این در حالی است که پادشاه جدید عربستان با نخستین مهرهچینی در بازی قدرت آل سعود و کنار زدن مدیر دفتر پادشاهی و مشاور ویژه ملک عبدالله نشان داد که وی از مدتها پیش و از زمان وخامت اوضاع جسمانی ملک عبدالله ستونهای حکومت خود را بنا کرده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه عربستانی رای الیوم در تحلیلی با عنوان «چالشهای سختی که پادشاه جدید عربستان در دوره آتی با آن مواجه است» نوشت: با مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه متوفی عربستان، این کشور رهبر اصلاحطلبی را از دست داد که قصد داشت به تدریج و از طریق تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی عربستان را وارد مرحله جدیدی متناسب با تغییرات مدرن جهانی کند اما سالخوردگی و وخامت اوضاع جسمانی وی، وقوع انقلابها در جهان عرب، افزایش خطر گروههای تندرو بر خاندان آل سعود به ویژه با حضور تندروهای داعش در شمال و القاعده در جنوب این مأموریت دشوار شد.
کسانی که ملک عبدالله را شناخته و با وی نشست و برخاست داشتهاند اخلاق و توانایی وی درخصوص تصمیمگیری را به خوبی درک کردهاند به ویژه اینکه پادشاه فقید عربستان همواره با فساد ریشهدار در این کشور به ویژه در زمینه معاملات سلاح مقابله کرده است.
وی در واقع همواره تلاش کرد تا جلوی فساد را در خانواده سلطنتی و خارج از آن بگیرد چون همواره تعداد شاهزادگان در حال افزایش بوده و طمع برخی از آنها برای دستیابی به پول نیازی به شرح و توضیح ندارد اما تلاشهای وی نتایج مثبتی را به همراه داشت.
پادشاه فقید عربستان بسیاری از اقداماتی را که حرام بود نقض کرده و دانشگاه مختلط علوم و تکنولوژی را به نام خود تاسیس کرده است تا دانشجویان دختر بتوانند در کنار دانشجویان پسر روی صندلیهای کلاس درس و آزمایشگاهها بنشینند. همچنین دهها هزار تن را برای ادامه تحصیل به خارج اعزام کرد. وی نقشی در ورود زنان به مجلس شورای عربستان نیز دارد. همچنین اقداماتی را برای گفتوگو میان پیروان ادیان و مذاهب مختلف و طرح صلح عربی اتخاذ کرد اما اقدامات وی تنها به امور اجتماعی و اقتصادی منحصر شد و تنها موارد اندکی درخصوص امور سیاسی است.
کاملاً طبیعی است که بسیاری از افراد در خصوص این اقدامات و اصلاحات به ویژه در خصوص طرح صلح عربی نظرات مختلفی داشته باشند چراکه این طرح امتیازات زیادی را به اسرائیلیها داد بدون اینکه نتیجهای داشته باشد.
یکی از مسوولان عالیرتبه نیز میگوید که هدف این طرح شعلهور کردن آتش خشم آمریکا علیه عربستان به دلیل مشارکت 15 عربستانی در حملات یازدهم سپتامبر 2001 است اما برانگیختن خشم آمریکا یک مساله است و آرمانهای مقدس جهان عرب و اسلام مساله دیگری است.
اما سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه جدید عربستان که پنج سال اخیر را تنها به عنوان یک ناظر و در سکوت گذرانده هیچ اقدامی را اتخاذ نکرده که مبادا مانع رسیدن وی به تخت پادشاهی شود از همان لحظه اول جهتگیری و رویکرد خود را در خصوص نقشه حکمرانی با از بین بردن میراث پادشاه فقید مشخص کرد. وی در مرحله اول خالد التویجری، مدیر دفتر پادشاه عربستان و مشاور ویژه پادشاه فقید و همراز وی را کنار گذاشته و با صدور دستوری محمد بن نایف، وزیر کشور و یکی از قدرتمندان در عربستان را به عنوان ولیعهدِ ولیعهد و محمد بن سلمان پسر خود را به عنوان وزیر دفاع و رئیس دفتر خود منصوب کرد.
این اقدامی بود که راه را کاملاً بر متعب بن عبدالله پسر پادشاه فقید که سمت ولیعهد ولیعهد را اختراع کرد و امید وی را برای تصاحب چنین سمتی بست.
سلمان بن عبدالعزیز با صدور چنین دستوراتی دو مساله بسیار با اهمیت را محقق کرد که چشماندازهای پادشاهی وی را تعیین میکند:
ابتدا برجسته شدن دوباره خاندان السدیری از طریق منصوب شدن دو تن از جوانان این خاندان یعنی محمد بن نایف و محمد بن سلمان در قدرتمندترین منصبها و مهمترین وزارتخانههای کشور یعنی وزارت دفاع و کشور است.
دوم تقویت، تسهیل و آغاز انتقال قدرت به نسل دوم شاهزادگان یا نوادگان ملک سعود، موسس عربستان سعودی و از طریق تمرکز بر شایستگی و لیاقت آنهاست.
کاملاً طبیعی است که چنین تصمیمات سریع و غافلگیرکنندهای تعجب و خشم برخی از شاهزادگان خاندان حاکم را برانگیزد. چه شاهزادگان کهنهکاری که فکر میکنند به حاشیه رانده شدهاند مثل نواف، مشعل و طلال بن عبدالعزیز و چه شاهزادگان نسل دومی که بیشتر آنها از جوانان بوده و طمع در اختیار گرفتن پست و مقام را دارند مثل پسران فیصل (سعود، خالد و ترکی)، پسران سلطان (بندر و خالد) پسران طلال بن عبدالعزیز (ولید، ترکی و خالد)، پسران فهد (محمد و عبدالعزیز) و پسران پادشاه فقید عربستان (متعب، مشعل و عبدالعزیز).
پادشاه جدید عربستان تنها یک روز است که بر تخت پادشاهی نشسته است و ناگزیر باید تعیین برخی شاهزادگان در پستهای مهم توسط وی موجب ایجاد توازن در میان خاندان حاکم شود اما کاملاً واضح است که سلمان بن عبدالعزیز به خوبی لجام امور را در دست گرفته و از مدتها پیش و از زمان وخامت اوضاع جسمانی پادشاه متوفی عربستان ستونهای حکومت خود را بنا کرده بود.
اساسنامه حکومت در عربستان به پادشاه اختیار تعیین یا عزل ولیعهد را میدهد. صدور دستور از سوی سلمان بن عبدالعزیز برای تعیین مقرن بن عبدالعزیز، کوچکترین فرزند پادشاه موسس به عنوان ولیعهد راه را بر پیشبینیها زیادی در داخل و خارج عربستان درخصوص اختلافنظر درباره این مساله بست. شاید سلمان بن عبدالعزیز با تعیین مقرن بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهد و محمد بن نایف به عنوان ولیعهدِ ولیعهد راه را بر پیشگوییهایی بست که از وجود توافقی برای اعطای این منصب به متعب بن عبدالله خبر میدادند.
در حال حاضر واکنش متعب بن عبدالله به این اقدام و همچنین مکان حضور خالد التویجری در ابهام باقی مانده است.
سوالی که در اینجا مطرح میشود مربوط به سیاستهای داخلی و خارجی پادشاه جدید عربستان در مرحله آتی است.
افزایش اعتماد پادشاه جدید به محمد بن نایف نشان میدهد که سیاست مشت آهنین در برخورد با تندروها همچنان ادامه خواهد داشت و شاید شدت بیشتری بگیرد و اگر اظهاراتی از نزدیک شدن پادشاه جدید به جریان تندروها گفته شده اظهاراتی مبالغهآمیز است.
چالش داخلی بزرگی که پادشاه عربستان با آن مواجه شده کم شدن درآمد این کشور و حتی به نصف رسیدن آن به دلیل کاهش قیمت نفت (حدود 200 میلیارد دلار) است که نتیجه مخالفت ریاض با کاهش تولید در داخل سازمان اوپک بوده است. این اقدام همزمان با بالا رفتن میزان بیکاری در میان جوانان به 30 درصد و همچنین تمایل بسیاری از افراد برای پیوستن به داعش و القاعده صورت میگیرد.
اما در زمینه سیاست خارجه پادشاه جدید پس از شکست حزب الاصلاح در یمن و پیروزی و سلطه شیعیان حوثی بر کشور همپیمانان خود را در این کشور از دست داده است. همچنین سیاستهای کشورش در تغییر نظام سوریه از طریق مسلح کردن مخالفان و حمایت از آنها شکست خورده است.
تعجب نمیکنیم که پادشاه جدید سیاست کشور خود را در قبال سوریه تغییر بدهد و به تدریج از سیاست پیشین کنارهگیری کند چراکه وی مشکل شخصی با بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه ندارد و اما پادشاه جدید مسیر و روش کشور خود را که ایران را دشمن بزرگ خود میداند، تغییر نخواهد داد.
تغییر واضحتر درخصوص مسائل کشورهای حوزه خلیج فارس و اختلافات با کشورهای همجوار به ویژه قطر و تقویت روابط با مصر است طوری که سلمان بن عبدالعزیز خود مسوول پرونده مصر و اداره آن در کشور بوده است.
عربستان در حال حاضر در آستانه مرحله انتقالی جدیدی قرار دارد که کاملاً با مراحل قبلی متفاوت است و احتمالاً شاهد تغییرات گستردهای در داخل و خارج در مرحله آتی باشد و ممکن است به تردیدها و تنشهایی که در طول چهار سال گذشته به دلیل بیماری پادشاه فقید بر عربستان حاکم بوده، پایان دهد».