شهرها هم تجربههاي مشتركي دارند. حلبچه روزي شاهد دردناكترين مرگ و جراحت براي مردمانش بود؛ مرگي كه تصاوير آن هنوز دل آدمي را به درد ميآورد و جراحتهايي كه همچنان باقي است. هيروشيما هم تجربهاي شبيه به حلبچه دارد در حمله اتمي آمريكا.
هدايتالله بهبودي با همسفرانش در سال92 عازم هيروشيما ميشوند. بهانه اصلي سفر شركت در سالگرد بمباران اتمي هيروشيماست و ديگر برنامههاي بازديد و گفتوگو حول آن شكل ميگيرد. بهبودي كه سابقه طولاني در روزنامهنگاري دارد و در دهه 70نشريه كمان را منتشر ميكرد، با نثري روان خاطراتش را از فرودگاه هنگام عزيمت تا مراجعت روايت ميكند.
سفرنامه فقط شامل برنامههاي رسمي سفر نميشود و حواشي برنامه تا بازديدهاي سياحتي را هم دربرميگيرد. عكسهاي رنگي و متعدد و تكملههاي بهبودي از همسفرانش، از جذابيتهاي ديگر كتاب سفر به جزيره سوخته است.