در این عرصه گام برداشت و به آنچه در قانون اساسی مبنی بر تهیه مسکن برای اقشار کمدرآمد آمده، توسط دولت عمل کرد.
هر چه رکود بازار مسکن بیشتر شود، ۱۷۴ شغل کلیدی که به این صنعت مادر یعنی خانهسازی وابسته هستند، هم به تعطیلی کشیده میشود و بالعکس.
اگر بازار مسکن راه بیفتد، بقیه مشاغل هم راه میافتند. بنابراین ما محکوم به ساخت هستیم. ما صنعتی جز صنعت ساختمان نداریم و انتظار داریم که وزارت راه و شهرسازی برای ساماندهی این صنعت سریعتر اقدام کند و زودتر بهرهوری را ببینیم.
به عنوان یک کارشناس فعال در حوزه مسکن معتقد هستم با روندی که در پیش داریم، تا پایان سال جهشی در قیمت مسکن نخواهیم داشت و شاخص تورم هم عبور نمیکند اما باید هر چه زودتر اقدامی در این زمینه انجام داد. اگر ما ساختوساز را انجام ندهیم، مسلما دچار بحران دیگری میشویم.
باید ساختوساز انجام و مسکن اجتماعی و مهر تقویت شود. از سوی دیگر هر تسهیلاتی که دولت ارائه میدهد، به نفع خریدار است. ما سالانه حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد تورم داریم. اگر بتوانیم تورم را مهار کنیم و قیمتها را ثابت نگه داریم، در این صورت پسانداز معنی پیدا میکند. در غیر این صورت پسانداز معنا ندارد.
به عنوان مثال اگر بخواهیم خانهای را با قیمت ۸۰ میلیون تومان خریداری کنیم و به همین میزان پولی را پسانداز کنیم، پس از مدتی آن خانه ۲۰۰ میلیون میشود و دیگر با پولی که پسانداز شده، نمیتوانیم اقدام به خرید آن خانه کنیم. باید بتوانیم قیمتهای مسکن را کاهش دهیم که این موضوع وابسته به عرضه و تقاضاست.
اگر بسازیم میتوانیم جلوی تورم را بگیریم و قیمتها کاهش مییابد. در این مسیر عمده کار در اختیار دولت است. این در حالی است که دولت با طرحها و برنامههای متعدد خودش باعث سردرگمی خودش شده است.دولت باید سریعتر با انبوهسازانی که تجربه خوبی در مسکن مهر کسب کردهاند، آشتی کند و درها را برای انبوهسازان و مهندسان باز کند.
از سوی دیگر تسهیلات و اختیارات را برای سازندگی بهتر و سریعتر انجام دهد. همانطور که در قانون اساسی گفته شده، دولت وظیفه دارد برای قشر کمدرآمد جامعه خانه بسازد.
از این رو باید سریعتر در راستای تحقق این هدف گام بردارد.درست است که ما خودمان را نمیتوانیم با کشورهای اروپایی و پیشرفته در حوزه مسکن مقایسه کنیم، اما حداقل میتوانیم تجربه کشورهای همسایه مثل ترکیه و کویت را بررسی کنیم.
منبع:همشهريماه