باراك اوباما از سال 2013 بهبعد تلاش فراگيري براي بازسازي روابط سياسي و راهبردي با ايران انجام داده است.در اين فرايند، آخرين مرحله مذاكرات هستهاي در روزهاي 17تا 24نوامبر 2014برگزار شد. اگرچه وزن مخصوص مذاكرات نشان ميدهد كه شايد نتيجهاي بهتر در روند مذاكرات هستهاي نوامبر 2014امكانپذير نبوده است، تمامي قدرتهاي بزرگ در مذاكرات ژنو نوامبر 2014با نگرش نسبتاً مشابه تلاش داشتند تا ايران را بهگونهاي متقاعد سازند كه قابليتهاي هستهاي خود را كاهش داده تا امكان اعاده توانمندي هستهاي وجود نداشته باشد.
توافق جامع هستهاي مربوط به شرايطي است كه ايران و گروه 1+5درباره ذخاير هستهاي، قابليتهاي راهبردي و الگوي كنش طرف مقابل به نتايج نسبتاً يكساني دست يابند. هماكنون اختلافات اصلي ايران و گروه 1+5را بايد در ارتباط با چگونگي پايانبخشيدن به تحريمها، فرايند نصب سانتريفيوژهاي جديد و تعداد سانتريفيوژها بهعنوان پشتوانه حقوق هستهاي ايران مورد توجه قرار داد. اگرچه ايالات متحده و ساير كشورهاي گروه 1+5در مذاكرات و توافق 24نوامبر 2013ژنو بر حقوق هستهاي ايران تأكيد داشتهاند، اما واقعيت آن است كه ساختار سياسي ايالات متحده از پذيرش چنين تعهداتي بهعنوان بخشي از توافقنامه عمومي ايران و 1+5خودداري كرده است.محدوديتهاي آمريكا درباره قابليتهاي ابزاري ايران در سال 2015ادامه خواهد يافت.
آمريكاييها بر اين اعتقادند كه هرگونه قابليت ابزاري ايران در ارتباط با فعاليتهاي هستهاي ميتواند نتايج مبهمي در فرايند فعاليتهاي هستهاي ايران بهوجود آورد.اگرچه مقامات ايراني و آمريكايي اميدوار هستند كه مذاكرات در نهايت به نتايج مؤثر و مشخصي در سال 2015برسد، اما تمديد «وضعيت اضطراري» از سوي باراك اوباما رئيسجمهور آمريكا در تاريخ 13نوامبر 2014يعني 11روز قبل از مرحله نهايي مذاكرات و نيل به توافق را بايد نمادي از سياست تأخير آمريكا در پايان بخشيدن به تحريمهاي اقتصادي و تكنولوژيك عليه ايران دانست.
با توجه به چنين محدوديتهايي و همچنين با توجه به قدرتيابي جمهوريخواهان در كنگره كه فعاليت آنان از 22ژانويه 2015آغاز ميشود، بعيد بهنظر ميرسد كه ايالات متحده به تحريمها پايان دهد يا اينكه حقوق هستهاي ايران را در قالب حداقلي آن يعني تداوم غنيسازي براي تأمين سوخت هستهاي مورد پذيرش قرار دهد. هر يك از فرايندهاي غنيسازي در سال گذشته با محدوديتهايي روبهرو شده است؛ محدوديتهايي كه ميتوان در چارچوب اقدامات داوطلبانه ايران براي اعتمادسازي دانست. اما مسئله مربوط به پايان تحريمها هنوز بهعنوان ايدهآل ديپلماسي هستهاي ايران براي سال 2015باقي مانده است.
جايگاهيابي حزب جمهوريخواه در كنگره آمريكا بهمفهوم آن است كه جمهوريخواهان از سازوكارهاي معطوف به ديپلماسي اجبار براي گسترش فشارهاي اقتصادي بهره خواهند گرفت. هرگونه فرايند اقتصادي ميتواند آثار و نتايج راهبردي خود را بهوجود آورد. تحريمهاي اقتصادي بخشي از سياست عمومي جهان غرب محسوب ميشود. بنابراين تغيير در بافت كابينه يا كنگره تغيير بنيادين در سياست عمومي كشورهاي جهان غرب را ايجاد نميكند. با اين حال واقعيتهاي راهبردي بيانگر آن است كه بخش قابل توجهي از تحريمهاي يكجانبه و چندجانبه عليه ايران مربوط به دوراني بوده كه حزب دمكرات اكثريت مجلس سنا و نمايندگان را به موازات كنترل كاخ سفيد در اختيار داشته است.
ديپلماسي هستهاي آمريكا در روند مذاكرات دوجانبه و چندجانبه 2015با ايران را ميتوان تابعي از نگرش راهبردي اين كشور و نقشآفريني گروههاي جمهوريخواه در كنگره دانست. در اين فرايند، نشانههايي از تداوم غيرمحسوس ديپلماسي اجبار در قالب سازوكارهاي همكاريجويانه مشاهده ميشود. در سال 2015بخش قابل توجهي از تحريمهاي اعمالشده عليه ايران ادامه خواهد يافت. در اين فرايند، وزارت خزانهداري آمريكا تمامي فعاليتهاي اقتصادي ايران با شركتهاي مختلف را كنترل ميكند. ادامه چنين فرايندي بيانگر آن است كه ايران هنوز در مركزيت انگاره تهديدسازي ايالات متحده قرار دارد.
با توجه به نتايج مذاكرات نوامبر 2014، مراحل آينده مذاكرات معطوف به حل مسائل فني و تكنيكي در اختلافات ادراكي و تحليلي ايران و آمريكاست. به همين دليل است كه مذاكرات براي دستيابي به نتايج تكنيكي و فني اجتنابناپذير خواهد بود.