اين روز تنها يك روز نمادين نيست. روز زمين، هشداري است درباره تخريبهاي طبيعت كه هر روز شتاب بيشتري ميگيرد. اين روز به ما يادآوري ميكند كه همه ما در قبال زمين مسئوليم! مهم نيست كه در كدام گوشه از اين كره خاكي زندگي ميكنيم؛ در هر نقطهاي كه باشيم مسئوليم. به ما يادآوري ميكند كه زمين هم مطالباتي دارد كه ما آن را ناديده ميگيريم.
نگاهي به وضعيت محيطزيست كشورمان نشان ميدهد كه ما تا چه اندازه در قبال زمين و طبيعت رفتار غيرمسئولانه داشتهايم. 74گونه جانوري در كشور ما در معرض خطر قرار دارند و در اين ميان اين گونهها، يوزپلنگ آسيايي، گوزن زرد، گورخر ايراني و سمندر بيش از ساير گونهها با خطر انقراض مواجهاند.
رويشگاههاي جنگليمان هم وضعيت بهتري ندارد. يك ميليون و 130هزار هكتار از جنگلهاي بلوطمان براثر پديده خشكيدگي نابود شده و هنوز اين پديده مهار نشده است. اين جنگلها از آن رو اهميت دارد كه تأمينكننده بيش از 42درصد آب كشور است.
اسفبارتر اينكه اين جنگلها بهدليل آنكه در مناطق خشك و نيمهخشك واقع شدهاند آنقدر شكننده هستند كه درصورت نابودي، احياي آنها بسيار دشوار و تقريبا غيرممكن است. 20درصد از 7300گونه گياهي شناخته شده كشورهم در معرض خطر قرار دارد. وضعيت رودخانهها و تالابهاي كشور هم نگرانكننده است. براي نمونه، كارون كه روزگاري يكي از جاذبههاي گردشگري خوزستان بود اكنون به كانال فاضلابي تبديل شده كه بوي تعفن آن غيرقابل تحمل است. هامون، گاوخوني و بسياري از تالابهاي ديگر به كانون گردوغبار تبديل شده و ريزگردها نفس مان را به شماره انداخته اند. همه اينها ناشي از رفتار نادرست ما با زمين است، ناشي از دخالتهاي غيرمسئولانه در طبيعتي است كه هر روز به بهانه اجراي طرحهاي عمراني زخمي بر آن وارد ميكنيم.
روز زمين تنها يك مناسبت نيست؛ روزي است براي تغيير و تجديدنظر در رفتارمان با سيارهاي كه جايگزين ندارد. روزي است كه به ما يادآور ميشود كه «ما زمين را از پدرانمان به ارث نبردهايم بلكه از فرزندانمان به عاريت گرفتهايم» پس در حفظ اين امانت كوتاهي نكنيم. يادمان باشد حفاظت از زمين، بزرگترين مطالبه فرزندان ما و نسل آينده است؛ آنها فردا درباره ما قضاوت خواهند كرد.