شمارهی یلدای داستان همشهری امسال نیز مانند سال گذشته ضمیمهی کارت هدیهی ویژهی شب یلدا را به همراه دارد. کارتی که به دست هر مخاطب میرسد یکی از هشت کارتی است که با طرحها و مطلعهای مختلف طراحی شدهاند تا به نوعی فال اختصاصی شب یلدای هر مخاطب باشند.
بخش درباره زندگی این شماره شش روایت دارد. در اولین روایت، رضا فیاضی در شیطان نجیب از شیطنتهای دوران نوجوانیاش میگوید که با نام مستعارِ نگین به مجله اطلاعات جوانان نامه میفرستاده. روایت دوم با نام «شب موعود» روایت فیروزه گلسرخی است از تدارک مقدمات میهمانی برای پذیرایی از مهمانی رودربایستیدار. «رود تاریک، شهر روشن» روایت نسیبه فضلاللهی از شبِ باز شدن آب زایندهرود در اصفهان است. در «میزها و مزهها: سه روایت» چیماماندا انگوزی آدیچی، الکساندر همن و دیوید سدریس، هرکدام به نوعی دربارهی رابطهشان با غذا میگویند. در روایت «قلم و کتری» انی دیلارد، نویسندهی آمریکایی از گیرهی لباسی میگوید که در لحظات خلق اثری به شدت انتزاعی، یار و همراهش بوده است و روایت آخر با نام «بانو» ماجرای معاشرت چاک پالانیک با آدمهایی است که روح پدرش را احضار میکنند.
بخش «داستان» شمارهی دیماه شش داستان دارد. داستانهای ایرانیِ «برف هر جایی پیدا کند، مینشیند» نوشتهی محمد صالحعلا، «افسانه بلیران» نوشتهی سپینود ناجیان، «هری همیشه گم میشود» نوشتهی فرشته احمدی و داستانهای خارجیِ «عضو ثابت خانواده» نوشتهی راسل بنکس، «دایی فرد من» نوشتهی هاینریش بل و «زمستان» نوشتهی جونو دیاز.
بخش «روایتهای داستانی» این شماره چهار مطلب ویژهی شب یلدا دارد. «اعقاب خانهداری» فهرست اسباب آبدارخانهی ناصری، «بزم ایرانی» عکسهایی از ضیافتهای قاجاری، «میوهخشکانی» بخشهایی از کتاب مخزنالاطعمه دربارهي خشک کردن میوه و «سه روز مفت بسوزانید» اسباب خانه و ادوات آشپزخانه در آگهیهای قدیمی است.
آغازگر «روایتهای مستند» این شماره «عباس چند تا ب داره؟» گفتوگوهای مستندی در سه دفتر پلیس+10 است. دومین مطلب با عنوان «جادوی حبابها» چند قاب داستانی از سینکهای ظرفشویی است. «نفسهای خاک» روایت علیرضا سعیدی، مهندس آواربرداری از زلزلهی بم است به مناسب 5 دی، سالروز زلزلهي بم. آخرین مطلب این بخش با عنوان «هزارتو» هفت روایت است از هفت نویسنده که در آن از تجربهی قرار گرفتن در موقعیت یک تصمیم بزرگ در زندگیشان نوشتهاند.
بخش «درباره داستان» این شماره سه مطلب دارد. اولین مطلب با عنوان «پشت حصار برف» گفتوگویی است دربارهی داستان «زمستان» نوشتهی جونو دیاز (از داستانهای همین شماره) با حضور مهدی ربی و چند نفر از اعضای تحریریهی داستان. مطلب بعدی «آپدایک و من» نوشتهای است از جان آپدایکی که زندگی میکند دربارهی آپدایکی که مینویسد. آخرین مطلب این بخش «مردی پرواز میکند» قسمت هفتم از سرفصل آموزشیِ دنبالهداری با عنوان کارگاه رمان است که محمدحسن شهسواری در آن تجربیات خود را از نوشتن رمان و تدریس آن در کارگاههای متعدد با مخاطبان علاقمند به نویسندگی در میان میگذارد.
در بخش پایان خوش علاوه بر داستانهای دیدنیِ کامبیز درمبخش و مسابقه داستان یکخطی سه مطلب دنبالهدار هستند که اولین قسمتشان در شمارهی تیرماه چاپ شده بودند. «کرسی مهتابی» قسمت هفتم چهارپایه، نوشتهی زهرا درمان، «پس دوست به چه دردی میخورد؟» از ارما بومبکِ طنزپرداز و «با عین و شین و قاف» گزیدهای است از نامههای کورت وُنهگات نویسنده که بیش از شصت سال پیش نوشته شدهاند و از دریچهی نثر و نگاه طنازانهی او، دورهها و جنبههای مختلف زندگیاش را مرور میکنند.
شمارهی ویژهی یلدای ماهنامهی داستان همشهری با 32 صفحهی اضافه، در 292 صفحه و با قیمت 6000 تومان از روز پنجشنبه 27 آذرماه در تهران و شهرستانها منتشر شده است.