باغ نو یکی از باغهای تاریخی شیراز محسوب میشود که قدمت آن بر اساس متونی که از آن نام بردهاند به قرن هشتم هجری قمری باز میگردد که در دورههای صفویه، زندیه، قاجار و پهلوی دچار تغییر و تحولات بسیاری شده و امروز از باغ نو، این کهنهباغی که از پس قرنها هنوز هم حرفهای نو بر زبان دارد، به جز بخش کوچکی باقی نمانده است.
تصویر سیر تحولات این باغ هراسانگیز است و روند تخریب آن را نشان میدهد و انعکاس آن در سفرنامهها و اشعار شاعرانی بزرگ چون حافظ شیرازی تصویر زیبایی از روزگار جوانی باغ را متصور میسازد؛ این مقایسه بیش از هر چیزی عنایت ما را تمنا میکند که میراثدار این ارثیه گرانقدر از پدران سرزمین فارس هستیم.
در این نوشتار سعی شده است تا شکل اصیل باغ و سیر تطور تغییرات شکلی و ساختاری آن مورد بررسی قرار گیرد. روند پیشبرد مطالعات با بررسی اسناد، مدارک (عکس و نقشه) و متون تاریخی موجود و تحقیق و بررسی میدانی صورت گرفته تا سیر تحول و تغییر وضعیت این باغ به عنوان یک سند تاریخی مهم مشخص شود.
- مکان و جایگاه باغ نو در شیراز
باغ نو در مجاورت راسته اصلی مصلی بهعنوان خیابان ورودی شهر است که از تنگه اللهاکبر آغازشده و تا مقابل دروازه موسوم به دروازه اصفهان در سمت شمالی شهر شیراز ادامه دارد.
بسیاری از متون از آن با عنوان چهار باغ شیراز یاد کردهاند که از میان مزارها و باغها میگذشته است. البته از این مناظر طبیعی یاد شده در حال حاضر تنها باغ جهاننما و بخش بسیار کوچکی از باغ نو باقی مانده است.
خیابان چهارباغ یا راسته مصلی طبق توصیفات کتاب ظفرنامه نوشته خاطرهنویس عصر تیموری شرفالدین یزدی و کتاب عجایبالمقدور نوشته مورخ دوره تیموری، سرسبز و آباد بیان شده است.
جهانگردان و سیاحان بسیاری از دوران صفویه و بعد از آن نیز توصیفاتی در سفرنامههای خود از این خیابان دارند که ازجمله آن میتوان از تاورنیه، شاردن، مادام دیالافوا، اوژن فلاندن، فرد ریچاردز و پیر لوتی یاد کرد.
اما آنچه در این میان قابل توجه است آن است که در هیچیک از متون و تصاویر و نقشههای تاریخی موجود، در این محور به غیر از دو باغ جهاننما و باغ نو و همچنین مزار حافظ از باغ دیگری نام برده نشده است حال آنکه اولا این محور در تصاویر تاریخی کاملا پوشیده از درخت است .
و ثانیا در نقشه فعلی و تاریخی این باغها فاصله بسیاری تا دروازه اصفهان دارند. با بررسی متون و تحقیقات میدانی صورت گرفته در اطراف و خود خیابان و با توجه به عکس تهیه شده در این زمینه میتوان گفت به جز دو باغ یاد شده (نو و جهاننما) که در مالکیت پادشادهان و حاکمان بودند، باقی فضای سبز و باغهای اطراف راسته مصلی به دلیل وجود مکانهای مقدس و زیارتی چون هفتتنان، چهلمقام، حافظیه، مقبره حمزه بن علی، مقبره باغ نو، مصلی و...باغ مزار بوده و جنبه تقدس و احترام در میان مردم داشته (به طوری که مراسم و آیینهای مذهبی و قربانی و . . . در آن انجام میشده است)
به تعبیری دیگر یک مکان عمومی و همگانی جهت تفرج و تفریح برای مردم شهر بوده است یا حداقل مالکیت شخصی نداشته است؛ به همین جهت مورد تعرض و تصرف قرار گرفته و فقط بخشهایی از مزارهای مورد تقدس و احترام از تعرض و تخریب در امان ماندهاند.
- عاقبت ما و باغ نو
باغ نو به عنوان یک سند تاریخی و مدرک باغسازی و معماری ایرانی است که در طول ادوار مختلف مورد تعرض واقع شده تا جایی که تا مرز تخریب کامل پیش رفته است؛ به همین دلیل تصمیم گرفته شد در این آخرین فرصت تاریخی که هنوز بخشی از باغ باقی مانده است به بازشناسی سیر تحول و تطور باغ در متون پرداخته شود تا شاید بتوان بخشی از تاریخچه از میان رفته آن بازیابی شود.
به نظر میرسد قدمت این باغ با توجه به نمونه همنامش در هرات (مربوط به دوران تیمور گورکانی ) و همچنین با نام بردن منابع تاریخی چون شیرازنامه (به تاریخ 734 هجری) از آن، به قرن هشتم هجری یا قبل از آن میرسد.
در بررسی متون و اسناد تاریخی درخصوص باغ میخوانیم که باغ در دوران صفویه، آباد و معمور بوده و در فاصله انتقال حکومت از صفویه به افشاريه و زنديه از رونق آن کاسته شده اما در دوران زنديه و قاجار تجدید بنا شده است و خصوصا در دوران قاجار مجددا رونق و آبادانی خویش را باز مییابد و عمارتی دو طبقه در مکان ساختمان قدیمی باغ احداث میشود.
تاریخ عجم در همین زمان از خلوتی در پشت عمارت باغ نام میبرد که به نظر میرسد همچون باغ ارم و دلگشا دارای نارنجستانی در پس عمارت اصلی بوده که دیوار محیط آن و همچنین بناهای موجود در آن در تصویر 3 قابل رویت است؛ اما در متون از نارنجستان برای این بنا نامی برده نشده است بلکه از آن با عنوان خلوت یاد کردهاند.
در پایان هم بررسی تحولات شکل و مساحت باغ با توجه به نقشههای تاریخی و تصاویر هوایی سال 1335 تا به امروز نشاندهنده روند تخریب تدریجی باغ و فضای سبز و مزارع اطراف خیابان حافظ یا راسته مصلی به خصوص در دوره پهلوی است که با ورود موج تجدد به کشور قابل مشاهده است.
در ابتدای امر و در دوران قبل و آغاز قاجار وسعت باغ از جانب شمال فراتر و از جانب جنوب بسیار فراتر از باغ جهاننما است.
تا دوران قاجار با افت و خیز نسبی شواهد احکام حکایت از حفظ نسبی باغ دارند اما پس از قاجار و آغاز دوران پهلوی خصوصا فاصله بین سالهای 1335 تا 1355 به یکباره تقریبا تمام مساحت باغ مورد تعرض قرار میگیرد به این شکل که در فاصله سالهای 1335 تا 1345 شمسی، به علت عدم رسیدگی به گیاهان و درختان و در نتیجه خشک شدن باغ، تعرض به حریم باغ و تقسیم اراضی آن راحتتر انجام میگیرد و بخشهای شمالی و جنوبی باغ از آن جدا میشود و در نهایت در فاصله بین سالهای 1345 تا 1355 زمینهای بخش شرقی و غربی کوشک نیز مورد تعرض واقع میشود
(بخش شرقی توسط هتل سعدی مورد تصرف قرار گرفت و بخش غربی نیز توسط اهالی شهر مورد ساخت و ساز مسکن قرار گرفت) و تنها بخشی که کوشک در آن قرار دارد و همچنین بخش کوچکی به همراه حوض مقابل کوشک باقی ماند که تا به امروز در همین وضعیت باقی است .
منبع:همشهريمعماري