قدرت قهرمانها و شخصيتها، داستانهاي تنيده شده در تارو پود زندگي آدمها و قدرت «قصه» كه سن و سالش به سن و سال كلام در زندگي بشر است. قصهها زندهترين محصولات زبان بشري هستند، آزاد و رهاترينشان، هر كجا كه بخواهند ميروند، به هر فرهنگ و تمدني رسوخ ميكنند و در دل و روح و افكار و رفتار آدمها نفوذ ميكنند. نبايد قدرت قصه را ناديده گرفت؛ قدرت تأثيري كه بر روح آدمها دارد. قصه، قديميترين، مردميترين و در دسترسترين هنرهاست.
قصهگويي هنر برقراري ارتباط و گفتوگو است. در ايران باستان به قصهگويان «گوسان» يا «قصاص» ميگفتند. قصاصها قصهگوياني بودند كه در معابر مختلف براي مردم قصه ميگفتند. روانشناسان و فلاسفه و آنها كه در تعليم و تربيت و آموزش دستي دارند، درست از همان زماني كه به تعليم و تربيت بهعنوان يك علم نگريستهاند، «قصه» و «قصهگويي» را راهي مناسب براي آموزش مفاهيم مختلف و حتي اصلاح رفتارهاي نامناسب در كودكان دانستهاند.
داستانهايي با درونمايههاي متفاوت كه هر كدام تأثيري متفاوت در كودك خواهد داشت. افلاطون در كتاب جمهوريت خود ميگويد: «با گفتن داستانهايي براي كودكان آغاز ميكنيم كه هر چند به كلي عاري از حقيقت نيستند اما در اصل موهوم و ساختگياند. اين داستانها هنگامي برايشان حكايت ميشوند كه سنشان اقتضاي آموختن ارزشهاي پهلواني را نميكند... آغاز، بهترين بخش هر كاري است، بهخصوص در ارتباط با موجودي خردسال و حساس. چه اين زمان دوراني است كه شخصيت در خلال آن شكل ميگيرد و تأثير دلخواه به آساني نهاده ميشود».
- از چه زماني ميتوانيم براي كودكمان قصه بگوييم؟
شايد با خودتان بگوييد كه از چه زماني ميتوانيد براي كودكتان قصه بگوييد. از زماني كه كودك توانايي توجه كردن به حرفهاي شما را پيدا ميكند، زمان قصهگويي شروع ميشود. بنابراين از همان نوزادي هم ميتوان قصه گفتن را شروع كرد، صد البته نبايد توقع داشته باشيد كه نوزاد شما متوجه كنه مفاهيم قصه شود، در اين زمان همين ارتباط مهم است. ارتباط چشمي و زباني و توجهي كه به نوزاد ميشود. از چهارماهگي كودك به تصاوير علاقهمند ميشود و شما ميتوانيد از تصاوير براي قصه گفتن استفاده كنيد. تصاوير حيوانات، گلها و... را روي مقوا بچسبانيد و اسامي آن تصاوير را با يك قصه يك خطي، براي كودكتان تعريف كنيد. سعي كنيد تصاويري را انتخاب كنيد كه براي كودك آشنا باشد؛ با اين كار او ياد ميگيرد كه به حرفهاي شما دقت كند و تصاوير و قصهها را به هم ربط دهد. بهعنوان مثال: «اين يه گله. رنگش قرمزه، بوي خوبي داره.» «اين يه كبوتره، رنگش سفيده، به جاي دست بال داره و توي آسمون پرواز ميكنه.»
كودك زماني كه بزرگتر ميشود و يكي دوسالي از زندگياش ميگذرد، توجه بيشتري به قصه نشان ميدهد، با اين حال علاقهاي به يك جا ماندن و گوش سپردن فراوان ندارد؛ چرا كه كنجكاوي در جهان اطرافش و كشف آن، ذهنش را مشغول كرده است. پس نه او مينشيند كه شما يك ساعت برايش قصه تعريف كنيد و نه شما اين كار را بكنيد كه نتيجهاي جز فراري دادن او از دنياي قصهگويي و مطالعه ندارد. پس به قصههاي كوتاه يا حتي خيلي كوتاه روي بياوريد. قصههايي كه بيش از 7تا 10 دقيقه براي تعريف كردنش زمان نياز نداشته باشيد. در انتخاب تصاوير و رنگها دقت لازم را داشته باشيد. رنگهاي جيغ و شاد علاقه و توجه كودكان را بهخودشان جذب ميكنند. الزاما تصويرهايي كه شما دوست داريد را نبايد كودكتان دوست داشته باشد.
پس از چهارسالگي ميتوانيد به او اين اجازه را بدهيد كه از ميان كتابها دست به انتخاب بزند و كتاب مورد علاقهاش را بخرد. البته والدين آگاه، از قبل در كتابهاي موجود كندوكاو ميكنند و طبق نقشهاي از قبل تعيين شده كودك را به يك انتشاراتي يا كتابفروشي ميبرند كه مطمئن هستند كتابهاي موجود در آن با اهداف تربيتي آنها همخواني دارد. اين كار هم به استقلال او كمك ميكند و از اين كار لذت ميبرد و هم او را به مطالعه راغب ميكند.
- تأثير قصه در اصلاح رفتارهاي سوء كودكان
قصهها، بهترين راه براي گفتوگو با كودكان در مورد سوءرفتارهايشان است. واضح است كه منظور ما نصيحت و سرزنش به شكل مستقيم نيست. قصهها حكم شربت شيريني را دارند كه با آن ميتوان تلخي دارو را به راحتي تحملپذير كرد. رفتارهاي كودك ترسو و خجالتي، كودك پرخاشگر و قلدر و... را ميتوانيد با قصهها درمان كنيد البته با اين شرط كه رفتارها را زود تشخيص بدهيد و دست بهكار شويد.
ممكن است با خودتان فكر كنيد كه چطور ممكن است يك داستان ساده جلوي پرخاشگري كودك را بگيرد يا بر ترس و خجالت كودكي ديگر فائقآيد. حسي كه كودك پس از شنيدن يك داستان خوب دارد، مانند احساسي است كه ما پس از تماشاي يك فيلم خوب پيدا ميكنيم. مخاطب هنگام تماشاي فيلم با يك يا چند شخصيت همانندسازي يا همذاتپنداري ميكند. كودك نيز به همين شكل، هنگام گوش سپردن به قصه، خود را به جاي شخصيتهاي داستان ميگذارد يا به آنها احساس نزديكي ميكند.واضح است كه پس از اين، شروع به تقليد از رفتار قهرمان داستان ميكند. اين تقليد ميتواند هم آگاهانه باشد و هم ناآگاهانه و ناخودآگاه. پس بدانيد كه كودكان از رفتارهايي كه ميبينند، الگوبرداري كرده و تقليد ميكنند و بسياري از سوءرفتارها را ميتوان با الگوسازي مناسب درمان كرد. اين به شما برميگردد كه چطور قهرماني را به كودكتان معرفي ميكنيد. آيا او را با سريالها و فيلم و كارتونهاي تلويزيون تنها ميگذاريد، بدون اينكه بدانيد محتوا و درونمايه آنها چيست يا اينكه دست به انتخاب ميزنيد و با شناختي كه از كودك خود داريد و خصلتهاي رفتاري و ذاتياي كه در او ميبينيد، داستانها، فيلمها و قصههاي مناسب را برايش تهيه ميكنيد و ميخوانيد؟
- قصه و تفكر
چندين دهه است كه علماي تعليم و تربيت در كشورهاي گوناگون با تلاشهاي مداوم طرحي جديد براي آموزش تفكر و فلسفه به كودكان درانداختهاند. اين طرح نو كه «فلسفه براي كودكان» نام دارد در حال حاضر در بسياري از كشورها در حال اجراست. در اين برنامه با اجراي كلاسهاي جمعي و داستانخواني و سپس برگزاري جلسات بحث و گفتوگو ميان كودكان با نظارت يك مربي متخصص، به كودك كمك ميشود تا درباره مفاهيم مختلف بينديشد، سؤالات خود را بپرسد و همچنين راه و رسم بحث و گفتوگوي درست و منطقي را بياموزد و به پرسيدن و بحث درباره مفاهيم مختلف علاقهمند بشود. داستانهايي كه به نام «داستانهاي فكري» منتشر شدهاند، مفاهيم مختلفي را به كودك ميآموزند و او را واميدارند تا در مورد آن مفاهيم بينديشد و بپرسد؛ محبت، مرگ، كار و زندگي و... همگي در داستانهاي متفاوت به آنها پرداخته شده است.
- چگونه قصهگويان خوبي باشيم؟
قصهگويي آنگونه كه ما فكر ميكنيم هم كار ساده و راحتي نيست. البته اينكه متن داستان را ساده و بدون هيچ فعاليت و خلاقيت خاصي از روي كتاب براي كودك در حال خوابمان بخوانيم و در ميان سطور آن خميازه بكشيم هم شيوهاي از شيوههاي قصهگويي است. اما براي اينكه قصهگوي بهتري باشيد و تأثير عميقتري روي شنوندهتان بگذاريد بايد به اين نكات دقت كنيد:
يك قصهگوي خوب در ابتداي امر بايد در انتخاب قصه دقت كند. با توجه به سن و سال مخاطب، روحيه و شرايط، استعداد و ذهن و فهم او و با توجه به شرايط محيطي و نياز كودك دست به انتخاب قصههايي بزند كه آموزههاي مورد نظر را به كودك انتقال دهد.
در عين حال قصههايي را انتخاب كنيد كه با آن راحتيد و خودتان هم آن را دوست داريد. ضمن اينكه بهتر است داستانهايي با پايان خوش را براي كودكتان انتخاب كنيد؛ داستانهايي كه در آنها خوبي بر بدي غلبه ميكند، شخصيت خوب داستان پيروز ميشود و مشكلات و سختيها برطرف ميشوند و شخصيت شرور و بد به سزاي عملش ميرسد يا متنبه ميشود.
شما بهعنوان يك قصهگو بايد قصه را مانند يك تابلوي نقاشي در برابر كودك ترسيم كنيد. پس بايد اجازه بدهيد كه هر كلمه با توجه به ماهيتش بر رفتار شما اثر بگذارد. اگر حرف از ترشي است، بايد لحن شما، صورتتان و نوع بيانتان متناسب با واژه «ترشي» باشد. اگر صحبت از يك فعاليت همچون «دويدن»، «فوتبال» و... است بايد اعضاي بدنتان و جا به جا شدن و عوض كردن محدوده ايستادن يا نشستنتان به خوبي اين مفهوم را منتقل كند.
طنز را ناديده نگيريد. بچهها عاشق خنديدن هستند. پس اجازه بدهيد كه صداهاي خندهدار چاشني قصه شما باشند و فضاي داستان شما را به بازي و واكنش برانگيزد. نگذاريد مراسم قصهگويي به يك جريان يك طرفه تبديل شود؛ اينكه شما از روي كتاب بخوانيد و كودكتان بيصدا در تختش لم بدهد، يك نوع قصهگويي است و نوع ديگر آن اين است كه او را به يك شنونده فعال تبديل كنيد. از او بپرسيد كه بهنظرش در ادامه داستان چه اتفاقي ميافتد. حسش را در مورد شخصيتها بپرسيد؛ «بهنظر تو خرگوشه درست ميگه يا شيره؟ چرا اين فكرو ميكني؟» با اين كار هم قدرت خلاقيت و تخيل او را بهكار مياندازيد و هم استدلال و فلسفيدن و تحليل را به او ميآموزيد. اينكه فكر كند، پاياني بسازد و براي پايانش دليلي بياورد، هم او را خوشحال ميكند و هم تفكرش را بهكار مياندازد.
- قصههاي قرآني
اگر در پي دروني كردن سبك زندگي اسلامي در كودكانمان هستيم بايد بدانيم نمادهاي سبك زندگي اسلامي چيست، تا براساس آنها به انتخاب داستان براي كودكان دست بزنيم. بهعنوان مثال: در سبك زندگي غربي كودك احترام چنداني براي والدينش قائل نيست، به محض رسيدن به مرز 18 سالگي برنامه استقلال و جدايي از خانواده را ميچيند. روابط خارج از خانه و روابط جنسي، آزادانه و به ميل خودش انتخاب ميشود و اينها همگي خلاف رويه اسلامي است. قصههاي زيادي در متون كهن ما و در ادبيات كودك معاصر ما هستند كه به كودك احترام به بزرگترها، نقش خانواده، روابط درون خانواده و هويت جنسي را ميآموزد. روش معاشرت، سلام كردن، شيوه تغذيه و آداب غذا خوردن، حجاب و پوشش، خانواده، جهاد و مبارزه، فداكاري و شهادت، آزادمردي، جوانمردي و مردمداري و... سرفصلهايي هستند كه ميتوان براساس آنها قصههايي را براي كودكان انتخاب كرد.
داستان پورياي ولي كه همه ما آن را در كتابهاي درسي مان خواندهايم نمونه آموزش جوانمردي و به نوعي سبك زندگي اسلامي است. داستانهايي از زندگي پيامبر(ص) و امامان معصوم كه در كتاب «داستان راستان» شهيد مطهري آمده است، يا داستانهايي كه در مجلدات «داستانهاي خوب براي بچههاي خوب» توسط مهدي آذريزدي بازنويسي شده، همگي نمونههاي روشني براي آموزش سبك زندگي به كودكان هستند. زماني كه كودك شما با داستانِ پيشي گرفتن پيامبر(ص) در سلام كردن حتي به كودكان، آشنا شود مطمئنا تصوري ديگري در مورد سلام كردن پيدا خواهد كرد. قصههاي قرآني، منابع بسيار خوبي براي آموزش نمادهاي سبك زندگي اسلامي است. بهخاطر آوريد كه داستان حضرت يوسف و نوع برخوردش در مقابله با شهوت حرام، چگونه ميتواند خودداري و تقوي را براي نوجوان ما دروني سازد. قصههاي قرآني كه براي كودكان بازنويسي شدهاند در كتاب «قصههاي قرآني» نوشته آذريزدي منبع خوبي براي استفاده شما خواهند بود.
- قصههاي خوب براي بچههاي خوب
بدون اغراق ميتوان ادعا كرد كه همه ما با اين عنوان ساده آشنا هستيم و بارها و بارها آن را شنيدهايم: «قصههاي خوب براي بچههاي خوب» جلدهاي ساده و سفيد اين كتاب با داستانهاي هيجان انگيز و جالبش هميشه در ذهن ما والدين و حتما در ذهن فرزندانمان باقي خواهد ماند. نويسنده اين كتابهاي معروف مرحوم «مهدي آذريزدي»است. در سرگذشت او آمده كه تنها سرگرمي و كارش مطالعه بوده است و بهدليل همين مطالعات گسترده دست به نوشتن كتابهاي متفاوت ميزند. او 23عنوان كتاب دارد كه بيشترين آنها براي كودكان نوشته شده است. قصههاي خوب براي بچههاي خوب معروفترين اثر او است كه به خاطرش جايزه يونسكو را هم از آن خود كرده است. قصههاي خوب براي بچههاي خوب در 8جلد جمعآوري و تأليف شده است. جلد اول آن 25 قصه دارد كه بازنويسي داستانهاي كليله و دمنه است. جلد دوم داستانهاي مرزبان نامه است كه آذر يزدي آنها را ساده نويسي كرده. جلد سوم از 2كتاب سندباد و قابوسنامه گرفته شده است و جلد چهارم داستانهاي مثنوي مولوي را انتخاب و بازنويسي و سادهنويسي كرده است. جلدپنجم، 18قصه قرآني دارد. جلدششم، داستانهاي شيخعطار است كه براي كودكان بازنويسي شده تا قابل فهم باشند. جلد هفتم داستانهاي گلستان سعدي را در خود جاي داده و جلد هشتم داستانهايي از زندگي ائمهمعصومين را روايت ميكند.
با همين توضيحات كوتاه حتما متوجه شدهايد كه اگر بخواهيد كودكتان را با آثاري نو و داستانهاي آموزنده گذشتگان آشنا كنيد قصههاي خوب براي بچههاي خوب نخستين گزينه است كه حجم قابلقبولي از آثار مهم و كهن گذشتگان اين مرز و بوم را براي كودكان باز نويسي كرده است. حضرت آيتالله خامنهاي در ستايش اين كتاب و نويسنده آن ميفرمايند: «دورهاي بود كه فرزندان من به دوران بلوغ رسيده بودند و در دوره طاغوت كه فضا براي نوجوانان و جوانان گمراهكننده بود، كتاب ايشان (قصههاي خوب براي بچههاي خوب) كمك بزرگي به من كرد... اين كتاب را بسيار خوب ديدم و جلدهاي اول تا ششم اين كتاب را براي فرزندان خود تهيه كردم و به همه كساني هم كه فرزندان هم سن فرزندان من داشتند اين كتاب را توصيه كردم... ايشان در يك برهه از زمان، خلأ زنجيره فرهنگي كشور را پر كردند. اين كتاب يك فرصت بسيار بزرگ بود و اطمينان دارم كه خداوند اجر شما را خواهد داد». البته كتابهاي آذر يزدي محدود به قصههاي خوب براي بچههاي خوب نميشود. او كتابها و داستانهاي ديگري هم در حوزه ادبيات كودك دارد كه برخي از آنها برنده جايزههاي مختلف داخلي و خارجي همچون جايزه شوراي كتاب كودك شدهاند همچنين آذريزدي بهدليل نگاشتن داستانهاي قرآني و ديني «خادم قرآن» خوانده شد.