اين ماجرا اواسط سال 90با انتشار يك آگهي شروع شد. در اين آگهي اعلام شده بود به چند سرمايهگذار براي پروژهاي صنعتي نياز است و وقتي زني ميانسال آن را ديد با شماره تلفن اعلام شده تماس گرفت. در آن سوي خط مردي جوان جواب داد و گفت براي يك كارخانه توليد لبنيات به سرمايهگذار نياز دارد. همهچيز خيلي سريع پيش رفت و زن جوان در ازاي پرداخت 700ميليون تومان صاحب 20درصد از سهام كارخانه شد. او آنقدر براي اين كار اشتياق داشت كه حتي كارخانه را هم نديد و فقط 700ميليون تومان را با فروش خانه و املاكش تهيه و پرداخت كرد و اسناد را تحويل گرفت اما خيلي زود متوجه اشتباهش شد چرا كه اسناد اين كارخانه جعلي بود.
اين زن پس از اطلاع از ماجرا با مراجعه به پليس از مرد كلاهبردار شكايت كرد و با ورود پليس به پرونده، متهم دستگير شد. اين مرد چند فقره چك به شاكي پرداخت كرد و قول داد كه همه ضرر و زيان او را جبران ميكند. به اين ترتيب او توانست پيش از زندانيشدن رضايت شاكي را جلب كند و از حبس رهايي يابد. شاكي براي نقدشدن چكها 2ماه صبر كرد تا اينكه متوجه شد آنها بلامحل هستند. او براي دومين مرتبه فريب خورده بود و با شكايتش بار ديگر پرونده اين كلاهبرداري به جريان افتاد و مأموران پليس آگاهي تلاشهايشان را براي دستگيري متهم آغاز كردند. تحقيقات درباره زندگي خصوصي متهم نشان ميداد او 2 همسر دارد و هر از گاهي سراغ يكي از آنها ميرود.
به اين ترتيب خانه هر دو همسرش تحت نظر گرفته شد اما مدتي گذشت و خبري از مرد تحت تعقيب نشد تا اينكه سرانجام خانواده متهم اعلام كردند وي فوت شده است. آنها حتي سنگ قبر و گواهي فوت وي را نيز نشان دادند اما مالباخته كه در اين مدت بارها فريب متهم را خورده بود باور ندارد كه اين مرد فوت شده باشد.
اين زن درباره اين پرونده به همشهري گفت: بعد از اين ماجرا يكي از همسران متهم فراري است و همسر ديگرش ميگويد شوهرش فوت شده است. از طرفي حكم جلب متهم از سوي قاضي مجتمع قضايي عدالت صادر شده و من حتي حكم جلب وراث او را هم دارم اما هيچ كدام از اينها تاكنون فايدهاي نداشته و نتوانسته پولهايم را به من برگرداند. اين كلاهبرداري باعث شد كه من همه سرمايهام را از دست بدهم و حالا زندگي مستأجري داشته باشم.
حتي باعث شد دچار بيماري شوم تا جايي كه بهخاطر ازكارافتادگي ديگر نتوانستم به محل كارم بروم. من اطمينان دارم اين مرد زنده است و ماجراي مرگش هم بخشي از نقشه اوست. او ميخواهد با اين كار، دست از پيگيري اين پرونده بردارم تا با خيالي راحت با پولهاي من زندگي كند اما من پيگيريهايم را ادامه خواهم داد و از مسئولان ميخواهم كه رسيدگي به اين پرونده را با سرعت بيشتري انجام دهند.براساس اين گزارش، پرونده اين كلاهبرداري در حال حاضر در مجتمع قضايي عدالت در حال رسيدگي است.