اصلا تصور نميكرد كه پدر و پسري كه در ميان دژهاي مستحكم اين شهر نظامي زنداني شدهاند و تمام ارتباطات آنها تحت كنترل مأموران حكومتي است، از ميان همان پادگان بر دلهاي پيروانشان حكومت خواهند كرد. فراتر از اينها باور نداشت كه در اين ديار دور از مدينه پيامبر، از پدري شريف و صاحب علم، فرزندي به دنيا خواهد آمد كه خداوند بهدست او طومار حكومت همه ظالمان را در هم ميپيچد.
حالا، پس از گذشت قرنها، همان جايي كه محل آغاز غيبت ذخيره خداست، رزمگاه منتظران موعود و عاشقان شهادت شده است. اگر از دل هر كدام از شيعيان خبر بگيري و ميزان آمادگي آنها براي ظهور را بسنجي، آوردگاه سامرا را به تو نشان خواهند داد.
بهترين شاهد براي اين ادعا هم پيكر پاك شهيد تقوي است كه در همين چند روز اخير حال و هواي شهر ما را عوض كرده است. شنيدهايم و باور داريم كه جهاد دروازه خاص خدا براي بندگان مقرب است. اكنون اين دريچه در سامرا گشوده شده است و عاشقان شهادت را به سوي خود ميخواند. تخريب گنبد و حرم هم ما را بازنداشته است، ناامني و تهديد هم ذرهاي در دل ما شك و شبهه ايجاد نميكند. مگر نه اينكه همان عباسيان كربلا را با خاك يكسان كردند؟ ساليان زيادي از تخريب قبر سيدالشهدا عليهالسلام در كربلا بهدست پليديان نميگذشت كه از سامرا فرمان زيارت كربلا صادر شد. امام عسكري فرمودند كه زيارت اربعين امام حسين عليهالسلام يكي از نشانههاي مومن است و حالا پس از قرنها كورترين چشمها هم ميتوانند خيل انبوه مومنان را ببينند. ميليونها عاشقي كه امسال از سراسر عالم خود را به كربلا رساندند، آمادگي خود را به نمايش گذاشتند و بيعتشان با امام زمان را تجديد كردند و فقط امضاي خونين آن باقي بود كه حميد تقوي، آن سردار رشيد سالهاي دفاعمقدس، با شهادتش آن را امضا كرد.
حالا ديگر صداي ظهور بيشتر و بيشتر به گوش ميرسد و حضور ما در عرصههاي رزم لازمتر شده است. دوباره بلندگوها دارند يك سرود آشنا را به گوش ما ميرسانند:
اي لشكر صاحب زمان آماده باش آماده باش!
راستي! نكند صداي «الا يا اهل العالم انا المهدي» را بشنويم و آن زمان در ميان خيل انبوه سپاهيان امام زمان نباشيم.