اگر منصف باشيم، توقع كمي نيست. اين خواسته زماني محقق ميشود كه در سيل روزمره ادعاهايي كه از درو ديوار ميريزند ذهني انتخابگر داشته باشيم. به اين معني كه نحوه برخورد مناسب با هر مدعا و حرف و سخني را تشخيص بدهيم. اين در واقع نخستين گامي است كه كتاب «راهنماي تفكر نقادانه» به آن ميپردازد. كتابي كه در واقع بهتر است با زيرعنوانش خوانده شود: «پرسيدن سؤالهاي بجا».
كتاب در پي اين نيست كه با يك سري دستورالعمل و شيوهنامه، قال قضيه را بكند بلكه ميخواهد مخاطب را گام به گام با سنجشگري آشنا سازد و اين مهارت را در او بهوجود بياورد. اين نگرش، ابزاري است كه براي زندگي در دنياي امروز و در مواجهه با همه پديدهها بهكار ميآيد. از اين جهت است كه كتاب در تمرينهايي كه طراحي كرده از مقاله نظري تا آگهي بازرگاني يا حتي گفتوگوهاي خودماني را گنجانيده است. با باريك شدن در نوع پرسشگري و ورزش ذهن براي تشخيص سؤال درخور ميتوانيم از خودمان نيز به شناختي بهتر برسيم و هنگام انتخاب كردن، ارزشها و مفاهيم پراهميت زندگيمان را پيش چشم داشته باشيم.