حالا اما اوضاع جور ديگري شده؛ نه خانهها آن وسعت قديم را دارند و نه متأسفانه مادران آن وقت و حوصله را اما همه اينها ميتواند تا اندازه زيادي بهانه باشد. اصلا چطور ممكن است مادري وقت و حوصله فرزندش را نداشته باشد و چرا بايد مادري راضي بشود كه خودش را از خندهها و گريهها و ديدن كودكش محروم كند؟ وقتي سبك زندگيمان عوض بشود و دنياي مدرن، ما را در چنگال خودش اسير كند و به ما بقبولاند كه وقت و حوصله بچهها را نداريم، بايد جايي باشد تا بچههايي را كه يا يكي يكدانهاند و يا خواهر و برادر و همبازي زيادي ندارند نگهداري كنند. بايد مهدكودكي باشد تا پدر و مادرهاي شاغل، بچهها را به آنجا بسپارند و بعد از كار روزانه تحويل بگيرند.
- مهدكودك؛يك انتخاب جديد
بالاخره شما هم در اين موقعيت قرار ميگيريد كه فرزندتان را به مهدكودك بفرستيد يا نه؟ اين انتخاب كه اكثر پدر و مادرها را درگير خودش ميكند تقريبا 2روش تربيتي متفاوت را براي كودك رقم ميزند؛ اينكه كودك تحت نظر والدين و در خانه مراقبت شود يا با كمك و همراهي مربيان مهدكودك؛كودك بيشتر اوقات روز را در محيط خانه سپري كند يا در محيطي جديد به نام مهدكودك. به هر حال گاهي اوقات شما امكان انتخاب زيادي نداريد و بهدليل اشتغالات ديگر مانند سركار رفتن و... چارهاي جز فرستادن كودك به مهد نداريد. در يك مهدكودك مناسب، برنامه كودكان از نظم و انضباط خاصي برخوردار ميشود؛ برنامه خواب و خوراك آنها بهطور منظم از قاعده خاصي پيروي ميكند. با رفتن به مهدكودك، فرزند ما براي سالهاي آينده كه بايد ساعتهاي بيشتري را از خانه دور باشد، آماده ميشود. در شرايطي كه فرزند، خواهر يا برادر زيادي ندارد، درمهدكودك زمينه رشد اجتماعيشان فراهم ميشود. بسياري از رفتارهايي كه كودكان در خانه نياموختهاند، در جاي ديگري به نام مهدكودك ميآموزند. البته در كنار اين مزايا ممكن است كودك در مهدكودك رفتارهاي نامناسبي را نيز از كودكان هم سنوسال خود بياموزد. اينكه انتخاب شما مهدكودك باشد يا نگهداري در خانه تا حدود زيادي به شرايط زندگي و شغل شما مربوط ميشود و خودتان بايد تصميمش را بگيريد.
- چه سني براي مهدكودك رفتن مناسب است؟
قطعا خردسالان زير 2سال بايد حتيالامكان توسط خود مادر مراقبت شوند و دوري خردسالان در 2سال اول زندگي گاهي لطمات جبران ناپذيري به سلامت رواني آنها در آينده ميزند. از 2سالگي به بعد و بهخصوص در 3سالگي كودكان براي رفتن به مهد آماده ميشوند و تواناييهاي لازم را بهدست ميآورند. در اين سن رفتن به مهدكودك و دوري چند ساعته (نه بهصورت تمام وقت) از مادر به كودك و آرامش رواني او لطمه زيادي نميزند و همانطور كه گفتيم ميتواند به فرايند رشد رواني و اجتماعي او كمك كند.
- محيط فيزيكي مناسب، لازمه يك مهد خوب
اولين خصوصيت يك مهدخوب، محيط مناسب و آمادهسازي شده براي كودكان است. اتاقهاي يك مهد مناسب بايد نورگير بوده و از فضاي كافي براي نگهداري بچهها برخوردار باشد. زمين بازي كودكان بايد حتما با كفپوشهاي نرم مخصوص پوشيده شده باشد تا درصورت زمين خوردن كودك اتفاقي براي او نيفتد. نقاط حادثهخيز مثل پلهها، كنج ديوارها، لولههاي گاز و... بايد با پوششهاي لاستيكي و مخصوص پوشانده شوند. پريزهاي برق بايد حتما توسط درپوشهاي محافظ، پوشانده شده باشند يا از انواع مخصوص ضدبرقگرفتگي باشند. سيستم هشداردهنده دود و حريق و كپسولهاي آتشنشاني و جعبه كمكهاي اوليه مجهز حتما بايد در مهدكودك وجود داشته باشد. سيستم گرمايشي و سرمايشي يك مهدكودك مناسب، نبايد با بخاري يا كولرهاي در دسترس كودك تجهيز شده باشد و بايد از سيستمهاي تهويه مطبوع پاك و ايمن مانند كولرهاي سرد و گرم اسپيلت يا سيستمهاي چيلر و پكيج و رادياتور استفاده شده باشد. در يك مهدكودك ايمن بايد اسباببازيها براساس سن كودكان و با توجه به خطر بلعيده شدن، خطر اجسام نوك تيز و... انتخاب شده باشد و لوازم بازي مانند سرسره و تاب براساس سن كودكان و از انواع فايبرگلاس و ايمن انتخاب شده باشد.
- ايمني و دقت؛ ضرورت انكارناشدني
علاوه بر مناسبسازي محيط، يكسري اقدامات امنيتي و مراقبتي بايد در سيستم مهدكودكها وجود داشته باشد. در مهدكودك بايد حتما بسته بوده يا قفل باشد و يا اينكه داراي نگهبان مخصوص باشد تا بچهها به هيچ وجه نتوانند بدون اطلاع مربيان از آنجا خارج شوند. كسي كه كودك را تحويل ميگيرد بايد مشخص باشد و كودك به هيچ وجه نبايد به فرد ناشناس تحويل داده شود. سرويسها بايد از وسيله نقليه مطمئن و رانندگاني با تجربه و آرام استفاده كنند و كودكان نبايد در صندلي جلو قرار داده شوند.
- مديريت و مربيان متخصص
پس از اينكه مشخصات فيزيكي و رعايت مسائل امنيتي و مراقبتي را بررسي كرديد نوبت به مهمترين بخش مرتبط با فرزند شما، يعني مديريت و مربيان مهدكودك ميرسد. شما بايد با توجه به مسائلي كه در اينجا مطرح ميكنيم وضعيت مديريتي و انجام وظيفه مربيان را در مهد بررسي كنيد تا مطمئن شويد كه مربيان و اولياي مهد مورد نظر شما، شايستگي و مهارت كافي براي مراقبت از فرزند شما را دارند.شايد در يك جمله بتوان گفت اگر مهدكودك و بيتوانمند و معتقدي داشت همه چيز دارد و اگر نداشت هيچ چيز ندارد.
مديريت موفق و مسلط: يك مهدكودك خوب بايد يك مدير قاطع، مهربان و مسلط به امور مهد و مربيان داشته باشد تا بتواند فضاي مناسب را در مهد مديريت كند. اين مدير و مربيان بايد در درجه اول خودشان آگاه به مسائل تربيتي و ديني و اعتقادي باشند و اين آگاهي و شناخت بايد در طرز رفتار و لباس پوشيدن آنها هم بهطور واضح مشهود باشد. دقت داشته باشيد كه بچهها از مربيان خود الگوپذيري دارند و نوع پوشش و آرايش مربيهاي مهد ميتواند آينده فرزندان شما را تحتتأثير قرار بدهد. حتي اينكه مربيان، نمازهاي روزانه خودشان را جلوي چشم بچهها بخوانند، ميتواند اثربخشي فوقالعادهاي در تربيت كودك داشته باشد. شايد در يك جمله بتوان گفت اگر مهدكودك مربي توانمند و معتقدي داشت همه چيز دارد و اگر نداشت هيچ چيز ندارد.
حضور مشاور و روانشناس در مهد: از مهمترين مشخصههاي يك مهد خوب و كامل، وجود يك مشاور و روانشناس آشنا به مسائل كودك، لااقل بهصورت پاره وقت در مهدكودك است. وجود روانشناس در مهد باعث ميشود رفتارهاي كادر و مربيان براساس اصول روانشناختي بوده و در مواقع لزوم روانشناس براي حل بحرانهاي رفتاري بچهها دخالت كند.
مربياني مهربان و خوشبرخورد: خيلي از جاها گفته ميشود مربيان مهدكودك بايد جوان باشند. علت اين موضوع اين است كه يك مربي مهد، بايد خوشبرخورد، مهربان و پرانرژي باشد تا بتواند چندين ساعت در روز را با بچهها سپري كرده و با آنها درست رفتار كند. اين خصوصيات ممكن است در مربياي كه سن بالاتري دارد هم وجود داشته باشد، اما غالبا در ميان جوانان بيشتر ديده ميشود. البته نبايد معيار تجربه را دستكم گرفت.
- يك انتخاب مهم: آموزش محور يا بازي محور؟
در كشور ما 2 دسته مهدكودك وجود دارد؛ مهدهايي كه آموزشمحور هستند و براساس يادگيري و آموختن مطالبي مشخص به بچهها برنامهريزي شدهاند. اين مهدها براي سنين مختلف كلاس برگزار ميكنند و بيشتر شبيه مدارس هستند. دسته ديگري از مهدها هستند كه بازيمحور و نگهداريمحور هستند. در اينگونه مهدها آموزش خاصي به بچهها داده نميشود، كلاس برگزار نميشود و كودكان در دستههاي سني مختلف به بازي و سرگرمي مشغولند. در اين مهدها فرايند آموزش از طريق ارتباط بچهها با هم و با مربيان و بهصورت غيرمستقيم شكل ميگيرد. هردو اين گزينهها، معايب و مزاياي خاص خودشان را دارند. در سالهاي گذشته مهدهاي تخصصي ويژه قرآني و مهدهاي تخصصي آموزش زبان انگليسي در سطح كشور راهاندازي شدهاند. از آنجا كه بچهها در سنين رشد و شكوفايي هستند و حافظه و استعداد بالايي در يادگيري دارند آموزش قرآن يا زبانهاي خارجي در اين سنين ميتواند كولهباري از معنويت و يا مهارت را براي يك عمر آنها آماده كند.
- چند نكته مهم
نسبت مربي به بچهها در مهد بايد نسبت تعريف شده و مشخصي باشد. منتظر يك عدد مشخص نباشيد اما هرچه تعداد مربيان به نسبت بچهها بيشتر باشد، فرصت بيشتري براي مراقبت و آموزش و بازيكردن با فرزند شما را خواهند داشت و اين در كيفيت نگهداري و آموزش فرزند شما اثر مهمي خواهد گذاشت.
فعالبودن در زمينههاي اجتماعي، مناسبتها و جشنها يكي ديگر از خصوصيات يك مهد خوب است. هرچقدر مهدكودكي كه شما انتخاب ميكنيد در مناسبات اجتماعي بيشتر فعاليتهاي جمعي، گردش، تفريح يا برنامههاي جنبي داشته باشد، كودك شما هم اوقات بهتر و متنوعتري را سپري ميكند و در عين حال فرايند اجتماعيشدن او سرعت و كيفيت بيشتري پيدا ميكند.
تفكيك سني مناسب بچهها مورد ديگري است كه حتما بايد در مهدها رعايت شود. بچهها بايد در دستهبنديهاي سني يك يا حداكثر 2 ساله دستهبندي شده باشند تا كمتر در معرض آسيب يا ناديده گرفته شدن يا ديگر مسائلي كه قرار گرفتن در يك گروه نامتجانس سني براي آنها ممكن است داشته باشد، قرار بگيرند.
در بعضي از مهدكودكها غذا يا ميوه سرو ميشود، خاصيت اين مهدها اين است كه فرزند شما در ميان جمع همسالان خود كارهايي را انجام خواهد داد كه هرگز در خانه انجام نميدهد. مثلا ممكن است كودك شما در مهد و تحتتأثير جمع، غذاهايي را كه در خانه نميخورد، استفاده كند يا مثلا اگر اهل خوردن ميوه نيست در ميان جمع همسالانش ميوه بخورد.
كارشناس اين شماره: در اين شماره زهرا مينايي؛ دانشجوي دكتري فلسفه تعليم و تربيت به سؤالات شما خوانندگان پاسخ داده است.
- «مهد كودك» ؛ آري يا نه؟
آيا فرزندم را به مهد بفرستم؟ اگر او به مهد برود چقدر برايش مفيد و چقدر برايش مضر است؟ از چه سني بهتر است بچه را به مهد فرستاد؟ مضرات مهد چيست؟ مزيتهايش چيست؟ چه مهدي مناسب است؟ و... اينها سؤالاتي است كه احتمالا براي هر مادر و پدري ايجاد ميشود؛ چه بخواهند فرزند خود را به مهد بفرستند و چه نخواهند. در مشورتي كه والدين از اطرافيان در باره اين سؤالات ميگيرند، ديگران پاسخهايي ميدهند كه اغلب مادر و پدرها را بيش از پيش گيج ميكند. يك نفر مهدكودك را بهطور كلي رد ميكند و از آسيبهايي ميگويد كه مهد ميتواند به كودك بزند و مثالهاي تجربه شده را بيان ميكند كه در مواردي واقعا وحشتآور است. شخص ديگر از پرورش مهارتهاي ارتباطي در كودكان با تماس و برخورد با ساير كودكان ميگويد و اكيدا مهد را توصيه ميكند. فرد ديگري مهد را از اين جهت مورد تأكيد قرار ميدهد كه براي ورود به مدرسه كودك را آماده ميكند. اين صحبتها گاه چنان تناقضآميز بهنظر ميرسد كه تنها والدين را بر سر دوراهي گذاشته و قدرت تصميمگيري را از آنها سلب ميكند.
در اينجا قصد نداريم به سؤالات بالا پاسخ دهيم، چه اينكه بهنظر ميرسد نميتوان پاسخ قطعي به سؤالات داد، بلكه قصد داريم مسيري از سؤالات را براي رسيدن به پاسخ صحيح مشخص كنيم. بنابراين 5 مجموعه سؤال براي رسيدن به جواب درباره مهدكودكها مطرح ميكنيم.
سؤال اساسي و بنيادين در رابطه با اين پديده مدرن يعني «مهدهاي كودك» اين است كه مهدهاي كودك چگونه شكل گرفتهاند؟ يعني در چه شرايط اجتماعي و تاريخياي نياز به مهدهاي كودك احساس شده است؟در چه شرايطي به لحاظ تاريخي جدايي كودك زير 6 سال از مادر با وجود مراقب و ارتباط با كودكان ديگر توصيه شده است؟ در واقع در چه بافت فرهنگياي كودك از خانواده جدا شده و به نهاد ديگري سپرده شده است؟پاسخ به اين سؤال ميتواند ريشههاي تاريخي و فرهنگي پديدآمدن مهد كودك را براي والدين روشن كند تا بفهمند در چه وضعيت اجتماعي و تاريخياي پديده مهد كودك شكل گرفته است.
دومين سؤالي كه در رابطه با مهدكودكها ميتوان طرح كرد، اين است كه شرايطي كه منجر به ظهور مهدكودك شده، تا چه ميزان در زندگي فرد حاكم است؟ آيا شرايط تاريخي و اجتماعي خانواده بهصورتي هست كه وجود مهدكودك را الزامي كند؟ آيا شرايط تربيتي كودك نسبت به گذشته آنچنان تغيير يافته است كه براي جبران برخي مسائل تربيتي، ورود كودك به مهد توصيه شود؟ پاسخ به اين سؤال كاملا نسبي است و براي افراد متفاوت، مختلف است. جواب والديني كه در روستا زندگي ميكنند با والديني كه در شهرهاي كوچك هستند با افرادي كه در كلانشهرها ساكن هستند كاملا متفاوت است، به همين دليل لازم است پدر و مادرها خود به اين سؤال پاسخ دهند.
سؤال سوم اين است كه مهدها چه مزايا و چه معايبي دارند؟ اين مزايا و معايب به لحاظ مهارتهاي ارتباطي، يادگيريهاي شناختي، خلاقيت، ايمني عاطفي، هوش زباني و غيره چگونه است؟ پاسخ به اين سؤالات نيز بسيار با اهميت است، زيرا مزاياي مهد كودك را در برخي جنبهها و معايب آن را در جنبههاي ديگر نشان ميدهد. آگاهي به سؤال دوم و سوم به ما كمك ميكند اگر برخي مزاياي مهدكودك به دليل محيط و بافت اجتماعي خانواده احساس ميشود، ميزان لزوم فرستادن كودك به مهد را به درستي ارزيابي كنيم.
سؤال چهارم اين است كه سن مناسب ورود كودك به مهد چه زماني است؟ از چه زماني ورود كودك به مهد توصيه ميشود و در چه سني تبعات تربيتي و عاطفي براي كودك دارد؟ پاسخ به اين سؤال به والدين كمك ميكند تا با توجه به سن كودك خود، تصميمگيري درستي در رابطه با ورود يا عدمورود كودك به مهد بگيرند.
در پايان سؤالات جزئي ديگر مطرح است مانند اينكه يك مهدكودك خوب بايد چه ويژگيهايي داشته باشد؟ و كدام مهد كودك بهتر است. اين سؤال بهصورت عملي مسير را براي انتخاب مهد كودك مناسب براي كودك باز ميكند.
بنابراين مادر و پدر پيش از آنكه ميان پاسخهاي ضدو نقيض اطرافيان سرگشته شوند، لازم است مسير سؤالات را بهترتيب بيان شده طي كنند تا به پاسخ درست برسند.