با گسترش نفوذ ایالات متحده به سراسر جهان و بیان و اعمال قانونمندیهای جدید جهانی پس از جنگ سرد، منافع چین و روسیه مستقیماً مورد حمله قرار گرفته و در پی ائتلاف و اتحاد خود برای مقابله با برتریطلبیهای آمریکا و حفظ منافع امنیتی برای بقای خود برآمدند.
برای این منظور دو کشور با تشکیل سازمان همکاری شانگهای سعی در شکلدهی کانون قدرتی مشتمل بر چند حوزه ژئوپلیتیکی مهم در جهان از جمله حوزههای اروپای شرقی، آسیای مرکزی، آسیای شرقی، خاورمیانه (در صورت حضور ایران) و جنوب آسیا (در صورت هند و پاکستان) داشتند تا با تسلط بر این حوزههای ژئوپلیتیکی به دلیل دارا بودن ذخایر هیدروکربن که برای بقای چین اهمیت حیاتی داشته و موقعیت استراتژیک منطقه، از شکلگیری نظام هژمونیک جلوگیری کنند.
با این کار نهتنها خود را از سیطره خواستها و اعمال قدرت آمریکا رها کرده، بلکه تلاش کنند به عنوان یک بلوک قدرت در مسائل جهانی مشترک چون تروریسم، طبق پیشبینی نوواقعگرایان، آمریکا را به همکاری خود وابسته ساخته و با ایجاد این وابستگی متقابل راه را برای ایجاد یک سیستم چندجانبه بینالمللی هموار سازند.
در همین راستا گروه پنج، متشکل از کشورهای روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان که با هدف تعمیق اعتماد نظامی در مرزهای منطقه و همکاریهای امنیتی در آسیای میانه در راستای مبارزه با تروریسم، جنبشهای جداییطلبانه و افراطگرایی مذهبی تشکیل شده بود، با پیوستن ازبکستان به آن در سال ۲۰۰۱ شانگهای نام گرفت.
این سازمان امنیتی ـ اقتصادی همچنین گسترش همکاریهای اقتصادی و مبادلات فرهنگی را از جمله هدفهای خود اعلام کرد. در حال حاضر علاوه بر شش عضو ثابت، پنج عضو ناظر مشتمل بر ایران، هند، پاکستان، مغولستان و افغانستان دارد.
وجود حدود ۲۸درصد سطح خشکیهای کره زمین، بیش از ۴۰ درصد جمعیت جهان، برخورداری از ۲۲درصد ذخایر نفت و حدود ۴۴درصد ذخایر گاز دنیا، برخورداری روسیه، چین، هند و پاکستان از سلاح هستهای و ایران و قزاقستان از ظرفیت هستهای صلحآمیز، جایگاه ویژه هند، چین و روسیه در زمینه اقدامهای فضایی، پتانسیلهای اقتصادی منطقه، روابط تاریخی- فرهنگی کشورهای عضو، احساس تهدیدهای مشترک، وجود دو کشور دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد (چین و روسیه) و موارد دیگر نشان میدهند که سازمان همکاری شانگهای قابلیت تبدیل شدن به یک قطب بینالمللی نهتنها از نظر سیاسی- امنیتی بلکه از نظر اقتصادی وجود دارد.
اهداف و برنامههای گروه پنج و پس از آن شانگهای به صورت پلکانی گسترش یافته که آن را میتوان در سه مرحله مورد بررسی قرار داد.
مرحله اول از سال تأسیس تا سال ۲۰۰۰: همکاری و حل و فصل مسائل مرزی. مرحله دوم از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴: همکاریهای امنیتی و اقتصادی و مرحله سوم از سال ۲۰۰۵ تاکنون: گسترش حوزه فعالیتها. اما با وجود برنامههای بسیار برای گسترش حوزه فعالیتها، سازمان همکاری شانگهای از زمان تأسیس هیچگونه تحرک و پویایی در جهت توسعه از خود بروز نداده است.
ترکیب پیچیده اعضای سازمان که در میان آنها برتری اقتصادی با چین بوده، سطح بالای نفوذ سیاسی از آن روسیه بوده، ازبکستان و قزاقستان از استقلال نسبی بهره میبرند و قرقیزستان و تاجیکستان با توجه به مقتضیات زمانی رفتار کردهاند، علیرغم کسب نتایج نسبتاً خوب در زمینه حل و فصل مسائل مرزی، در شرایط جدید امکان اتخاذ تصمیمات مؤثر وجود نداشته است.
از قرار معلوم، تصمیمات در سازمان شانگهای تنها براساس اصل اجماع اتخاذ میشود. به همین علت سالهاست مسأله پذیرش اعضای جدید به عضویت سازمان حل نمیشود.
- اعضای ناظر جدید سازمان
در سال ۲۰۰۵ غیر از مغولستان به عنوان اولین کشور عضو ناظر، کشورهای ایران، هندوستان و پاکستان به عنوان اعضای ناظر سازمان پذیرفته شدند که تمامی این کشورها تقاضای عضویت دائم خود را مطرح کردهاند و کشورهای ایالات متحده آمریکا و بلاروس هم متقاضی عضویت ناظر بودهاند که البته به دلیل آسیایی نبودنشان از عضویت ناظر این دو کشور (آمریکا و بلاروس) ممانعت به عمل آمده است.
ایران هم از همان زمان به عضویت دائم در این سازمان میاندیشیده؛ چرا که اگر نگاهی کلی به سازمان شانگهای بیندازیم، آنچه برای ایران بیش از هر چیز اهمیت مییابد، استفاده از این سازمان جهت ایجاد و تحکیم ثبات در محیط امنیتی خویش است زیرا محیط امنیتی ایران، وابستگی بسیاری با محیط امنیتی سایر اعضای آن دارد.
اهمیت این موضوع هنگامی روشنتر میشود که توجه داشته باشیم: اولاً بر مبنای سند چشمانداز به عنوان استراتژی کلان کشور، ایران باید در 20 سال آینده به جایگاه اول علمی، اقتصادی و فناوری در منطقه جنوب غرب آسیا نائل آید .
ثانیاً در حال حاضر، محیط امنیتی ایران به شدت مغشوش و ناپایدار است، زیرا از یکسو به خاورمیانه و عراق و از سوی دیگر به افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی اتصال مییابد که بیتردید یکی از بیثباتترین و خطرناکترین مناطق جهان به شمار میآیند.
نیل به توسعهای سریع و کسب شاخصهای سند چشمانداز در چنین محیط امنیتیای بسیار دشوار بوده و از این رهگذر است که اهمیت ثبات و نهادسازی برای ایجاد ثبات روشن میشود.
از طرف دیگر ایران هم با توجه به وضعیت استراتژیک و توان خود در منطقه میتواند فرصتهای بسیار بااهمیتی را برای شانگهای ایجاد کند و با توجه به موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیک خود در تحولات منطقهای و خاورمیانهای اهمیتی دوچندان برای روسیه و چین دارد. ولی مخالفتهای بنیادین این دو کشور و تاکید بر عدمپذیرش عضویت کشورهایی که در تحریمهای بینالمللی قرار دارند، موجب شده تا روند عضویت دائم ایران به درازا بکشد.
به این دلیل واقعی که شاید منافع استراتژیک روسیه در این بوده که ایران در حوزه ژئوپلیتیک به عنوان یک تهدید در صحنه جهانی تلقی شود تا در حوزه ژئواکونومیک که ایران رقیب جدی روسیه در نفت و گاز است، قادر به پیشبرد اهداف خود نباشد.
بر این اساس روسها تلاش کردهاند ایران همواره در حاشیه نهادهایی چون شانگهای قرار گیرد تا بتوانند از این وضعیت در تعامل با غرب و آمریکا بهره گیرند. چینیها هم وضعیت مشابهی دارند و تمایلی به ایفای نقش ایران در متن سازمان شانگهای - حداقل در کوتاهمدت- نداشتهاند.
از دیگر دلایل آن شاید بتوان به مخالفتهای غرب و به ویژه آمریکا با عضویت دائم ایران در سازمان اشاره کرد که موجب شده اعضای آن تمایل نداشته باشند به واسطه پارهای از سیاستهای ایران، با غرب اختلاف پیدا کنند.
- زمینههای دائمی شدن عضویت ایران
البته تحولاتی اخیرا رخ داده که به نظر میرسد عضویت دائم ایران در سازمان را محقق سازد؛ از جمله اینکه مذاکره هستهای ایران با غرب به مرحله نهایی نزدیک شده و احتمال لغو تحریمها افزایش یافته است.
لذا شرط پیشین برای ورود ایران از اعتبار میافتد، وضع پیچیده نظامی و سیاسی در بخش شمال اوراسیا و بحران اوکراین و کشیده شدن پای روسیه و اعمال تحریمهای غرب علیه مسکو، امضای سند همکاری اوکراین، مولداوی و گرجستان با اتحادیه اروپا به عنوان نخستین مرحله عضویت در این سازمان، که شرایط ژئوپلیتیکی روسیه در بخش غربی را پیچیده میکند.
افزایش حضور و نفوذ آمریکا در حوزه امنیتی چین در جنوب شرق و خاور آسیا و نزدیکی بیشتر به متحدان سنتی و نوین آسیایی خود با تمایلات ضدچینی، ابتکار نوین چین برای ایجاد مسیر اقتصادی جاده ابریشم و ظهور گروههای تروریستی در منطقه که به منافع مشترک ایران و غرب بیش از پیش صحه گذاشته و شرایط را برای روسیه سختتر میکنند.
از اینرو ایران میتواند برای عضویت دائم خود در نشست آتی سازمان در اوفا امیدوار باشد.
البته در خصوص رفع دغدغههای امنیتی ایران با عضویت در این سازمان هم باید یادآور شد که بیشک هرگونه فعالیت همگرایانه با کشورهای مستقل به وضعیت بهتری برای ایران میانجامد، اما نگرانیهای امنیتی ایران فراتر از محدوده جغرافیایی و تهدیدهای نرمی است که زیر چتر سازمان شانگهای قرار میگیرد.
به جز تهدید افراطگرایی اسلامی که شانگهای میتواند در کنترل یا محدودسازی آنان نقش ایفا کند، نگرانیهای عمده ایران در مناطق دیگر است.
دغدغههایی مانند آینده عراق، حضور نیروهای خارجی بهخصوص تعدد تجهیزات پیچیده نظامی و ارتباطی آمریکایی در خلیجفارس و بسیاری از کشورهای عربی همسایه ایران، وضعیت سرزمینهای اشغالی، اتحاد نانوشته اعراب و رژیم اسرائیل در برابر خطر نفوذ ایران در خاورمیانه، تشدید اختلافات بین شیعیان و اهل سنت بهویژه در ماههای اخیر در کشور یمن که برخی از تحلیلگران این موضوع را رویارویی ایران بهعنوان تکیهگاه و حامی شیعیان الحوثی و عربستان بهعنوان مدافع حقوق دولت یمن میدانند و مسائل مربوط به نوسانات قیمت نفت از جنس چیزهایی هستند که احتمالا شانگهای نمیتواند به ایران در این موارد کمکی کند.
به نظر میرسد ایران برای ارتقای سطح امنیت ملی خود، باید به فکر استفاده سایر بازیگران مطرح در سطح بینالمللی و مکانیزمهای دیگر هم باشد.
منبع:همشهري ماه