همشهری آنلاین: باورش سخت است؛ اینکه یک روحانی روشندل که سال‌ها توفیق حفظ کل قرآن را دارد، یکی از قهرمانان رشته وزنه‌برداری و پاورلیفتینگ باشد!

باورش سخت است؛ اینکه یک روحانی روشندل که سال‌ها توفیق حفظ کل قرآن را دارد، یکی از قهرمانان رشته وزنه‌برداری و پاورلیفتینگ باشد!

اینها را بگذارید کنار؛ تالیف کتاب‌های مختلف و تحصیل در مقطع دکترا را هم در نظر بگیرید تا به‌خوبی دست‌تان بیاید که با یک استعداد ویژه طرف هستید اما خودش می‌گوید راز و رمز همه این توفیقات، عنایت خدا به‌اضافه اراده و همت خودش بوده و بس!

حجت‌الاسلام سید‌عبدالعلی حسینی که در سه سالگی بینایی‌اش را از دست داده، اصلا از این مسئله ناراحت نیست بلکه آن را حکمت خدا و لطف او در حق خود می‌داند که منشاء بسیاری از موفقیت‌هایش شده. حرف‌های این روحانی ورزشکار و حافظ کل قرآن آنقدر جذاب و خواندنـی اسـت. با ما همراه شوید و این گفت‌وگو را بخوانید.

  • چه شد که بینایی‌تان را در سه سالگی از دست دادید؟

بر اثر یک حادثه که ناشی از سهل‌انگاری یکی از اقوام در استفاده از تفنگ شکاری در باغ فامیلی‌مان بود، دو چشمم نابینا شد و پس از یکی دو سال تلاش و پیگیری برای معالجه فایده‌ای نداشت و دیگر نتوانستم جایی را ببینم.

  • پس از این حادثه تلخ چطور با ماجرا کنار آمدید؟

طبیعی است که خودم در آن سن و سال چندان متوجه عمق ماجرا نمی‌شدم اما به هر حال ناراحتی شدید خانواده و اطرافیان را درک می‌کردم. با همه اینها خدای متعال به من این توفیق را داد که سال‌های بعد در مسیر قرآن و کسب علوم اهل بیت قدم بگذارم و به کمک مادرم در کمتر از دو سال کل قرآن را حفظ شدم.

  • یعنی در‌‌‌ همان کودکی حافظ قرآن شدید؟

شش ساله بودم که کل قرآن را حفظ شدم. استعداد خوبی داشتم؛ به‌طوری که سوره‌های واقعه و الرحمن را در یک روز حفظ کردم. پس از آن علوم قرآنی مثل صرف و نحو را یاد گرفتم و در این خصوص هم تا حدودی مسلط شدم.

  • چه زمانی وارد حوزه علمیه و درس و بحث طلبگی شدید؟

به‌صورت رسمی از سال ۶۰ بود که در مدرسه علمیه سلیمانیه مشهد دروس حوزوی را شروع کردم. در کنار دروس متعارف حوزه به تحصیل کلاسیک پرداختم و پس از گرفتن مدرک لیسانس، مقطع فوق لیسانس را در رشته فلسفه گذراندم و با نمره 20 از پایان‌نامه‌ام دفاع کردم. هم‌اکنون در مقطع دکترای فلسفه اسلامی در مدرسه عالی امام خمینی وابسته به جامعه المصطفی العالمیه تحصیل می‌کنم.

  • شاید بسیاری از افرادی که شرایط شما را داشته باشند پس از حادثه نابینایی تا حدود زیادی منزوی و گوشه‌گیر شوند اما شما بر همه مشکلات غلبه کردید و امروز فرد موفقی هستید. فکر می‌کنید دلیل موفقیت‌تان چیست؟

‌ به هر حال زمانی که آن حادثه برایم اتفاق افتاد به دلیل سن کم درک چندانی از مسئله نداشتم اما زمانی که باید درس می‌خوانم سختی‌های من شروع شد که به لطف الهی توانستم بر مشکلات غلبه کنم.

توفیق انس با کلام خدا و معارف دینی در این قضیه بسیار تاثیرگذار بود و انگار بعد از مدتی اصلا یادم رفت که به ظاهر از نعمت دو چشم که دنیا را با آن ببینم محرومم.

زمان کودکی و نوجوانی برخی برایم دلسوزی می‌کردند و تاسف می‌خوردند اما من در دلم می‌گفتم چیزی از دیگران کم ندارم بلکه در جایی بیشتر هم دارم. برایم واقعا جای سوال بود که چرا دیگران در مورد من این طور قضاوت می‌کنند!

چند سال پیش در کشور امارات پزشکی مدعی بود می‌تواند نابینایی من را به‌طور کامل درمان کند. برادر من که وضع مالی خوبی دارد، خیلی تلاش کرد مرا برای درمان متقاعد کند ولی موافقت نکردم.

چون دیدم ۴۰ سال از عمر من می‌گذرد و در این سال‌ها در بسیاری از مواردی که با چشم انجام می‌شود من ۵۰ تا ۷۰ درصد از افراد عادی جامعه جلو‌ترم. نمونه آن هم این بود که از پایان‌نامه فوق لیسانس خودم با نمره ۲۰ دفاع کردم.

  • در حوزه تالیف و پژوهش چه موفقیت‌ها و دستاوردهایی داشته‌اید؟

در این زمینه جزو محققین و پژوهشگران ممتاز حوزه هستم، که البته این هم عنایت الهی بوده. به‌عنوان مثال یکی از فعالیت‌هایم نوشتن قرآن به خط بریل آن هم با دقیق‌ترین اعراب‌گذاری بود که می‌توانم بگویم در نوع خود در جهان اسلام برای نخستین بار صورت گرفته. البته قبلا در این زمینه کار شده ولی به دقت قرآنی که من به خط بریل نوشته‌ام نیست.

  • این اثر در چه سالی منتشر شد؟

سال ۸۸ پس از ۹ سال تلاش این کار به پایان رسید و با توجه به دقت‌ فراوان در نگارش و اعراب‌گذاری کامل این قرآن برای افراد روشندل بسیار کاربردی است. در زمینه تفسیر قرآن هم کارهایی را شروع کرده‌ام که تا سوره مبارکه صافات انجام شده.

  • گویا در زمینه سبک زندگی نابینایان هم کتابی در دست تالیف دارید؟

در زمینه مهارت‌های معلولان تحقیقات بسیاری انجام داده‌ام که تقریبا تکمیل شده؛ اینکه یک معلول باید از آغاز چه کار کند و سبک زندگی‌اش چطور و رابطه‌اش با دیگران چگونه باشد که در زندگی موفق شود. در این کتاب، قوانین و مقررات دنیا در خصوص معلولان آمده. بخش دیگر کار‌هایم گویاسازی کتاب‌های مورد نیاز نابینایان است. با هزینه خودم حدود ۳۸ هزار جلد کتاب گویا‌سازی شده. البته در این رابطه از کمک افراد مختلف و دستگاه‌های دقیق در استودیوهای ضبط صدا استفاده کرده‌ایم.

  • هدفتان از تحقیق و پژوهش علمی و قرآنی چیست و اصلا چه چیزی را دنبال می‌کنید؟

‌علاقه خاصی به پژوهش‌های قرآنی دارم و معتقدم در جامعه امروزی توجه به مضامین و تعالیم قرآنی بسیار ضروری است چرا‌که آثار بسیار مثبتی در زمینه اخلاقی و رفتاری دارد.

وقتی می‌توان بهترین نسخه سبک زندگی را از کلام خدا استخراج کرد و به کار گرفت چرا انجام ندهیم. در‌واقع یکی از اصلی‌ترین اهدافم از فعالیت‌های علمی و پژوهشی در زمینه دین این بوده که به سهم خودم شبهات را رفع کنم. هم‌اکنون با بسیاری از اقوام و خویشاوندان خود در کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی و آمریکا ارتباط دارم و از طریق اینترنت و شبکه‌های مجازی به تبلیغ دین می‌پردازم و شبهات آنها را در حد فهم و توان خود رفع می‌کنم.

  • شما که سال‌ها با قرآن کریم انس داشته‌اید، چقدر آموزه‌های قرآن را در ایجاد سبک زندگی کاربردی می‌دانید؟متاسفانه برخی می‌گویند اساسا نمی‌شود از آموزه‌های دینی برای زندگی امروز سبک و روش استخراج کرد؟

البته باید قائل به تفاوت در این خصوص بود؛ بدین معنا که برخی ممکن است معاند و مغرض باشند اما عده‌ای نیز هستند که به‌دلیل برخی مصادیق ذهنیت غلطی برایشان شکل گرفته و آن را به دین تعمیم می‌دهند، در حالی که حقیقت دین اسلام و پویایی آن به‌ویژه قرآن کریم که توفیق انس با آن را دارم طوری است که دوای همه دردهای بشری است.

حتی افراد سکولار نیز قبول دارند ارزش‌های اسلامی بسیار گویاست اما فردی که آن را پیاده کند باید این کار را انجام دهد و به قول معروف وظیفه مسلمانی خود را به نحو احسن انجام دهد.

  • قطعا برای بسیاری از مخاطبان ما جالب است که بدانند یک روز کاری فردی چون شما که در عرصه‌های مختلف علمی و قرآنی فعالیت دارید چطور سپری می‌شود؟

من اعتقاد عجیبی به سحرخیزی دارم. شب‌ها معمولا بین ساعت دوازده تا یک بامداد می‌خوابم و و سعی‌ام بر این است که یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار شوم. اولین برنامه‌ام تکرار محفوظات قرآنی است. برای این کار بین یک تا یک ساعت و نیم در روز وقت می‌گذارم. برای گویاسازی کتاب‌ها نیز بین دو تا هشت ساعت وقت صرف می‌کنم. حدود پنج تا شش ساعت هم روی مسائل علمی و پژوهشی برنامه‌ریزی می‌کنم. بقیه اوقات روز هم صرف تمرینات ورزشی و... می‌شود.

  • حالا چه شد که با این همه مشغله سراغ ورزش رفتید؛ آن هم رشته وزنه‌برداری و پاورلیفتینگ؟

فقط در رشته وزنه‌برداری و پاور لیفتینگ کار نمی‌کنم بلکه حدود ۲۵ سال است به‌صورت حرفه‌ای در رشته شنا فعالم. شاید برایتان جالب باشد که برای پارالیمپیک سال ۲۰۱۲ لندن، یکی از گزینه‌های اعزام به مسابقات در رشته شنا بودم.

تا همین چند وقت پیش یک روز در میان به استخر می‌رفتم. بسیاری از شناگران حرفه‌ای و غریق نجات‌ها در قم من را می‌شناسند. تا اینکه چند سال پیش که پسرم را به باشگاه کاراته برده بودم، با یک مربی بدنساز برخورد کردم که به من گفت خوب است به سمت ورزش بدنسازی و وزنه‌برداری بیایید.

  • وقتی این حرف را به شما زد، احساس نکردید که دارد با شما شوخی می‌کند؟

راستش اولش همین‌طور فکر کردم اما بعد دیدم مثل اینکه جدی می‌گوید. البته خودم هم دوست داشتم بیایم باشگاه. بعد از مدتی که بیشتر با هم آشنا شدیم متقاعد شدم که این کار را بکنم.

جالب این بود که من با لباس روحانیت و با وجود مشکل نابینایی به باشگاهی می‌رفتم که جوانان قوی‌هیکل مشتری پر‌و‌پا‌قرص آن بودند. برای همین خیلی‌ها از حضور من تعجب می‌کردند. در‌واقع اکنون بیش از پنج سال است که به‌صورت حرفه‌ای در رشته وزنه‌برداری فعالیت می‌کنم و در حرکت اسکات پاورلیفتینگ رکوردم ۲۲۰ کیلو و در حرکت لیفت ۲۶۵ کیلوست.

 

  • گویا تجربه خوبی هم از حضور در مسابقات قهرمانی دارید؟

بله، بعد از مدتی با دو نفر از قهرمانان بنام رشته وزنه‌برداری به‌صورت خصوصی کار کردم و در چندین مسابقه کشوری به مقام قهرمانی یا نایب‌قهرمانی دست یافتم که از جمله آنها مدال طلای وزن ۷۵ کیلو در مسابقات پاورلیفتینگ قوی‌ترین مردان است. سال ۲۰۱۳ میلادی برای مسابقات جهانی پاورلیفتینگ در چین دعوت شده بودم که بنابر دلایلی نرفتم.

  • برخوردشان با شما (یک فرد روشندل با لباس روحانیت) چطور بود؟

راستش را بخواهید من هر جای دنیا هم که بروم با همین لباس و عمامه می‌روم ولی در زمان مسابقه باید طبق مقررات جهانی با لباس مخصوص که شبیه کشتی است حاضر شویم و من هم به این مقررات مقیدم.

منبع: همشهري آيه