یکی از بدشانسترین فوتبالیستهای کشورمان در سال1393 را میتوان هاشم بیگزاده دانست.
از دست دادن 2تورنمت بزرگ و مهم آن هم در حدفاصل اندکی تا شروع این رقابتها باعث شد تا هاشم بیگزاده 2رویداد بزرگ فوتبالی مانند جام جهانی2014 برزیل و جام ملتهای2015 استرالیا را از دست بدهد.
وی البته تمامی اتفاقاتی را که باعث شد تا از این دو رویداد بزرگ جابماند «حکمت» میداند ولی معتقد است سال1393 سال بدشانسی او بوده است.
- سال1393 چطور بود؟
من در کل نگاه مثبتی به زندگی دارم. همیشه به مسائل مهم زندگی نگاه میکنم. همینکه خود و خانوادهام سالم هستیم خدا را شکر میکنم و از این نظر میگویم که سال خوبی داشتهام، اما به لحاظ مسائل حرفهای سالی سرشار از بدشانسی را پشت سر گذاشتم.
از دست دادن جام جهانی فوتبال میتواند برای هر فوتبالیستی بزرگترین حسرت زندگی ورزشیاش باشد و قطعا برای من نیز همینگونه است.
- از دست دادن جام جهانی2014 برزیل را چطور هضم کردی؟
بسیار سخت بود. من در جام جهانی حاضر بودم اما احتمال بازی کردنم با توجه به مصدومیتی که گریبانگیرم شده بود به اندازه بسیار زیادی کاهش پیدا کرده بود.
من در برزیل به لحاظ شرایط جسمانی در وضعیت بازی کردن قرار داشتم اما به خاطر اینکه تازه مصدومیتم بهبود پیدا کرده بود از نظر فنی در وضعیت ایدهآلی قرار نداشتم.
خب طبیعی هم بود که آقای کیروش به گزینههای دیگری فکر کند و من از اولویت انتخابش خارج میشدم.
- در طول مسابقات با توجه به مواردی که گفتی امیدوار بودی که حتی برای دقایقی به تو بازی برسد؟
انسان به امید زنده است و من همواره به تمامی مسائل زندگیام امیدوارانه نگاه کردهام.
در جام جهانی خوشبختانه مهرداد پولادی در پست من در سطح و کیفیتی بازی کرد که جزو بهترینهای تیم ملی در برزیل بود و همین مورد شانس بازی کردن من را کمتر میکرد اما تا آخرین تعویض دیدار با بوسنی امیدوار بودم که بازی کنم ولی قسمت نشد و من جام جهانی را از دست دادم.
خیلی سخت بود که 3بازی در جام جهانی را از روی نیمکت نگاه کنی. باید جای من باشید تا شرایط را به طور کامل درک کنید.
- نمونه مشابه خودت را هم قبلا دیده بودی؟
بازیکنان بسیاری بودند که به دلیل مصدومیت، جام جهانی را از دست دادند.
بزرگترین آنها مارکو رویس بود که به دلیل مصدومیت در آخرین بازی دوستانه تیم ملی آلمان آن هم در فاصله کمتر از یک هفته مانده به شروع رقابتها، جام جهانی و البته قهرمانی در این مسابقات را از دست داد.
البته مورد جرج وه آ را قبلا در جایی خوانده بودم و معنای حضور در جام جهانی را بعد از اینکه خودم آن را از دست دادم به خوبی درک کردم.
- چه موردی بود؟
در جایی سالها قبل خوانده بودم که به جرج وه آ بعد از اینکه به عنوان مرد سال فوتبال دنیا انتخاب شده بود گفته بودند از دریافت این جایزه چه حسی داری؟ او گفته بود حاضرم این جایزه را با یک دقیقه حضور در جام جهانی عوض کنم.
بعد از اینکه خودم جام جهانی را در 3بازی و فقط از روی نیمکت دیدم به معنای آن حرف پیبردم. بازیکنان زیادی بودند که به خاطر ملیتشان و اینکه تیم ملی خوبی نداشتند در حسرت جام جهانی ماندند.
نمونه بارز آن رایان گیگز است که در پست خود یکی از بهترینهای اروپا و حتی جهان بود ولی به دلیل اینکه تیم ملی ولز تیمی قوی نبود حتی حسرت حضور در جام ملتهای اروپا به دلش ماند.
- اطلاعات فوتبالی خوبی داری در حالی که شاید کسی این انتظار را از تو نداشته باشد.
فضای حاکم بر فوتبال ما متاسفانه به گونهای است که شناختها و قضاوتها همه سطحی هستند.کمتر کسی میتواند از روی چهره یا رفتار من شخصیتم را بشناسد
قبل از جام جهانی دیدید چه بلایی سر من آوردند؟ در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی خیلی با شخصیت من بازی کردند که باور کنید آن رفتارها برایم سختتر از از دست دادن جام جهانی بود. آن رفتارها ناراحتی از دست دادن جام جهانی را برایم بیشتر کرد.
- البته اکثر آنها شوخی بود و شاید شما به واسطه از دست دادن جام جهانی خیلی حساس شده بودی. اینطور نیست؟
دوستان نزدیکم من را به خوبی میشناسند. من آدم شوخ و البته اگر حمل بر خودستایی نباشد باجنبهای هستم.کاملا هم تفاوت شوخی و مسخره کردن را میدانم.
درصد بسیار کمی از آن رفتارها شوخی بود و اکثر آنها مسخره کردن و بازی با شخصیتم بود. متاسفانه در کشور ما فرهنگ استفاده از تکنولوژی در برابر ارتقاء سطح فنی آن، فرسنگها فاصله دارد.
در فضای مجازی و در آن مقطع دیگر کم مانده بود به من مستقیما ناسزا بگویند. قیاس من با مسی در واقع مسخره کردنم برای لحظهای خندیدن بود.
- خودت هم آن مطالب را میدیدی؟
بله؛ هم خودم و هم خانوادهام میدیدیم و البته من به خانواده و مخصوصا همسرم میگفتم حساس نشوند. متاسفانه و بدون تعارف سطح فرهنگ فضای مجازی ما همین است.
البته این را هم بگویم و تاکید کنم که این مساله کلیت ندارد، چرا که در همان مقطع افراد بسیار زیادی هم که متوجه ناراحتی من شدند و آن فضا را دیدند با تاسیس برخی کمپینها به مخالفت با آن رفتارها پرداختند.
- بپردازیم به از دست دادن جام جهانی و از این قسمت عبور کنیم. دقیقا چه زمانی فهمیدی جام جهانی را از دست دادی و آن مصدومیت از کجا شروع شد؟
قسمت آخر سوال شما را باید اول جواب بدهم. من چند سال بود که از دو ناحیه کشاله ران و همسترینگ دچار مصدومیت مزمن بودم.
متاسفانه در این چند سال هیچوقت به طور کامل مصدومیتم برطرف نشد و با زور آمپول بازی کردم. به همین منوال ادامه دادم تا اینکه به همین خاطر جام جهانی از دستم رفت.
- چرا به این شکل با مصدومیت خودتان برخورد میکردید؟
شرایط خاص باشگاه باعث میشد تا زودتر از آنچه که باید به بازی برمیگشتم. تیم هم وضعیت خوبی نداشت و غیرتم قبول نمیکرد تیمی که من را به تیم ملی رسانده است و به من نیاز دارد را تنها بگذارم.
تا به وضعیتی میرسیدم که دردم کمتر میشد سریع به تمرین میآمدم و خود را به شرایط بازی میرساندم. اگر خاطرتان باشد تمام مصدومیتهای گاه و بیگاهی که برایم به وجود میآمد به خاطر همین بود که زودتر از موعد مقرر به تمرین میآمدم و به عضو مصدومم به اندازه کافی استراحت نمیدادم.
- چه شد که جام جهانی را از دست دادی و این اتفاق چه زمانی افتاد؟
هر وقت به آن فکر میکنم حالم بد میشود. در بازی تدارکاتی قبل از جام جهانی با مونتهنگرو بود که در یک صحنه استارت زدم. یک لحظه در ناحیه عضلات دوقلوی پایم درد زیادی ایجاد شد. انگار پایم گر گرفته باشد.
اگر دیده باشید بدون اینکه لنگ بزنم از زمین خارج شدم ولی خودم فهمیدم که کارم تمام شد. این درد را چند بار تجربه کرده بودم و فهمیدم دوباره از آن ناحیه دچار مصدومیت شدم.
- وقتی از زمین خارج میشدی قلم بندت را محکم به زمین کوبیدی. دلیلش چه بود؟
به خاطر تعویض نبود. آنقدر ناراحت بودم که حال خودم را نمیفهمیدم. بعدا که از تلويزیون دیدم متوجه شدم که لب خط و درست کنار پای آقای کیروش قلمبندم را به زمین کوبیدم. در واقع قلمبندم را به بخت بدم کوبیدم!
- در مورد مصدومیت شما اخبار زیادی به گوش رسید و حتی گفته شد شاید به جام جهانی نروی؛ اصل ماجرا چه بود؟
برای تشخیص دقیق مصدومیتم عصر فردای آن روز ام.آر.آی گرفتیم و مشخص شد که از ناحیه دوقلوی پا دچار مصدومیتی شدم که با استراحتی دو هفتهای در کنار فیزیوتراپی قابل درمان است.
به هر حال آقای کیروش پس از مشورت با کادر پزشکی تیم ملی تصمیم گرفتند که من همراه با تیم ملی به جام جهانی بروم. این تصمیم ایشان برایم خیلی خوشحالکننده بود و باعث شد تا انگیزه زیادی در من ایجاد شود.
- چه کسی در آن مدت به شما کمک کرد و برخوردها چگونه بود؟
همه بچهها به من لطف داشتند و من را دلداری دادند. خود آقای کیروش هم با من صحبت کرد که خیلی به من روحیه داد. جواد نکونام هم در این میان بزرگی خودش را به من ثابت کرد.
همیشه میگفت تو دلت پاک است و حتما حکمتی در کار بوده که این اتفاق برایت افتاده. جواد نکونام در صفحه اینستاگرامش عکسی منتشر کرد و نگرانی خود را نسبت به وضعیت من ابراز کرد. او در پستی نوشت: «دوستان براي هاشم دعا کنید که مصدومیتش جدی نباشه، تمام بچهها ناراحتند، چون هاشم واقعا پسر خوب، سالم و پاکی است.
خدا بزرگ است هاشم، قوی باش که خدا میدونه دلت پاکه و کمکت میکنه... در کل همه عوامل تیم به من روحیه دادند.
- و برسیم به جام ملتها و مصدومیت مجدد تو قبل از بازیها. داستان چه بود؟
در یکی از تمرینات بود که در برخوردی با اشکان دژاگه آن مصدومیت لعنتی برایم پیش آمد. همیشه از ناحیه پا دچار مصدومیت میشدم اما این بار از ناحیه دستم مصدوم شدم.کف دستم آسیب دید و بعد از ام.آر.آی فهمیدم که دستم شکسته است.
ظاهرا بعد از مصدومیت شما اشکان شوکه شده بود و بارها از تو معذرتخواهی کرده بود.
اتفاقی که در تمرین افتاد طبیعی بود و اشکان اصلاً مقصر نبود. او به خاطر اینکه ناخواسته باعث مصدومیت من شده بود شوکه شد و از هر فرصتی استفاده کرده و از من عذرخواهی میکرد.
دائم از من میپرسید از دستش ناراحت هستم؟ من هم به او ميگفتم به خاطر اینکه زیاد عذرخواهی میکنی از دستت ناراحتم! تو عمدی نداشتی و خودت را ناراحت نکن. در واقع این من بودم که اشکان را آرام میکردم!
- همه میگفتند تو طلسم شدهای.کسی هم به خودت این موضوع را گفت؟
به طلسم و این چیزها اعتقادی ندارم ولی خیلیها گفتند که طلسم شدهام. در این میان آقای نبی به من گفت که یک گوسفند عقیقه کنم. باور کنید در طی این یکی-دو سال نزدیک به یک گله گوسفند برای دفع بلا قربانی کردم! یکی از دوستانم به شوخی میگفت کار تو دیگر از گوسفند گذشته؛ باید فیل قربانی کنی!
- ظاهرا در بیمارستان از شدت درد گریه کرده بودی!
بعد از اینکه اشکان ناخواسته روی دستم رفت از شدت درد فریاد زدم. پزشکها روی دستم یخ گذاشتند و به دلیل ورم زیاد، سریعا من را به بیمارستان بردند.
آنجا بود که مشخص شد دستم-فاصله بین مچ تا انگشتها- دچار شکستگی شده است. پس از با خبر شدن از این اتفاق بود که در بیمارستان اشک ریختم.گریهام از درد نبود بلکه از بدشانسی بود و در حالی به اردو بازگشتم که تمام بازیکنان تیم ملی خواب بودند.
- در جام ملتها هم مانند جام جهانی همراه تیم بودی که البته اینبار در لیست نبودی. چه شد که به تهران برنگشتی؟
این هم تصمیم آقای کیروش بود. من همانجا دستم را گچ گرفتم و آقای کیروش گفتند همراه ما باش. البته اگر به تهران میآمدم شرایط برایم سختتر میشد.
همینکه کنار تیم بودم و حتی با دست گچ گرفته تمرین کردم احساس خوبی به من دست داد و از نظر شرایط روحی- روانی بهتر شدم.
- راستی داستان بازی کردنات در یک فیلم چه بود؟
من اصلا دوست نداشتم بازی کردنم در آن فیلم رسانهای شود و همانطور که دیدید هیچکس متوجه این موضوع نشده بود. خودم هم تمایلی نداشتم در آن بازی کنم ولی وقتی متوجه شدم فیلمنامه در مورد لیدری است که به من علاقه دارد، قبول کردم.
- ماجرای فیلم چه بود؟
فیلم مربوط به یک لیدر است که به من علاقه دارد. او برای آنکه علاقهاش را به من نشان دهد خودش را جلوی ماشین من میاندازد.
- فکرش را میکردی یک روز در فیلم بازی کنی و آیا این کار برایت سخت بود؟
فکرش را که نمیکردم ولی بدم نمیآمد که آن را تجربه کنم. به هر حال هر کاری سختیهای خودش را دارد. من دیالوگها را حفظ میکردم و بازی کردم. خوب و بدش را واقعا من نمیدانم اما حتما کارگردان چیزی در من دیده که انتخابم کرده است.
- در این فصل چند بار تغییر پست دادی؟
این فصل در استقلال در دفاع راست بازی کردم و در 6بازی دفاع وسط بودم. قبل از اینها در دفاع چپ بازی کردم. اصلا برای خودم هیچ فرقی نمیکند که در چه پستی به زمین بروم. دوست دارم در جایی بازی کنم که به استقلال کمک کنم.
- این موضوع از نظر فوتبالی برایت بد نیست؟
فکر نمیکنم اینطور باشد. وقتی در چند پست بازی کردم و کار را درآوردم لقب آچار فرانسه استقلال را گرفتم. حالا دیگر مربیان میدانند توانایی تطبیق خود را در هر پستی دارم.
- به غیر از دفاع در چه پستهای دیگری بازی کردهای؟
من ذاتا مهاجم هستم و در رده سنی جوانان و امید سابقه آقای گلی هم دارم. در فجر سپاسی هافبک نفوذی بودم و گلهای زیادی هم زدم. به غیر از دروازهباني، بازی در تمام 10پست دیگر را تجربه کردهام.
- نظرت راجع به ماندن یا رفتن کارلوس کیروش چیست؟
من معتقدم که حضور مجدد آقای کیروش خیلی اتفاق خوبی است. همه از جمله مردم و فوتبالیستها دوست دارند که قرارداد کیروش تمدید شود.
اگر دقت کرده باشید حتی بازیکنانی که بازی نکردهاند هم دوست داشتند کیروش بماند، چون او در تیم ملی یک رفاقت و همدلی ایجاد کرده بود که همه فقط به نتیجهگیری تیم فکر میکردند. او خیلی میتواند به نتیجهگیری تیم کمک کند. اگر تیم ملی در بازی با عراق بدشانسی نمیآورد، نتیجه بهتری هم کسب میکردیم.
- فکر میکنی شانس بازگشت مجدد به تیم ملی را داشته باشی؟
من در مقاطعی به تیم ملی دعوت شدم و فیکس هم بازی کردم که کمتر کسی حتی فکر میکرد به تیم ملی دعوت شوم. تا زمانی که در لیگ برتر بازی کنم به تیم ملی هم فکر میکنم، چرا که حضور در تیم ملی باعث میشود انگیزهام بیشتر شود و بهتر بازی کنم.
عليرضادهقاني/منبع:همشهري تماشاگر