اما شروع آنها هم با مشكلات زيادي همراه بود و اين گروه سه نفره سختيهاي زيادي را پشت سر گذاشتند تا به جايگاه فعليشان برسند. فرشته عباسي، يكي از افراد گروه، ميگويد محصولاتي كه با سنت و اشعار ايراني گره خورده است و طراحيهاي متفاوت برخي از اين محصولات روي پارچه، توجه هر بينندهاي را بهخود جلب ميكند.
رشته: طراحي پارچه
فرشته عباسي و دوستانش، مونا دلاوري و صالحه كمالزاده هميشه بهدنبال نوآوري و خلاقيت در كار خود بودند. ايدههاي جالبي در ذهنشان بود و به همينخاطر تصميم گرفتند با كمك يكديگر ايدههاي خود را عملي كنند. آنها در شروع كار چند ايده را تست زدند و درنهايت گلسينههاي چوبي دست سازشان را مناسب براي فروش در بازار ديدند اما محصولاتشان از همان ابتدا به اندازه امروز معروف نبود. فرشته عباسي ميگويد:«ما اين گلسينهها را با چوبهاي گردو طراحي ميكرديم. در ابتدا برشها بهصورت دستي توسط من و دوستانم انجام ميشد و آنها را اوايل در جمعه بازار به فروش ميرسانديم». اين گروه خوش ذوق شماره خود را پاي كارهايشان زده بودند و همين موضوع باعث شد كه مشتريهاي خود را در جمعه بازار پيدا كنند؛ «البته گلسينه تنها كار ما نبود. هر چقدر من و دوستانم جلو ميرفتيم به ايدههاي جديدتري ميرسيديم. فكرهايمان را روي هم ميريختيم و درنهايت محصول تازهاي توليد ميكرديم.» كيف يكي ديگر از كارهاي آنها بود؛ كيفهايي كه طرحهاي خاصي روي پارچه آنها چاپ شده بود و سبك سنتي كيف، علاقهمندان بسياري را به سمت خود ميكشيد؛ «ما بهمدت 6ماه كارهاي خود را در جمعهبازار به نمايش و فروش گذاشتيم اما بعد از مدتي فكر كرديم كه آنجا ديگر جاي ما نيست چراكه از كارهايمان كپي ميشد. ضمن اينكه ما بخشي از مشتريهاي خود را از همان جا پيدا كرديم و تصميم گرفتيم خودمان بهصورت حضوري به برخي از فروشگاههاي فرهنگي برويم و كارمان را معرفي كنيم.»
زماني براي كارآفريني
يكي از دلايل موفقيت گروه اين بود كه آنها در توليد كارهايشان سعي داشتند علاوه بر متفاوت بودن كار، سليقه مردم را هم تأمين كنند. از طرف ديگر تلاش ميكردند سليقه خود را هم در محصولاتشان تزريق كنند؛ «بيشترين مانور ما روي طراحي بود. ما حتي از موادي استفاده ميكرديم كه با طراحيمان همخواني داشته باشد و سعي ميكرديم عناصر زيباييشناسانه را در كارهايمان رعايت كنيم.» آنها گرچه كارشان حسابي گرفته بود اما قصد نداشتند در ادامه راه كار خود را سرسري بگيرند و محصولات ديگر خود را بدون فكر و تامل به بازار عرضه كنند؛ «گاهي يك سال در مورد توليد يك محصول فكر ميكرديم تا اينكه وارد بازار ميشد. حتي خيلي از طرحهاي ما روي كاغذ ماند چراكه خودمان هم علاقهاي به نهايي شدنشان نداشتيم و به سراغ موضوعات ديگر ميرفتيم. دلمان نميخواست كار ضعيفي را به بازار عرضه كنيم.» به گفته عباسي، آنها از مواد چوب و پارچه بيشترين استفاده را مي كردند و هر كدام از كارها را با عشق و علاقه درست ميكردند؛ «در ابتداي كار همهچيز پاي خودمان بود؛ از برش زدن تا چسباندن، دوختن، بافتن و... . البته دوخت كيفها را از همان ابتدا بهدست خياط ماهري كه ميشناختيم، ميسپرديم اما مابقي كارها پاي خودمان بود.» پس از مدتي لازم شد كه گروه كارها را بهدست افراد ديگري بسپارد. آنها تيراژ كارشان بالا رفته بود و ديگر وقت اين را نداشتند كه همه مراحل را خودشان انجام دهند. عباسي ميگويد:«حالا من و دوستانم كار را سفارش ميگيريم و بهدست كارگر ميسپاريم. برش چوبها صنعتي شده و كارهاي دوخت و تزيينات را كارگران انجام ميدهند». تلاشهاي آنها باعث شد كه امروز بتوانند اشتغالزايي هم بكنند. شايد اگر پشتكار و خلاقيت در كار اين گروه نبود آنها به جايگاه فعليشان دست پيدا نميكردند.
شروع كار با گل سينه
فرشته و دوستانش كار خود را باور داشتند. آنها ميدانستند چه محصولي توليد كنند كه در بازار فروش داشته باشد؛ «در ابتدا كار ما در حد پروژههاي دانشگاهي انجام ميشد اما به مرور زمان كار را توسعه داديم و بزرگتر كرديم. يادم هست كه در سال اول محصولات ما زياد نبود و محدود به گلسينه و 2 مدل كيف ميشد. بعد از جمعه بازار سراغ شهركتابها رفتيم.» نخستين بار از يك شهر كتاب با عباسي تماس گرفته شد، خانه هنرمندان هم از كار آنها استقبال كرد و كمكم آنها با همين ارتباطها كار خود را توسعه دادند. از طرفي با سفارشهايي كه ميگرفتند تيراژ كارشان را هم بايد بالا ميبردند؛« فروشگاههاي كتاب زيادي مشتريهاي عمده ما بودند. حتي كارمان به قدري گرفته بود كه بخشي از محصولاتمان را به شهرستانها ميفرستاديم.» از آنجا كه مشتريها زياد شده بودند، گروه كار را ميان خود تقسيم كردند. هر كسي ايده خود را مطرح ميكرد و وقتي هر 3 نفر به نتيجه ميرسيدند، پس از تصويب كار، محصول نهايي را توليد ميكردند؛ «الان 5سال از آن ماجرا ميگذرد و من و دوستانم ظرف اين مدت 12محصول توليد كردهايم كه كيفها و گلسينهها هنوز هم طرفدار دارند و توليدشان از ديگر محصولات بيشتر است.» گلسينه، كيف، ديواركوب، انگشتر، فرفرهچوبي، سنجاقهاي تزييني و... تنها بخشي از محصولات آنهاست.
توليد در خانه
عباسي و دوستانش براي شروع كار خود سرمايهاي را هم تعيين كردند. آنها هر كدام تا يك و نيم ميليون تومان پول را براي توليد محصولاتشان قرار دادند؛ «براي اينكه فشار مالي زيادي را تحمل نكنيم از بازار خريد ميكرديم.» آنها در ابتدا، كاري را بهصورت آزمون و خطا انجام ميدادند و وقتي هر 3 نفر نتيجه كار را تأييد ميكردند، اقدام به توليد آن محصول ميكردند. كاري كه گروه انجام ميدهد نياز به فضاي كاري خاصي ندارد.
عباسي در اينباره ميگويد:« من در يكي از طبقههاي خانه پدريام اين كارها را توليد ميكردم اما الان محصولاتي را كه به كارگران ميسپاريم و آنها در خانههاي خود انجام ميدهند و نياز به فضاي خاصي ندارد». به گفته فرشته خانم هر كدام از كارگران طبق كاري كه انجام ميدهند و تيراژ و محصولي كه در دستشان است حقوق ميگيرند و دستمزد آنها از 300هزار تومان شروع ميشود تا ماهي يك ميليون تومان؛ «سودي كه ما از اين كار بهدست ميآوريم متغير است و بستگي به ميزان توليد و كار دارد. كار ما خيلي محدوديت مشخصي ندارد و شايد يكي از دلايل زنده بودن كار ما اين است كه يكنواختي ندارد و فراز و فرود زيادي در كار هست». اين دختر كارآفرين توضيح ميدهد كه در ابتدا گلسينهها را كه خيلي هم طرفدار داشت در هفته نفري 20نمونه توليد ميكردند اما حالا توليد آنها به هفتهاي 700 عدد رسيده است؛ «مابقي توليدات ما هم به همين صورت است و نمودار دقيقي ندارد. ما گلسينهها را 7 هزار تومان ميفروشيم و قيمت كيفها هم از 35هزار تومان شروع ميشود تا 75هزار تومان.»
استفاده از المانهاي خوشايند
حالا كه مدت زيادي از توليدات گروه ميگذرد آنها درصدد هستند تا در كنار توليدات اوليهشان دست به كارهاي ديگري هم بزنند؛ «من خودم در حال انجام توليد مانتو با برندي ديگر هستم». فرشته عباسي و دوستانش بارها پيش آمده كه كارهايشان را دست افراد در خيابان ببينند. اين اتفاق براي آنها خيلي دلچسب است طوري كه گروه، انگيزه تازهاي براي ادامه كار پيدا ميكنند؛ «گاهي اوقات كه به فروشگاههاي فرهنگي سر ميزنم محصولات خودمان را ميبينم. نظر مردم را درباره آنها ميپرسم و خيلي خوشحال ميشوم وقتي احساس رضايت ميكنند. همين مرا علاقهمند به ادامه مسير ميكند.» فرشته عباسي و دوستانش سعي كردهاند در كارهاي خود علاوه بر رعايتكردن عناصر سنتي ايراني از اشعار ايراني هم استفاده كنند؛ «در كارهايمان تلاش ميكنيم كه از شعرهايي استفاده كنيم كه حس و حال خوبي را به افراد منتقل كند و به آنها اميد بدهد.» حتي آنها از المانهايي استفاده ميكنند كه خاطرات مشترك و خوبي را مردم با آنها داشته باشند؛ مثل شعر يا طرحي از گنجشكك اشي مشي كه همه با آن آشنايي دارند.
از شروع تا گسترش
بهنظر فرشته عباسي چيزي كه ميتواند افراد را در مسير كاري خود موفق كند ايده و پرورش آن است؛ «خيلي مهم است كه فرد خلاق باشد و سليقه مردم و مشتريانش را بشناسد. ما در دانشگاه 30نفر بوديم. بهتوانايي هر كدام از ما و خلاقيتمان بستگي داشت كه در چه مسيري حركت كنيم تا موفق شويم.» البته بهنظر خانم عباسي تجربه و سرمايه هم از ديگر شروط كار است؛ «شخصي كه ميخواهد كاري را ايجاد كند بهتر است در تيراژ كم و با سرمايه كم شروع كند و بعد از اينكه محصول شناخته شد و مشتري پيدا كرد، سرمايه بيشتري بگذارد و كار خود را گسترش دهد.»