حسن كريمزاده نيري صاحب مغازه و البته هنرمندي است كه به قول خودش دقيقا نيمقرن است، هركاره و ديزي سنگي ميسازد ولي اين روزها هنر اصيل شهرش رو به فراموشي رفته. كار روي سنگ خصوصا سنگهاي مرمر سياه قلم، بنا به گفته او در هيچ جاي دنيا ديده نشده است و اگر امروز در بعضي از شهرستانهاي ايران ديده ميشود همه برگرفته از اين هنر اصيل مشهد است.
دستهايي با يادگاريهايي از قلم سنگتراشي
حسن كريمزاده نيري و دو برادر ديگرش بدون آنكه سابقه خانوادگي خاصي در حرفه ساخت هركاره و ديزي سنگي داشته باشند، اين شغل را انتخاب كردهاند. حسن از همان 10 سالگي همزمان با درس خواندن كار را شروع ميكند و تا امروز، هنوز كه هنوز است، در همين راه سنگهاي سخت را براي كاربردي كردن در زندگي مردم، تغيير و در اختيارشان قرار ميدهد.
وقتي به دستان كريمزاده نگاه ميكنيد، مملو است از جاي زخم؛ زخمهايي كه نشانه سالها كوشيدن در اين راه است و البته آسيب ديدن. قديمترها كه كريمزاده در زمان جوانياش در بازار سابق سنگتراشها (در اطراف حرم) كار ميكرده، نه تنها براي خودش بلكه براي هر دوست و همكاري نيز قلمزني ميكرده است. همان قلمزنيهاي فراوان گاهي موجب ميشد كه وقتي قلم روي نقشها (رگها)ي سنگ قرار بگيرد، از كنترل خارج شود و محكم به پوست نازك دست او اصابت كند و نيم قرن قلمزني را با مدركي راستين بردستان هنرمند ثبت كنند.
او نيز مانند هر هنرمند ديگري شببيداريهاي زيادي كشيده است. خصوصا كه زائرين حرم، شب و روز به محضر امام رضا (عليهالسلام) ميرفتند و همين موجب ميشد تا نه بازار قديمي سنگتراشها فرصتي براي تعطيلي داشته باشد و نه هنرمندانش. همين بود كه سنگتراشان گاهي دو شيفت كار كرد تا ظروف و وسايل سنگي را آماده كنند و در اختيار مشتريان قرار دهند. همان روزها فرصت تشويقها و عكس گرفتن از اين هنرمندان بيشتر از امروز بودكه سنگتراش قديمي ما به تنهايي و دور از ديگر همحرفهايهاي خود زمان را سپري ميكند.
سنگ هركاره چيست؟
سنگتراشي يكي از صنايع دستي منحصر به فرد مشهد است. سنگ هركارهها از رشتهكوهي در پشت كوهسنگي به دست ميآيد. ظاهرا چنين معدني در هيچ جاي اين كره خاكي وجود ندارد. ويژگي خاص اين سنگ، چرب بودن، نسوز بودن، قابليت قلمكاري و ساخت ظروف مختلف از هاونگ و سرمهدان گرفته تا قابلمههاي بزرگ است. بيهوده نيست كه آن را از قديم هركاره سنگي مينامند؛ يعني با اين سنگ سخت و در عين حال نرم و قابل تراش، هر وسيلهاي را ميتوان ساخت و كار را راه انداخت. البته نبايد يادمان برود كه سنگ هركاره واقعا سنگ است! گرچه اين چنين در دست هنرمندان نرم ميشود ولي تيشهها و ضربههاي فراوان بر آن وارد شده تا به صدها شكل مختلف دربيايد.
ماجراي سنگهاي استواري كه در كوه جاي دارند و پس از مدتي در دست هنرمندان نرم ميشوند و شكلپذير، اينگونه است كه كوهبرها از همان رشته كوه پشت كوهسنگي با كلنگ و تيشه و نه ابزارهاي مكانيكي، سنگها را از كوه جدا ميكنند. بعد سنگها در كارخانه قواره ميشود كه به آن اصطلاحا «انگره» ميگويند. پس از آن سنگ به دستگاههاي تراش امروزي سپرده ميشود تا كف آن صاف شود و سپس آن را در مرغك دستگاه قرار ميدهند. دستگاهسنگ را ميچرخاند و با يك قلمبند آن را شكل ميدهند. البته در قديم به آن «كمانه» نيز ميگفتند. خلاصه پس از قواره شدن، سنگها به مغازه كريمزاده (و ديگر كساني كه همحرفه او هستند) ميرسد و او مشغول قلمزني روي سنگ ميشود. اكنون ظرفهاي ساده و قلمزنيشده هر دو در مغازه او وجود دارد. قلمزني هنر دست است و هنوز ابزار مدرن و ماشيني در اين شاخه راه نيافتهاند. هرچه كوهبر و قوارهزن كارشان دشوار است و نياز به توان جسمي بالايي دارند، قلمزن براي پياده كردن هنر خود به دقت و تمركز نياز دارد تا طرح آنگونه كه ميخواهد بر سنگ نقش ببندد و مبادا قطعهاي از سنگ به سمت صورت و چشمها بپرد و خطري ايجاد كند.
مشتريها، تبليغكنندگان ظرفهاي سنگي
زن و شوهري با لهجه يزدي وارد مغازه ميشوند. زن از كريمزاده، ظرف بزرگي ميخواهد كه حداقل جوابگوي 6 نفر باشد. كريمزاده ميگويد: پيشنهادم اين است كه ظرفهاي مناسب 8 نفر را برداريد چون تجربه نشان داده، غذايي كه داخل ظرف سنگي پخته ميشود، آنقدر خوشمزه است كه مهمانها بيشتر ميخورند! زن و شوهر هر دو ميخندند و ميگويند: بله. ما تجربه غذا درست كردن در ظرف سنگي را داريم. راستش فقط دو نفريم ولي چون ميدانيم غذا خوشمزه ميشود، از روي قصد گفتيم ظرف 6 نفره ميخواهيم. هر وقت بچهها و نوهها به خانهيمان ميآيند، و غذاي خوشمزه پخته شده در ظرف سنگي را ميخورند، يك مقدار از خورش را هم با خودشان به خانه ميبرند.
زن آرام آرام برايم از ظرفهاي مدرن امروزي ميگويد كه بايد هزينه زيادي صرف برند آن كرد ولي غذاي هيچ كدام به خوشمزگي ظرف سنگي نيست و از تصميمش ميگويد كه اين بار براي سوغات ميخواهد سنگ هركاره براي فرزندانش بخرد تا هر كدام در خانه خود، غذاهاي خوشمزه بپزند.
مشتري ديگري از راه ميرسد و ميپرسد: حاج آقا ميگن وقتي ظرف سنگي را خريديد، اول با روغن چربش كنيد. ماجراي اين صحبت چيست؟ كريمزاده شنيدههاي زن را تاييد ميكند و ميگويد: دفعه اول ظرف را آغشته به روغن سرخكردني كنيد و بگذاريد يك روز در آفتاب بماند. اين روغن موجب ميشود تا ظرف آببندي و محكم شود. پس از آن، ديگر نيازي نيست، كاري انجام دهيد. ظرف را بشوييد و غذا را درست كنيد.
مشتري آخر، بدون هيچ سؤال و جواب خاصي، ظرفي را انتخاب ميكند و هنگام حساب كردن گرچه اندكي عصباني است ولي يك مرتبه خندهاش ميگيرد و ميگويد: ما معمولا از ظرف سنگي استفاده ميكنيم ولي هفته پيش يكي از دامادها با دخترم مهمان ما بود. او آنقدر طعم خورش پختهشده در اين همهكاره را دوست داشت كه به قول معروف، آش را با جايش به خانه خود برد. حالا آمدهام ظرفي جديد براي خودمان بخرم البته گويا در خانه ما قصه بردن ظرف سنگي ادامهدار است زيرا اين چندمين بار است كه ظرف را ميخرم و مهمانم آنقدر طعم غذاي پخته شده در آن را دوست دارد كه ظرف را با تمام محتوياتش به خانه خود ميبرد!
وقتي دهان به دهان مزيتهاي يك كالا بين مردم بچرخد، ميزان فروش بالا ميرود. اين قانون درباره هركارههاي مشهد نيز صادق است. نه تنها مردم معمولي، حتي بعضي از بيماران طبيبان سنتي وقتي به مغازه كريمزاده ميآيند، ميگويند: دكتر طب سنتي ما گفته بايد غذايت را در ظرف سنگي بپزي زيرا در اين ظرف هيچ گونه ناخالصي وجود ندارد.
با تمام اين توصيفات، برخي از مشتريها از قيمت اين ظروف سنگي اندكي به كريمزاده شكايت ميكنند، خصوصا مسافران كه بخش اصلي بودجه سفرشان را صرف فراهم كردن محل خواب و خوراك و وسيله رفت و آمد ميكنند و شايد پول چنداني براي خريد ديزي سنگي در جيبشان باقي نماند ولي همين گروه نيز هنگام ديدن هنرهاي كريمزاده حداقل او را تشويق ميكنند و چنين تشويقهايي براي كريمزاده دلگرمكننده است زيرا ميداند هنوز مردمي هستند كه قدر هنرش را ميدانند و براي زماني كه بابت آن صرف ميكند، ارزش قائل هستند.
تحفهاي سنگين و منحصر بهفرد
يكي از مهمترين مشتريان هركارهها، توريستهاي خارجي هستند؛ آنهايي كه ميدانند هركاره و ديزي سنگي نه فقط در كشور ايران بلكه فقط در شهر مشهد ساخته ميشود. اين توريستها هركارهها را به عنوان صنايع دستي خريداري ميكنند تا به دست هموطنان خود برسانند. بعضي از ايرانيان مقيم خارج از كشور نيز ديزي سنگي را در تعداد بيشتري خريداري ميكنند تا در رستورانهاي سنتي خود در ديگر كشورها از آن استفاده كنند. اگر امكان صادرات هركارهها به ديگر كشورهاي خارجي فراهم ميشد، شايد وضعيت كاري و مالي هركارهتراشان مشهد بهتر ميبود و افراد بيشتري جذب اين حرفه كهن ميشدند ولي وزن زياد ظرفهاي سنگي امكان چنين كاري را بهراحتي ميسر نميكند. يا شايد هم ميسر شود ولي حداقل هنوز كسي همت نكرده تا ديزيسنگي را براي فروش به خارج از كشور صادر كند. حتي بعضي از توريستها بعد از بلند كردن چند ظرف سنگي، عطايش را به لقايش ميبخشند و به تشويق كردن و عكسبرداري بسنده ميكنند.
اصول خريد و نگهداري ظروف سنگي
كريمزاده براي هر يك از مشتريانش با حوصله توضيح ميدهد كه ظرف سنگي را چطور بايد انتخاب كرد تا مبادا كلاه سرشان برود! اگر شما روي ظرف سنگي رگههايي سفيد يا به رنگ ديگر ديديد، نگران نباشيد. اين رگهها مشكلي ايجاد نميكند زيرا جزئي از سنگ است. همان طور كه در سنگهاي ساختماني رگههايي رنگي ديده ميشود كه نشانه طبيعيبودن و البته زيبايي آن است. ولي اگر روي ظرف تركي وجود داشت كه ناخن داخل آن ميرفت، بايد ظرف ديگري را انتخاب كنيد چون همين ترك پس از چند بار غذا درست كردن و سرد و گرم شدن، موجب شكستهشدن ظرف ميشود.
اگر روي در ظرفهاي سنگي كوچك يك سوراخ و روي در ظرفهاي بزرگتر دو سوراخ ميبينيد، تعجب نكنيد. اين سوراخها عملكردي شبيه سوپاپ دارد تا بخار اضافي داخل ظرف خارج شود. اگر بخار بيرون نرود، از دور ظرف، آب غذا كم كم سر ميرود.
راستي، مهمترين نكته اين است كه در ظروف سنگي فقط غذاهايي را ميتوان پخت كه آب يكي از مواد اصلي تشكيلدهنده آن باشد، مانند انواع خورش، آبگوشت. و سرخ كردن و پخت غذاهاي خشكي مانند برنج در هركاره صحيح نيست.
نكته ديگر آنكه، پس از پخت غذا نبايد سريع ظروف سنگي را شست زيرا سنگ در حين پخت با شعله اندك داغ شده و گرما را در خود حبس كرده است. اگر سريع آن را زير آب بگيريد، ميشكند. هركارهها گرچه از جسم سخت سنگ هستند ولي در هر صورت همان تكه سنگي است كه در وصفش گفتيم قابليت شكلپذيري و شكنندگي نيز دارد. پس بر خلاف ديگر قابلمهها، بايد دقت كنيد كه مبادا هركاره از دست تان بيفتد زيرا افتادن از ارتفاع زياد موجب ميشود ظرف لب پر شود يا حتي بشكند. مبادا اين نكته، شما را از خريد ظرف سنگي پشيمان كند. اگر هركارهها بارها و بارها از ارتفاع خيلي زياد، بيفتد، شكسته ميشود! فقط همين.
اينها نكتههاي مهمي درباره ظرفهايي است كه يك بار در مسابقهاي ميان ظروف از جنسهاي مختلف، به خاطر پخت سريعتر و خوشمزهتر غذا رتبه اول را كسب كرده بود.
هنري كه چون سنگ سخت ميشود و فراموش
كريمزاده همانقدر كه تاكيد دارد ساخت هركاره مخصوص مشهد است و نه هيچ جاي ديگر اين زمين خاكي، همانقدر هم تاكيد دارد كه اين شاخه از صنايع دستي رو به فراموشي است.
قديمترها، در مشهد دو بازار به اين حرفه اختصاص داشته است، يكي بازار سنگتراشها و ديگري بازار قلمزنها. چندين سال پيش كه اين دو بازار در اطراف حرم از بين رفت، صاحبان حرفه سنگتراشي به سمت كوهسنگي آمدند و مجتمعي مخصوص اين كار در كوهسنگي تاسيس كردند. اتفاقا اين مجتمع نيز پس از مدتي خراب شد. تا اينكه كريمزاده مغازه فعلياش را بنا ميكند. او به اطراف مغازه اشاره ميكند و ميگويد: بناهايي كه اينجا ميبينيد همه در گذشته مركز ساخت اين رشته از صنايع دستي بوده است ولي اين روزها ديگر اثري از آن همه هنرمند نيست.
خلاصه آنكه قديميها متفرق شدند و معدود كساني از همانها مشغول هركارهتراشي هستند، خصوصا كه بعضي آنقدر سالخورده شدهاند كه ديگر مجال و تواني براي پرداختن به اين هنر ندارند و جوانهاي امروز نيز گويا حوصلهاي يا انگيزهاي براي اين كار سخت ندارند. در جمع قديميها و جوانها البته تعداد تراشندگان سنگ بيشتر از قلمزنهاست.
كريمزاده نيز پس از نيم قرن تلاش در اين حرفه هنري، ديگر از تراشندگي دست كشيده است، زيرا بيماريهاي متعددي كه بر اثر دشواري اين كار برايش پيش آمده، مانند آرتروز دست و پا و فرسودگي جسماني، مجالي براي كار سنگين تراشندگي باقي نگذاشته است و او اين روزها فقط مشغول قلمزني است و البته اداره مغازهاي كه جنسهايش را به سراسر ايران ارسال ميكند و هنوز هم در مشهد پابرجاست تا به اندازه خود جايگاه اين رشته از صنايعدستي را حفظ كند. آنچه كريمزاده را در اين راه استوار و پابرجا نگهداشته، عشق و علاقه به هنري است كه به قول خودش نيم قرن از عمرش را صرف آن كرده؛ هنر و علاقهاي كه فرزندش را نيز به آموختن همين كار سوق داده است.
هركارهها اين روزها كمتر از گذشتهها در مشهد ساخته ميشود و به فروش ميرسد و نيازمند حمايتهايي است كه هم نيروهاي جوان وارد اين كار شوند و هم استفاده از ظروفي كه تمام مراحلش را مرداني با توانايي جسماني زياد و هنر خود، آماده ميكنند، رايج شود. دغدغه حسن كريمزاده نيري آن است كه مبادا روزي برسد كه قديميهاي اين كار از دنيا رفته باشند و اصول كار اين رشته از صنايع دستي به جوانان آموزش نداده باشند و استفاده از هركارهها كمرنگ و كمرنگتر شود. و همين مباداها موجب فراموشي سوغات اصيل مشهد، آن هم با قدمت چندين قرن شود. سوغاتي با قدمت چندين قرن كه برخي بركت آن را به زماني نسبت ميدهند كه امام رضا(ع) وارد سناباد (مشهد قديم) شدند و درباره كوهي در حوالي اين محل بياناتي داشتند، هر چند از سالها پيش از آن ظروف سنگي و هركاره در همين مكان ساخته ميشده و مردم از آن استفاده ميكردند.