در شرایط فعلی، نه تنها در مدیریت شهری بلکه در مدیریت کشور، در تمام ابعاد اقتصادی، اداری، اجتماعی و ... هر فنی که دولت میزند، برخی افراد فرصتطلب و حرفهای، به طریقی آن را بدل زده و فرصتهای ملی جهت ارتقای کشور را به منافع فردی تبدیل و توانایی دولت را در بهرهوری کاهش میدهند.
شورا و شورایاری میتواند یکی از راههای مقابله با فرصت طلبان و استفاده از تجارب شورایاریها و تعمیم آن در کلیه سازمانها، میتواند نقطه عطفی برای خروج از بحران مسائل گسترده کشور باشد.
طرح جهادی 137 گرچه خدمات مثبت ارزندهای انجام داده و میدهد، حتی اگر هیچ قدمی هم برنداشته باشد، فقط وجود آن، تحول بزرگی در حرکت اداری و کنترل و نظارت مردمی به وجود آورده است.
در نظر بگیرید که در یک میدان مشق و تمرین نظامی، اگر در هر یک میلیون گلوله مشقی، فقط یک گلوله واقعی وجود داشته باشد، به خاطر همان یک گلوله، تمامی عملیات تمرینی، جنبه واقعی به خود خواهد گرفت و از حالت نمایشی خارج خواهد شد.
طرح 137 و همکاری شورایاریها در شهرداری همان یک گلوله است که به عنوان بهترین کانال نظارت مردمی، تحرک بسیار بالایی در شهرداری به وجود آورده است؛ هر چند به دلیل تجربه اول نقاط ضعفی هم دارد، که به عنوان یک شورایار به تحلیل برخی از این نقاط ضعف و قوت پرداخته و سعی میکنم در هر مورد، با یک مثال واقعی، آن را ملموستر نمایم.
ارتقاء کیفیت خدمات
تاکنون در خیلی از موارد، برای لکهگیری آسفالت خیابانها، بدون کندن آسفالت و کوبیدن محل آن و ریختن آسفالت همسطح، فقط روی قسمتهای معیوب، مقداری قیر و آسفالت میریختند که این عمل دقیقاً در خلاف جهت ترمیم آسفالت و یکنواختی روکش بعدی آسفالت بود و نه تنها سرمایه ملی را به جیب پیمانکاران سرازیر میکرد، از کیفیت آسفالت روکش میکاست که با نظارت مردمی و شورایاران از آن جلوگیری شد.
عدم توجه به مراجعات مکرر شورایاران و گزارش به مقامات بالاتر و بررسی صحت اعتراض شورایاران، منجر به تعویض مدیرانی شده است که مسئولیت خود را جدی نگرفتهاند. این موضوع در منطقه 1 اتفاق افتاده و حرکتی اساسی در اداره شهرداری به وجود آورده است.
ملاحظهکاری مدیران همسطح نسبت به هم؛ ارتباط کاری ادارات مختلف شهرداری با هم و وجود حس ملاحظه همکاران اداری نسبت به هم، موجب تأخیرها و اشکالات متعددی میشده که با حضور شورایاران، مسائل از طریق آنها راحتتر مطرح و مرتفع میگردد؛ بدون آن که در رابطه همکاری مدیران بخشهای مختلف با هم، خدشهای وارد شود.
لختی بدنه اداری
جدی بودن انجام وظایف اداری، هنوز در مراحل پایین دستی، جا نیفتاده است. مثلاً تصرف قطعاتی از زمینهای بلا معارض در محل، به نام شهرداری که پس از یک سال تلاش بیهوده، فقط پس از تعویض مدیریت مربوطه، ظرف یک جلسه پذیرفته و به اجرا در آمد؛ در مراحل پاییندستی، پیگیری کار، همچنان با لختی و رفت و آمدهای بیهوده مواجه و از این ماه به ماه آینده موکول میگردد که لازم است با بدنه اجرایی پایینتر نیز جدیتر برخورد شود.
گاه در برخی مناطق که شهرداران منطقه، احتمالاً باور چندانی به شورایاری ندارند و یا آن را مداخله در کار خود میدانند، همکاری شورایاران با مدیران واحدها به حداقل یا به صورت راکد درآمده و از این فرصت بسیار مطلوب، بهرهبرداری شایانی نمیشود، این نیروی مردمی رایگان و بدون هزینه که میتواند نقش بسیار سازندهای در صرفهجویی، بهرهوری و کیفیت بالاتر داشته باشد، بلااستفاده میماند.
چنانچه ادامه کار شهرداران مناطق، به میزان موفقیت شورایاران وابسته شود اشکال فوق برطرف خواهد شد.
حضور مردم
وجود هزاران سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی مشابه شورایاری (NGO) در کشورهای مترقی در تمامی ابعاد، حاکی از آن است که بدون حضور مردم، هیچ دولتی قادر به اداره امور کشور نخواهد بود.نقش واقعی شورایاران، نه تنها در همکاری با شهرداری بلکه در جذب حمایت مردم و ایجاد تشکیلاتی منسجم برای وجود سرشاخههای ارتباطی در تک تک کوچهها جهت ارتباط با تمامی اهالی محل برای جذب همکاری آنهاست.
شورایارانی که بتوانند در این امر موفق باشند، خواهند توانست رسالت مردمی خود را به انجام رسانند.
اهمیت این مسأله، شاید از نظر شهرداری و از نظر شورایاران، دور مانده و به آن توجهی نشده است!
اگر نقش شورایاران را در داشتن یک محیط زندگی مناسب خلاصه کنیم، گرانفروشیها، کمفروشیها، جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران، رفع نابسامانیها، ایجاد فرصتها، حل اختلافها و ... نکاتی هستند که با کمک مردم و با برنامهریزی مناسب میتوان به همه آنها رسیدگی و محیطی لذتبخش برای همه به وجود آورد و این زمانی روی خواهد داد که با جذب اعتماد و همکاری مردم، از طریق گسترش خدمات به مردم، به آن جامه عمل پوشانده شود.