يكي از روزهاي ناخوش كه ميتواند براي هر فردي پيش بيايد ابتلا به سرطان است. شما مهارت حمايت از يك فرد سرطاني را داريد؟
چطور يك مراقب خوب شوم؟
حمايت از بيمار سرطاني به اين معني نيست كه شما همه زندگيتان را تعطيل كنيد و با ترحم بخواهيد براي بيمار دلسوزي يا تلاش كنيد او را به مرحله قبول وضعيت جديد خود برسانيد، بدون اينكه خود اين واقعيت را پذيرفته باشيد و دائم به گريه و نااميدي وقت بگذرانيد. بهتر است مثل هزاران نفر ديگر در حد توانتان براي گذر از اين امتحان خدا تلاش كنيد. حمايت از بيمار سرطاني يعني كمك به تقويت بنيه جسمي، روحي و معنوي بيمار تا بتواند حتي از يك روز زندگي خود استفاده مفيد و لذتبخش كند. اگر ميخواهيد مراقب خوبي براي بيمارتان باشيد، بهتر است قبل از آن با اين راهها بهخودتان و بعد به بيمار كمك كنيد:
توان جسمي، روحي و معنوي شما كه مراقب هستيد هم در اين دوران، اهميت مييابد. خودتان را فراموش نكنيد. اغلب ما جمله «مراقب خودت باش» را به ديگران ميگوييم درحاليكه ما اول وظيفه داريم مراقب خودمان باشيم چون اگر اينطور نباشد زود خسته ميشويم يا مراقبت اثرگذاري نخواهيم داشت.
سوز، سواد و سليقه براي مراقبت لازم است. مراقبي كه دلسوز نباشد حوصله شنيدن آهو ناله و حتي درددل بيمار را ندارد، پس مهربانيتان را حفظ كنيد؛ مراقبت خوب، آهسته و پيوسته است. يك مراقب با سليقه مثلا با ابتكاراتي شبيه برنامهريزي بلندمدت براي يك كارگروهي و دخالت دادن بيمار در فعاليتهاي اميدبخش با لحاظ شرايط او كمك ميكند تا اميد به زندگي بيمار را زنده نگه دارد.
اگر بيمار شما به انجام شيميدرماني توصيه شده باشد به اين معني نيست كه در وضعيت خطرناكي است اما بدانيد اين دوره سخت است. پس، از انتقال حرفهاي ناراحتكننده، برنامههاي روزانه تكراري و رفتوآمدهاي غيرضروري اجتناب كنيد تا از خستگي بيمار كم شود.
ذائقه غذايي در ايام شيميدرماني تغيير ميكند. اين را بهحساب حساس شدن افراطي بيمارتان نگذاريد و با او همدلي كنيد.
حمايت از بيمار سرطاني اگر شبكهاي باشد يعني چند نفر، هركدام بخش كوچكي از كارها را بهعهده بگيرند، نتيجه بهتري خواهد داشت.
از نخستين جلسات دائمي درمان بيمار وقت خود را بسنجيد و اگر قرار است مثلا تا يكماه دائم مرخصي بگيريد و او را تا جلسه شيميدرماني همراهي كنيد، بهتر است از همين حالا مراقبت معتدلي داشته باشيد مثلا براي روزهاي شيميدرماني او سرويس هماهنگ كنيد چراكه وقتي مراقبت شما كم شود، بيمار پيش خودش فكرهاي نااميدكنندهاي پيدا ميكند، مثل اينكه ديگر از من خسته شدند.
به فكر 3 نوع مراقبت باشيد
1 - مراقبت جسماني براي هر فرد سرطاني خاص اوست و بايد بهدنبال پيدا كردن شيوه مورد نياز بيمار خود باشيد. جسم بيمار ممكن است به مراقبت ويژهاي مثل پرهيز غذايي، غذاهاي تقويتي، ورزشهاي خاص و... نياز پيدا كند و شما بهعنوان فرد حامي براي مراقبت جسماني از بيمار سرطاني نياز به اطلاعات داريد. براي افزايش آگاهي خود ميتوانيد از ملاقات پزشك بيمار، خواندن كتاب، شركت در جلسات گروهي افراد مبتلا به سرطان و... استفاده كنيد. مثل هميشه نه افراط و نه تفريط داشته باشيد. برنامه دارويي، غذايي و... بيمار را با پزشك در ميان بگذاريد و به او اطمينان كنيد. اينكه فكر كنيد مثلا تعداد وعدههاي بيشتر غذاهاي گوشتي مقوي است يا... به بيمار كمك نميكند.
2- اين فقط جسم بيمار نيست كه در روزهاي بيماري خسته ميشود، روحيه بيمار شما در اين دوران بسيار آسيبپذير ميشود تا جايي كه شايد علاوه بر مشكلات جسماني دچار بيماريهاي روحي مانند افسردگي هم شود. افكاري كه از نااميدي برميآيد، از مهمترين فكرهاي آزاردهنده فرد بيمار است. روحيه اميدوار و با نشاط افراد سرطاني از مهمترين كمككنندههاي نتيجه گرفتن از اقدامات درماني است. سلامت رواني و جسماني 2 حلقه به هم متصلاند. اگر ميخواهيد به بيمارتان كمك كنيد سعي كنيد اگر حلقه دوم كه مربوط به جسم اوست آسيبي ديده، حلقه اول را حفظ كنيد. اين دو حلقه با هم ارتباط نزديكي دارند، طوري كه حفظ هركدام به بهبودي ديگري كمك ميكند. از راهكارهاي زير ميتوانيد براي بهبود تقويت روحيه بيمارتان كمك بگيريد:
من فقط ميدانم، چقدر وقت دارم: اغلب بيماران سرطاني از ترس مرگ، روحيه خود را ميبازند. تا حالا به اين فكر كردهايد كه فرق يك بيمار سرطاني با فرد معمولي از نظر نزديكي به مرگ چيست؟
گاهي سالها از شروع بيماري سرطان يك فرد گذشته اما او زندگي عادي خود را دارد و فردي كه سالم است بدون هيچ نشانه بر اثر تصادف، سكته و... جان خود را از دست ميدهد؛ پس فرق بيمار شما در بدترين حالت ممكن با شما فقط اين است كه او تقريبا ميداند چقدر مهلت براي زندگي دارد. استاد محمد شجاعي، نويسنده كتاب معروف آشتي با امام زمان و بسياري از كتابهاي حوزه خانواده، حوزه و دانشگاه و... در شرح حال زندگي خود ميگويد:
آزمايشهايم نشان داد كه مبتلا به سرطان شدهام اما بهنظر من لحظه
قبل و بعد گفتن اين خبر تفاوتي نكرد. زندگي معمولي خودم را با سرطان ادامه دادم و شروع به جلسات شيميدرماني كردم. طي ساعتهاي حضورم در بيمارستان به نوشتن كتاب آشتي با امام زمان پرداختم و حتي گاهي كه وقت كم ميآوردم براي ساعتهاي شيميدرمانيام هم به مردم وقت مشاوره ميدادم و در بيمارستان جلسه مشاوره برگزار ميكردم و حالا پزشكان از برطرف شدن سرطانم ميگويند.
مهماني به شرط: ايام بيماري بهانهاي ميشود براي صلهرحم از بيمار؛ اين ديد و بازديدها نشانه علاقه و احترام فرد بيمار بين دوستان و اقوام است. اما اگر اين ديد و بازيدها از صبح تا شب باشد و مطابق با ميل بيمار نباشد ميتواند موجب پريشاني، فشار رواني و... او نيز شود. پس با برنامهريزي خانوادگي اين ملاقاتها را به نوعي ترتيب دهيد كه بيمار احساس راحتي كند.
بسيار سفر بايد تا... . : سفرهاي تفريحي و زيارتي ميتواند كمك خوبي براي آرام كردن بيماران باشد.
خانه را آرام كنيد: دنبال مقصر نباشيد تا بدانيد چهكسي زمينه بيماري را ايجاد كرده مثلا فرد سيگاري، فردي كه ريشه ارثي سرطان داشته، بحث پيرامون مشكلات مالي و... چراكه پژوهشها نشان داده است كه خانههاي ناآرام احتمال اثر بخشي درمان سرطان را كم ميكند. خانه آرام ميتواند علاوه بر كمك به روحيه بيمار، جسم او را هم آرام كند.
گوش شنوا داشته باشيد: نيازي نيست هميشه براي گلايههاي فرد بيمار جوابي داشته باشيد، گاهي لازم است فقط صبور باشيد و با گوش شنوا، سخنان او را بشنويد تا آرام شود.
بيكاري ممنوع: بيكاري حتي در روزهاي عادي هم ميتواند به روحيه افراد صدمه بزند. اين توصيه براي بيماران سرطاني خيلي مهمتر است. تا جايي كه توان جسماني به بيمار اجازه ميدهد. به او كمك كنيد تا زندگي عادي قبل اعم از سركار رفتن، كار خانه و... را انجام دهد. انجام كارهاي هنري هم در اين دوران به حفظ روحيه و تخليه هيجانات منفي كمك ميكند.
معجزه ورزش: ورزش علاوه بر كمك به تقويت جسم، انرژي روحي بيمار و اميد به زندگي او را بالا ميبرد. از ورزش غافل نشويد اما اينكه چه ورزشي براي بيمار شما خوب است را از پزشك او جويا شويد.
تلقين مثبت: براي كمك به رسيدن بيمار به مرحله پذيرش بيماري، شركت در جلسات گروهي افراد مبتلا به سرطان، سرزدن به سايت انجمنها، تقويت اعتقادات و اميد بيمار و... مهم است. در كنار اين استفاده كلامي، پوستر و... كه حاوي جملات كوتاه اميددهنده باشد براي فرد مهم است. كمك كنيد تا بيمار دوره درمان خود را مرحله مبارزه با بيماري بداند كه گذر با صبر و توكل از آن، نتيجه موفقيت در امتحان خدا را خواهد داشت.
3- سومين قسمت مهم وجود ما كه در ايام بيماري دچار چالش ميشود، باورها و اعتقادات ماست. بهداشت معنوي را فراموش نكنيد. باورهاي هر فرد روحيه و افكار او را جهتدهي ميكندكه ميتواند سختترين لحظات را براي فرد قابل هضم كند.
دوران سخت بيماري سرطان هم براي شما زمان امتحان خداست و هم براي بيمارتان؛ پس سعي كنيد با نگاه امتحان به سرطان نگاه كنيد نه بحراني كه هيچكس از پس آن برنميآيد. خدايي كه اين امتحان را طراحي كرده، اگر بخواهد و به نفع شما باشد ميتواند امتحان را پايان دهد. گذشته از اين اگر در امتحان سخت سرطان قرار گرفتهايد بايد به توانايي و قدرت خودتان آفرين بگوييد. اين يعني شما به اندازه سختي بزرگ اين بيماري، بزرگ هستيد در غيراين صورت دچار اين سختي نميشديد. اين حرفها شعار نيست، تجربه بندههاي خوب است كه با همين باورها با آرمش از دوران سخت زندگي خود گذشتهاند. امروز حتي روانشناسان غربي نيز به توانايي ارزشهاي معنوي در كنترل عواطف و احساسات، غلبه بر بيماريها و... اعتراف كردهاند.
اگر بيمارتان روحيه خود را از دست داده و فكر ميكند كه خدا او را فراموش كرده، خدا در حال عذاب اوست و... بهتر است به اين توصيه معنوي كه در امور دنيايي به زير دستان خود نگاه كنيد فكر كنيد و افرادي كه در نزديكي شما هستند و شرايط سختي دارند را به او يادآوري كنيد.
از اين گذشته اگر بيماري و سختي صرفا دليل عذاب خداوند باشد، پس دليل بيماري افراد محبوب خداوند مثل حضرت ايوب كه در تاريخ آمده است، از شدت بيماري كرم به بدن ايشان افتاده بود را چطور ميتوان توضيح داد؟
بعضيها خوش قول هستند و از زمان توفاني مانند دوره درمان سرطان براي قول و قرار گذاشتن با خدا استفاده ميكنند و روزهاي بيماريشان ميشود شروع دوره جديدي از زندگيشان اما بعضيها به قول قرآن بدقول هستند (يونس، آيه12) و قول دوران توفاني زندگيشان را زود فراموش ميكنند. شما بهعنوان يك مراقب دلسوز و آگاه ميتوانيد از فرصت استفاده كنيد و دوران توفاني درمان سرطان را به شروع دوره جديد زندگي بيمارتان تبديل كنيد. براي شروع اين دوره جديد بايد قدم اول را از توبه آغاز كنيد. ممكن است شنيده باشيد كه طبق آيه قرآن، توبه فردي كه در حال مرگ است پذيرفته نيست اما بهتر است بدانيد بيماري سرطان درمانپذير است و پزشكان نميتوانند بهطور قطع درباره بهبودي يا عدمبهبودي آن نظر بدهند. به عبارتي، بيمار سرطاني نشانههاي بيماري را ديده نه نشانههاي مرگ حتمي را و اين يعني شامل اين آيه قرآن نميشود.