وزير امورخارجه ايران و آمريكا بيش از ساير مقامات رسمي كشورهاي شركتكننده در مذاكرات، تلاش كردند تا زمينههاي لازم براي نيل به توافق را بهوجود آورند. اگرچه ايران تلاش زيادي در روند نيل به توافق به انجام رساند، اما انعطافپذيري راهبردي ايران نتوانست زمينههاي لازم براي ايجاد پاسخ متقابل از سوي تيم ديپلماتيك آمريكا بهوجود آورد. در چنين شرايطي بود كه تلاشهاي انجامشده به نتايج راهبردي مؤثري منجر نشد.
اعضاي تيم مذاكرهكننده ايراني در روزهاي قبل از سفر به وين بر اين موضوع تأكيد داشتند كه دستيابي به نتايج موفقيتآميز صرفاً بستگي به الگوي رفتاري ايالات متحده دارد. آنان بر اين موضوع تأكيد داشتند كه نبايد آمريكا يا برخي ديگر از كشورهاي گروه1+5 درصدد باشند تا به اهداف فراگير نائل شوند. تحقق چنين اهدافي در روند مذاكراتي كه معطوف به حذف تحريمهاست، نيازمند درك واقعي سياست قدرتهاي بزرگ است. بازيگراني كه از قدرت راهبردي برخوردارند طبيعي است كه در روند مذاكرات دوجانبه و چندجانبه از ديپلماسي اجبار بهرهميگيرند. درباره مذاكرات هستهاي نوامبر2014، رويكردهاي متنوعي ارائه شده است.
مجموعههاي نزديك به دولت بر اين اعتقادند كه هر نوع مذاكره سازنده ميتواند نتايج و مطلوبيتهاي مؤثري را براي امنيت منطقهاي و ساختار اقتصادي ايران ايجاد كند. آنان بر اين اعتقادند كه تعامل سازنده بهمفهوم دستيابي به نتايجي است كه حداكثر امتياز ممكن را فراهم ميسازد. آنان بر اين اعتقادند كه رويكرد برد - برد نميتواند نتايج راهبردي مؤثري براي نيل به توافق داشته باشد زيرا برد ماهيت نسبي داشته و در نتيجه هر بازيگري براساس ابزار و قابليتهاي خود براي نيل به حداكثر نتيجه ممكن است. نشانههاي چنين رويكردي را ميتوان در سخنان دوشنبهشب رياست محترم جمهور مشاهده نمود. نگرش ارائهشده نشانههايي از موفقيت را براي تيم ديپلماسي هستهاي ايران منعكس ميساخت.
مهمترين مسئله و دغدغه تيم مذاكرهكننده را ميتوان موضوعات مربوط به چگونگي پايان دادن به تحريمهاي اقتصادي دانست؛ تحريمهايي كه از سال2008 آغاز شده و بهگونه تدريجي گسترشيافته است. بنابراين مجلس ميتواند اين موضوع را براساس ضرورتهاي راهبردي كشور مورد بررسي قرار دهد. مقامات آمريكايي در فرايند مذاكرات هستهاي خود با تيم ايراني بر اين موضوع تأكيد داشتند كه پايان دادن به تحريمها كار دشواري بوده و نيازمند بهرهگيري از سازوكارهاي سياستگذاري در قالب كنگره است. جانكري، وزير امورخارجه آمريكا در پايان مذاكرات بر اين موضوع تأكيد داشت كه آمريكا خود را متعهد به سياست كنگره ميدانسته و هرگونه هدف راهبردي را با مقامات كنگره در ميان خواهد گذاشت.
1- نگرش ايراني در مذاكرات وين 10
وين10 را بايد نقطه عطف مذاكراتي دانست كه از سپتامبر2013 آغاز شده و در چندين مرحله به نتايج مؤثري براي طرفين مذاكرهكننده منجر شده است. در اين فرايند، ايران با درخواست كشورهاي جهان غرب، تمامي هگزافلورايد آمونيم خود را اكسيد كرده و سپس آن را به سوخت هستهاي تبديل كرده است.
فرايندي كه قابليت راهبردي ايران را كاهش داده و در ازاي آن زمينه براي تجديدنظر تحريمها در فرايند محدوديتهاي اعمالشده از سوي جهان غرب را بهوجود آورده است. در چنين فرايندي، رئيسجمهور و همچنين وزير امورخارجه ايران تلاش همهجانبهاي به انجام رساندند تا زمينه كاهش تحريمها را بهوجود آورند. درحاليكه كاهش تحريمها در سياست راهبردي آمريكا ماهيت مرحلهاي دارد و هيچگاه در فضاي هيجاني تنظيم نخواهد شد. وقوف نسبي به راهبرد امنيتي و اقتصادي آمريكا منجر به خوشبيني براي كاهش و حذف تحريمها شده است. اگرچه مقامات ايراني و آمريكايي اميدوار هستند كه مذاكرات در نهايت به نتايج مؤثر و مشخصي ميرسد، اما تمديد «وضعيت اضطراري» از سوي باراك اوباما رئيسجمهور آمريكا در تاريخ 13نوامبر2014 يعني 11روز قبل از مرحله نهايي مذاكرات و نيل به توافق، را بايد نمادي از سياست تأخير آمريكا در پايان بخشيدن به تحريمهاي اقتصادي ايران دانست.
2- نتايج حاصل از دور دهم مذاكرات وين
دور دهم از مذاكرات وين از سهشنبه 18نوامبر2014 آغاز شد. پايان دادن به تحريمها را بايد محور اصلي سياست راهبردي ايران در مذاكرات هستهاي دانست. طبيعي است كه ايالات متحده در چنين فرايندي رويكرد متفاوتي خواهد داشت. واقعيت آن است كه طي يك سال گذشته برخي از مراكز اقتصادي و تجاري ايران از تحريم خارج شده اما مجدداً با تحريم ناشي از احكام قضايي دادگاههاي آمريكايي و اروپايي روبهرو شدهاند.مقامات ايران و آمريكا بر اين اعتقادند كه روند ديپلماسي هستهاي سازنده و همكاريجويانه بوده است. ادبيات بهكارگرفته شده از سوي كارگزاران سياست خارجي ايران و كشورهاي گروه1+5 نيز ماهيت تحريككننده، هيجاني، واكنشي و خصمانه نداشته است. اگرچه مذاكرات به نتيجه مطلوب براي ايران و كشورهاي گروه1+5 نرسيد، اما اكثر مقامات ايراني تلاش داشتند كه چنين فرايندي را مثبت منعكس كنند. نگرش يادشده را بايد بخشي از سياست و رويكرد عمومي ايران در فرايند مقابله با تحريمها دانست.
نتايج حاصله بيانگر آن است كه چنين مذاكراتي به نتيجه مؤثر و زودهنگام براي پايان دادن به محدوديتهاي اعمالشده درباره حقوق هستهاي و اقتصادي ايران منجر نميشود. در اين فرايند، آمريكاييها تلاش دارند تا مترسك بهقدرت رسيدن جمهوريخواهان در قالب اكثريت مجلس سنا و نمايندگان را بهعنوان «عامل محدودكننده» جلوهدهند. جانكري در آخرين مصاحبه مطبوعاتي خود بر اين موضوع تأكيد داشت كه ايران و آمريكا روند مذاكرات خود را ادامه داده و رويكردهاي دوطرف به اطلاع كنگره جمهوريخواه خواهد رسيد. از سوي ديگر، جانكري تلاش داشت تا نشان دهد مذاكرات هستهاي با ايران به نتايج مطلوبي براي آمريكا و امنيت بينالملل منجر شده است.
واقعيتهاي راهبردي در ديپلماسي هستهاي آمريكا نسبت به ايران بيانگر اين موضوع است كه ايالات متحده از سازوكارهاي متقاعدسازي از طريق اعطاي «امتيازات محدود» در ازاي دريافت «امتيازات فراگير» از ايران سازماندهي شده است. در اين فرايند، آمريكاييها براساس «موافقتنامه هستهاي» موسوم به «طرح اقدام مشترك» تلاش كردند تا «ذخاير راهبردي ايران» را بياثر سازند.