نشستم تا نمازشان را تمام کردند. شنیدم که با پروردگارشان مناجات کرده و زائران امام حسین را دعا میکردند؛ «این صورتهایی که حرارت آفتاب آنها را در راه محبت ما تغییر داده، مورد ترحم خودت قرار بده و نیز صورتهایی را که روی قبر ابیعبدالله الحسین علیهالسلام میگذارند و برمیدارند مشمول لطف و رحمت خود قرار بده و همچنین به چشمهایی که از باب ترحم بر ما اشک ریختهاند، نظر عنایت فرما و دلهایی را که برای ما به جزع آمده و بهخاطر ما سوختهاند، مورد رحمت خویش قرار بده.»
به راستي در اين كربلا چيست كه اينقدر ثواب و اجر دارد؟ در زيارتش چه نهفته كه اينقدر فضيلت دارد؟
شايد بتوان چند نكته مهم را از نكات بيشمار دلايل فيض زيارت استخراج كرد:
زيارت، تجديد عهد و ميثاق است براي زائر. آنگاه كه در اربعين اباعبدالله الحسين(ع) يا همايشهاي بزرگ روزهاي زيارتي و عزاداري شركت ميكني در واقع ميگويي من، پاي كار شما هستم تا ابد. اين عهد و ميثاق براي زائر، انگيزه وي را براي ادامه اين راه بيشتر ميكند، ضمن اينكه تعهد دروني براي او ايجاد ميكند كه پيمان خود را با امام خود محكمتر و پابرجاتر بداند.
زيارت و همايشهاي بزرگي مثل اربعين و امثال آن شكوهي ميسازد از عظمت زائر و زيارت شونده و رژه زيبايي است كه قدرت و وحدت زائرين را به نمايش ميگذارد و چشمطمع دشمنان را از دستاندازي به اين جريان، نااميد ميكند.
زيارت اثر روحي بر زائر دارد كه روح و جان وي را از تلاطمات دنيايي و از امواج سهمگين شيطاني نجات ميدهد. درواقع آنجا كهف حصين و ملجأ الهاربين است. آنجا پناهگاه محكمي براي همه زخمخوردگاني است كه نياز به شست و شوي روح و جان دارند تا قوتي يابند كه در روزمرگي دنيا، راه خدا را ادامه دهند.
جان كلام اينجاست كه توجه و رويآوردن به مزار سيدالشهدا(ع)، در واقع تكرار و يادآوري همهروزه و همواره حق و مظلوميت و تكليف و تعهد است، تا دلها به آن سو تمايل پيدا كند و امت اسلام، كربلايي شود و فكر و ذكر و نشست و برخاست و آغاز و انجام شيعه، همواره حسيني شود.
حسيني بايد بشوي تا مهدوي شوي. مهدي(عج) يار از آب گذشته ميخواهد. عاشورا در واقع حلقه اتصال امت اسلام با منجي و موعود است. اين راه و اين بساط، همواره بايد ادامه يابد تا آمادگي براي حضور منجي كل بشريت ايجاد شود. جهاد ادامه دارد... .