اين مشكل را زماني بيشتر درمييابيم كه ساعتها از وقت خودمان را به گشتزدن در فضاهاي مجازي، بهويژه شبكههاي اجتماعي مختلف ميگذرانيم يا مدتها خيره ماندن به صفحه گوشي يا مانيتور را به شركت در جمعهاي خانوادگي ترجيح ميدهيم. اين خوگرفتنهاي بيش از حد به فضاهاي مجازي و صميميتهاي اينترنتي از كجا ناشي ميشود؟ حدمجاز ما براي استفاده مطلوب از اين دنياي بيانتها چيست و چگونه ميتوانيم در ارتباطات مجازي خود دچار انحراف نشويم؟در اين خصوص با دكتر پروين ناظمي، روانشناس و مدرس دانشگاه گفتوگو كردهايم كه ميتواند مفيد واقع شود.
- آيا بايد از ارتباط مجازي بترسيم؟
برقراري ارتباطات صحيح در شبكههاي اجتماعي مختلف در چارچوبي صحيح، بهگونهاي كه باعث آسيب رسيدن به هيچ كدام از طرفين رابطه نشود مشكلي ايجاد نخواهد كرد ولي متأسفانه اين موضوع كمتر اتفاق ميافتد. معمولا اوضاع بهگونهاي پيش ميرود كه آشناييهاي اينترنتي در فضاهاي مجازي مشكلات زيادي را بهوجود ميآورد چون افراد معمولا به درد هم نميخورند و از ابتدا حتي اطلاعات درستي را هم در اختيار يكديگر قرار نميدهند. همين موضوع مسائل و مشكلات زيادي را به همراه ميآورد كه گاه غيرقابل جبران خواهند بود. در واقع اين ارتباطات اگر به شكل صحيح پيش نرود براي هيچكس مطلوب نيست. اما در اين ميان مشكل افراد متاهل در اين زمينه چندين برابر خواهد بود چون حتي ممكن است آنها را به سوي خيانت بكشاند.
- همسران در فضاي مجازي
زندگي زناشويي يعني تعهدي كه 2نفر در تمام مسائل ازجمله مسائل عاطفي، مالي، اجتماعي و اخلاقي نسبت به هم دارند. افراد با ورود به دنياي مجازي سرگرم ميشوند اما كمبودها و ضعفهايي هم دارندكه باعث ميشود كمكم وارد گروههايي شوند و گاهي حتي بدون آنكه بخواهند يا متوجه باشند با افرادي آشنا شوند كه به نوعي اين كمبودها و شكافهاي موجود در رابطه خود را پر كنند. بدينترتيب، همين رفتار به ظاهرساده ميتواند تغيير ماهيت بدهد ؛ بهگونهاي كه گاهي حاضر نيستند به زندگي عادي خود برگردند. آنها با وجود اينكه نميدانند آخر اين ارتباطات به كجا ختم ميشود به لذتهاي آني دل ميبندند و كليه قوانين شرعي ، عرفي و هنجاري را فراموش ميكنند! انگار فقط همين مهم است كه منبعي براي تأمين عواطف خود پيدا كرده باشند.
- پاشيده شدن فضاي امن خانه
گاهي شبكههاي اجتماعي به جاي بالا بردن سطح معلومات ما تبديل ميشوند به پناهگاه كاذبي كه خيلي راحت ما را تحتالشعاع خود قرار ميدهند. چون ما را براي مدت كوتاهي به حس خوشايندي ميرسانند؛ فكر ميكنيم يك نفر هست كه ما را درك ميكند و ميفهمد. يعني در يك دنياي غيرواقعي بهدنبال واقعيتهاي از دست رفته زندگيمان ميگرديم و خطر هم دقيقا از همين جا شروع ميشود. در واقع چيزي را كه ما در دنياي واقعي از دست دادهايم نميتوانيم به شكل غيرواقعي در دنياي مجازي بهدست بياوريم. اين درست مانند سرابي است كه گاهي فكر ميكنيم چيزي را كه ميخواهيم بهدست آوردهايم؛ درحاليكه اينطور نيست. چون ممكن است همان فرد هم وقتي وارد دنياي واقعي ما بشود همان مسائل را به دنبال داشته باشد. بنابراين خطر از جايي آغاز ميشود كه بدون چارچوب، روابط خانوادگيمان را تحتالشعاع استفاده از اين شبكهها قرار ميدهيم و روزبهروز، روابط عاطفيمان ضعيفتر و همه خانواده از هم دورتر ميشوند. كار مي تواند به جايي بكشد كه هر كدام از اعضاي خانواده دوستهاي واقعي خود را در دنياي غيرواقعي جست و جو كنند. يعني حتي اگر خيانتي هم صورت نگيرد، اين فضاي امن عاطفي خانواده است كه از هم پاشيده ميشود. چون افراد حس خوبي به هم ندارند و محبت را از جاي ديگر (فضاي مجازي)دريافت ميكنند.
- آشنايي اوليه با فضاي مجازي
افراد قبل از ورود به دنياي مجازي بايد بدانند ميخواهند وارد چه فضايي بشوند و آشنايي كامل با آن داشته باشند. در واقع به جاي اين همه وقتي كه براي ورود به شبكههاي مختلف و فعاليت در آنها ميگذاريم، بايد براي خانواده خودمان وقت بگذاريم و در كنار آنها باشيم، حالا اگر از بودن در فضاهاي مجازي ميتوانيم استفادههايي هم داشته باشيم خوب است و اشكالي ندارد. اول بايد بتوانيم در محيط خانواده محيط امني را ايجاد كنيم و بعد در كنار آن از فضاهاي مجازي بهره ببريم. ولي اگر كسي بخواهد زندگي اصلي خود را فداي زندگي مجازي كند بسيار خطرناك خواهد بود. فراموش نشود كه در دنياي مجازي وابستگيها خيلي زودتر اتفاق ميافتند.در واقع فراموش نكنيم خيانت چه در دنياي مجازي يا واقعيت فرقي ندارد. حتي امكان دارد اسم آن هم ابتدا خيانت نباشد و بهنظر در حد يك دوست اجتماعي باشد. ولي تغيير اسم، ماهيت ارتباط را عوض نميكند و ضمن تخطي از فرامين الهي، در نهايت در زندگي خودمان نيز مشكل آفرين خواهد شد.
- خيانت در فضاي مجازي!
وقتي زن و شوهري در دنياي مجازي به اشتباه آرامش گمشده خود را جست و جو ميكنند، مشكلات در ارتباطات زناشوييشان بهوجود ميآيد.هنگامي كه زوجها از هم دور ميشوند ميتوان آن را به نوعي شروع خيانت قلمداد كرد.در واقع ما وقتي از وظيفه و نقشي كه در قبال همسرمان داريم و آن را پذيرفتهايم كم ميگذاريم به نوعي خيانت كردهايم. حتي مادر يا پدري هم كه وظايف خودشان را در قبال فرزندانشان انجام نميدهند بهگونهاي در حق آنها خيانت كردهاند چون تعهد خود را زير پا گذاشتهاند. در ارتباطات مجازي هم وقتي واژهها، حرفها و احساسات خوبي كه بايد صرف همسر شود به ديگري تعلق بگيرد و لحظهها و اوقاتي كه بايد براي او گذاشته شود به شخص مجازي ديگري تعلق بگيرد، قطعا سهم همسر فقط بهانهگيري ازخستگي و پركاري خواهد بود. البته در زندگي زناشويي هم هر كس بايد استقلال نسبي خود را داشته باشد اما اينكه استقلال به چه معناست هم بسيار مهم است. در همه جاي دنيا وقتي زن ومرد با هم ازدواج ميكنند و با هم زندگي ميكنند، وقتي از سر كار به خانه برميگردند در كنار هم هستند و با يكديگر به امورات خانه رسيدگي ميكنند ولي الان ما شاهديم زوجها بيشتر زماني را كه بايد به خانواده خود اختصاص بدهند ودركنار آنها باشند، در فضاهاي مجازي به كارهاي مختلف ميپردازند و گاهي هم وقتشان را به فرد ديگري اختصاص ميدهند كه اين ميتواندبه معناي خيانت تلقي شود. در واقع اين موضوع هم كه ما امنيت را در فضايي خارج از خانه جست وجو ميكنيم ميتواند به نوعي بيتوجهي به همسرمان تلقي شود.
- كاربرد غلط يا مضر!
ما بايد درك صحيحي از فضاي مجازي و پيامهايي كه در آن وجود دارد داشته باشيم و نسبت به مفهومي هم كه به يكديگر انتقال ميدهيم دقت به خرج دهيم. گاهي مفاهيم غلطي كه در ذهن افراد قرار ميگيرد باعث رفتارهايي ميشود كه ممكن است به زندگي زناشويي آنها لطمه بزند. هر مفهومي بايد در چارچوب خاص خود قرار گيرد و بموقع و بجا استفاده شود بنابراين ما بايد آن حدود را بشناسيم و بدانيم اگر در همان محدوده، درست از شبكههاي اجتماعي استفاده كنيم ميتوانند مفيد هم باشند. اما چرا با چيزي كه ميتواند مفيد باشد، كاري ميكنيم كه زندگيمان را نابود كند. به علاوه اينكه نبايد به اينگونه فضاهاي مجازي آنقدر وابسته شويم كه نتوانيم بدون آنها سر كنيم. بهتر است به فضاهاي واقعي برويم و ارتباطات واقعي را بيشتر تجربه كنيم. ضمن اينكه در گروههاي مجازي بايد از كلمات مناسب استفاده كنيم تا حريمها شكسته نشوند.
- خطر ازكجا شروع ميشود؟
علاوه بر نداشتن فرهنگ كافي براي حضور در فضاهاي مجازي و گروههاي مختلف اجتماعي، پناه بردن به اين فضاها براي پركردن خلأهاي ارتباطي نيز يكي ديگر از عوامل توجه بيش از اندازه به اين فضاهاست. يعني افراد حس ميكنند در زندگي آنچه را ميخواهند ندارند و در ارتباط خود ناموفق هستند و همچنين براي فرار از بعضي موقعيتهاي ناموفق خود به اين گروههاي مجازي پناه ميآورند. زماني هم كه يك نفر پيدا ميشود و جوابي را كه ميخواهد به او ميدهد توجهش بيشتر جلب ميشود. حتي اگر اين موضوع به شكل خيلي غلطي هم اتفاق بيفتد باعث ميشود او احساس كند كسي هست كه حرفش را ميفهمد. بنابراين دوست دارد همه حرفهايش را با او بزند و كم كم او را بهعنوان دوست اجتماعي خود ميداند؛ درحاليكه فراموش نكنيم همسر بهترين دوست اجتماعي ماست و خطر واقعي زماني اتفاق ميافتد كه اجازه بدهيم كس ديگري جايگزين او شود.
- صميميتهاي اينترنتي
براي اينكه بدانيم صميميتهاي اينترنتي چگونه منجر به خيانت ميشود، ابتدا بايد تعريف درستي از صميميت و خيانت داشته باشيم. فراموش نكنيم كه رابطه صميمانه با يك غيرهم جنس نه تنها با معيارهاي ديني همخواني ندارد بلكه هميشه و بالاخص در فضاي مجازي ميتواند كمكم بستري را براي خيانت بهوجود بياورد. بنابراين ابتدا بايد چارچوب خاصي را براي رابطههاي خود مشخص كنيم؛ ضمن اينكه نبايد به حريم شخصي همديگر وارد شويم. به علاوه هر متن و عكسي كه در اين فضا ميخواهد استفاده شود بايد با دقت كامل باشد البته اين را هم توجه داشته باشيم كه معمولا وقتي افراد اعتماد به نفس كافي ندارند ترجيح ميدهند در فضاهاي مجازي كه به خوبي ديده نميشوند و ميتوانند ضعفهاي خود را بپوشانند با ديگران ارتباط برقرار كنند يعني گاهي خود را به غير از آن چيزي كه هستند جلوه ميدهند. ولي فردي كه اعتماد به نفس دارد و واقعبين است از طريق فضاهاي غيرواقعي دست به انتخاب نميزند.
- چه بايد كرد؟
بهترين كار براي اينكه بيش از حد به فضاهاي مجازي و دنياي اينترنت وابسته نشويم اين است كه خانوادهها زمان بيشتري را با هم بگذرانند و حتي زماني را به بودن در كنار هم ، بدون گوشي و تلفن همراه اختصاص دهند. حتي براي يك ساعت هم كه شده ميتوان از فضاي مجازي فاصله گرفت. شايد در حال حاضر يكي از مشكلاتي كه در جامعه ما وجود دارد و بعضي افراد را وادار كرده كه به سوي فضاهاي مجازي پناه ببرند اين است كه نميتوانيم به خوبي همديگر را درك كنيم. وقتي زماني را براي همديگر نميگذاريم و نميتوانيم روابط عاطفي مناسب را در خانه بهوجود آوريم و هنگامي كه جاذبههاي لازم را در خانه ايجاد نميكنيم، مسلما فرزندانمان هم همين شيوه را انتخاب خواهند كرد.پس سعي كنيم ارتباطات خانوادگي و عاطفي خود را حفظ كنيم و براي بودن در كنار همديگر برنامهريزي داشته باشيم تا مجبور نشويم از سر بيكاري و بيبرنامگي ساعتها در فضاي مجازي و شبكههاي مختلف اجتماعي باشيم.