متهم به قتل كه ساعتي بعد در محل ارتكاب جرم دستگير شده بود 3روز بعد از آغاز بازجوييها اعتراف كرد بهدليل افكار شيطاني كه به سراغش آمده بود دست به اين جنايت زده است.ظهر روز دوشنبه گذشته به مركز فرماندهي آتشنشاني خبر رسيد 2واحد از آپارتماني در طبقه اول ساختماني در خيابان گلابدره در شمال پايتخت طعمه حريق شده است.
زماني كه آتشنشانان به محل حادثه رسيدند دقايقي از شروع آتشسوزي ميگذشت و تحقيق از همسايهها نشان ميداد اين حريق بهدليل انفجار گاز شهري رخ داده است. هرچند هنگام وقوع حادثه دستكم 2زن در اين 2واحد مسكوني بودند اما هيچكس از سرنوشت آنها اطلاعي نداشت. اين دو نفر زن جواني به نام مينا و مادرشوهرش حليمه بودند كه هركدام در خانههايشان بودند اما بعد از انفجار معلوم نبود چه بلايي سرشان آمده است.
با آغاز عمليات اطفاي حريق آتشنشانان خيلي زود به پاسخ اين پرسش رسيدند و با 3جسد روبهرو شدند. اولي متعلق به حليمه بود كه جنازهاش كنار نوه 7سالهاش عليرضا افتاده بود. بررسيهاي اوليه نشان ميداد اين 2نفر بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسيدهاند. در واحد مسكوني روبهرو نيز جنازه مينا در يكي از اتاقها افتاده بود و شواهد نشان ميداد او نيز قبل از انفجار به قتل رسيده است. در چنين شرايطي اين جنايت به حسينپور، بازپرس دادسراي امور جنايي گزارش شد و وي دقايقي بعد براي رازگشايي اين جنايت خود را به محل رساند.
- دستگيري مظنون
هرچند هنوز عمليات آتشنشانان ادامه داشت اما از همان لحظه تجسسهاي كارآگاهان آغاز شد. در اين ميان مرد جواني كه خودش را از نزديكان خانواده مقتولان معرفي ميكرد وارد محل حادثه شده بود و تلاش ميكرد صحنه جنايت را به هم بزند. او مدام به آثار به جا مانده دست ميزد و قصد داشت مأموران را گمراه كند. همين رفتار باعث شد بازپرس جنايي به وي مظنون شده و حكم جلب وي را صادر كند. به اين ترتيب اجساد قربانيان به پزشكي قانوني و تنها مظنون پرونده به بازداشتگاه پليس آگاهي منتقل شد.
با گذشت 3روز از وقوع اين جنايت هولناك تنها مظنون پرونده اعتراف كرد همسر، فرزند و مادر دوستش را او به قتل رسانده است. وي گفت: من اهل همان محله هستم اما از چند سال قبل به محله ديگري رفتم. با اين حال من با برخي دوستانم ارتباط را حفظ كرده و با آنها رفتوآمد خانوادگي داشتم. روز حادثه براي ديدن يكي از همان دوستان قديميام به خانه آنها رفتم اما او نبود و همسرش تا رسيدن شوهرش من را به داخل خانه دعوت كرد.
او از من پذيرايي كرد و برايم چاي آورد و همان موقع بود كه وسوسههاي شيطاني به سراغم آمد و نقشه سياهي كشيدم. ميخواستم نقشهام را اجرا كنم اما زن جوان شروع به داد و فرياد كرد و ميخواست مرا از خانه بيرون كند. من هر چه تلاش كردم نتوانستم او را ساكت كنم و در يك لحظه سيمي به دور گلويش انداختم و او را خفه كردم.
دست و پايم را گم كرده بودم و ميخواستم زودتر از آنجا فرار كنم اما وقتي از در خارج شدم مادر دوستم كه خانهاش در واحد روبهرويي بود مرا ديد و به خانهاش دعوت كرد تا موقع رسيدن پسرش در خانهاش بمانم. چند دقيقه در خانه او بودم تا اينكه او به من مشكوك شد و ميخواست به خانه پسرش برود اما چون ميدانستم با ديدن جسد عروسش به من مشكوك ميشود پيش از خارج شدن از خانه گلداني برداشتم و به سرش كوبيدم و در ادامه با چند ضربه چاقو او را به قتل رساندم.
متهم به قتل درباره چگونگي ارتكاب سومين جنايت گفت: ميخواستم هر چه زودتر از آنجا فرار كنم اما صداي زنگ خانه آمد. در را كه باز كردم ديدم پسر خردسال دوستم پشت در است. در را باز كردم و وقتي او جنازه مادربزرگش را ديد مجبور شدم براي اينكه پسربچه مرا به پليس لو ندهد او را هم با چاقو به قتل برسانم.
بعد از آن بود كه به فكر از بين بردن آثار جرم افتادم. به همين دليل شيلنگ گاز خانه را بريدم تا خانه منفجر شود. بعد از اين كار از آنجا فرار كردم و چند دقيقه بعد خانه منفجر شد. من هنوز در آن نزديكي بودم و ميخواستم بدانم چه اتفاقي ميافتد. دقايقي بعد آتشنشانان خود را به آنجا رساندند و مأموران كلانتري هم آمدند. من هم خودم را از نزديكان صاحبخانه معرفي كردم و وارد آنجا شدم. ميخواستم اگر آثاري از من باقي مانده از بين ببرم اما بازپرس جنايي به من مشكوك شد و حكم جلبم را صادر كرد.
براساس اين گزارش، هماكنون اين متهم در بازداشت به سر ميبرد و تحقيقات از او ادامه دارد.