پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۶:۰۰
۰ نفر

همشهری آنلاین: با اطفای حریق،‌وقتی آتش‌نشانان وارد دو واحد آپارتمان شدند با جسد دو زن و یک کودک روبه‌رو شدند.اما این پایان ماجرا نبود چرا که با بررسی اجساد مشخص شد آنها بر اثر انفجار و آتش‌سوزی جانشان را از دست نداده‌اند بلکه به قتل رسیده‌اند.

حادثه

اعتماد بي‌جا و يك لحظه غفلت همه دليلي بود كه باعث شد جنايت هولناك تجريش رقم بخورد. زن جوان وقتي در خانه را به روي دوست خانوادگي‌شان باز كرد و او را به داخل خانه دعوت كرد، هرگز تصور نمي‌كرد همين اشتباهش، سه جنايت را رقم بزند.

ظهر دوشنبه 20بهمن ماه امسال، ماموران آتش‌نشاني پايتخت در جريان حريق و انفجار ساختماني در خيابان گلابدره قرار گرفته و راهي آنجا شدند.

انفجار باعث تخريب 2 واحد طبقه اول ساختمان شده و به دنبال آن آتش‌سوزي به‌وجود آمده بود.

در حالي كه آتش‌نشانان سرگرم خاموش كردن شعله‌هاي آتش بودند در تحقيق از همسايه‌ها مشخص شد كه هنگام وقوع حادثه، زن جواني به نام مينا به همراه فرزندش عليرضا و مادر شوهرش حليمه در 2 واحد مسكوني تخريب شده حضور داشته‌اند.

آنها از مدت‌ها قبل در اين دو واحد مسكوني كه روبه‌روي هم قرار داشتند زندگي مي‌كردند و پس از حادثه هيچكس از سرنوشت آنها اطلاعي نداشت.

با اطفاي حريق،‌وقتي آتش‌نشانان وارد دو واحد آپارتمان شدند با جسد دو زن و يك كودك روبه‌رو شدند.اما اين پايان ماجرا نبود چرا كه با بررسي اجساد مشخص شد آنها بر اثر انفجار و آتش‌سوزي جانشان را از دست نداده‌اند بلكه به قتل رسيده‌اند.

در چنين شرايطي ماجراي جنايت به حسين‌پور، بازپرس دادسراي امور جنايي گزارش شد و وي براي رازگشايي اين جنايت خود را به محل حادثه رساند.

تحقيقات براي روشن شدن ماجرا آغاز شد تا اينكه كارآگاهان درجريان رسيدگي به پرونده متوجه مرد جواني شدند كه خودش را از نزديكان خانواده مقتولان معرفي مي‌كرد و وارد محل حادثه شده بود.

اين مرد به طرز مرموزي تلاش مي‌كرد صحنه جنايت را برهم بزند و مأموران را گمراه كند و همين رفتار او بود كه باعث شد بازپرس جنايي به وي مظنون شده و حكم جلب وي را صادر كرد.

به اين ترتيب، تنها مظنون پرونده به بازداشتگاه پليس آگاهي منتقل شد. وي در جريان بازجويي‌ها لب به اعتراف گشود و گفت كه روز حادثه براي ديدن يكي از دوستان قديمي‌ام به خانه‌اش رفتم اما او نبود و همسرش تا رسيدن شوهرش، مرا به داخل خانه دعوت كرد.

وقتي در خانه تنها بوديم، فكر سرقت به ذهنم رسيد اما همسر دوستم متوجه ماجرا شد و به همين خاطر شروع به سر و صدا كرد و مي‌خواست مرا از خانه بيرون كند. من هم از ترس اينكه همسايه‌ها متوجه شوند، مجبور شدم او را به قتل برسانم.

پس از قتل اين زن مي‌خواستم از خانه‌شان خارج شوم كه مادرشوهرش كه در واحد روبه‌رويي زندگي مي‌كرد مرا ديد. او مرا مي‌شناخت و دعوتم كرد تا زمان رسيدن پسرش در خانه‌شان بمانم.

به اين ترتيب وارد خانه‌شان شدم اما لحظاتي بعد رفتارم باعث مشكوك شدن اين زن شد. او خواست سري به عروسش بزند اما مي‌دانستم با ديدن جسد او متوجه مي‌شود كه قتل،‌كار من بوده است.

براي همين مجبور شدم او را هم به قتل برسانم. همان هنگام بود كه پسربچه دوستم از مدرسه به خانه برگشت و براي اينكه لو نروم، وي را نيز با ضربات چاقو به قتل رساندم.

سپس براي اينكه آثار جرم را از بين ببرم شلنگ گاز خانه را بريدم تا خانه منفجر شود. بعد از اين كار از آنجا فرار كردم و چند دقيقه بعد بود كه خانه منفجر شد.

پس از اين ماجرا لباس‌هايم را عوض كردم و دوباره به محل حادثه برگشتم و مي‌خواستم بدانم چه اتفاقي افتاده است و خودم را از نزديكان صاحبخانه معرفي كردم و وارد خانه شدم.

مي‌خواستم اگر آثاري از من باقي مانده از بين ببرم اما بازپرس جنايي به من مشكوك شد و دستور داد كه بازداشت شوم. تحقيقات تكميلي درباره اين پرونده همچنان ادامه دارد.

منبع:همشهري سرنخ

کد خبر 288967

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha