براساس طرح آمريكا كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس به‌صورت مشترك تجهيزات دفاع موشكي را از آمريكا خريداري خواهند كرد تا بتوانند در برابر آنچه آنها تهديد از سوي قدرت موشكي ايران خوانده‌اند، از خود دفاع كنند. آمريكا سيستم‌هاي راداري، شبكه هشدار زودهنگام و همچنين سيستم‌هاي موشكي را در منطقه خليج‌فارس برپا خواهد كرد.
اوباما اوايل‌ماه گذشته در پاسخ به نگراني‌هاي اعراب حاشيه خليج‌فارس، از سران اين كشورها دعوت كرد در جلسه‌اي به ميزباني آمريكا در كاخ سفيد و كمپ ديويد طي روزهاي 13و14مي (23و 24ارديبهشت) شركت كنند تا به بررسي نگراني‌هاي امنيتي اين كشورها بپردازند. طبق گزارش رويترز، اوباما قصد دارد هفته آينده در نشست مشترك با سران كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس، بار ديگر پيشنهاد برپايي سپر دفاع موشكي در منطقه خليج‌فارس را مطرح كند تا به ادعاي مقامات آمريكايي نگراني اعراب از توافق هسته‌اي ايران را برطرف كرده باشد.
قرار است پيشنهاد آمريكا شامل افزايش تعهدات امنيتي اين كشور به اعراب حاشيه خليج‌فارس، فروش تسليحات جديد به آنها و افزايش مانورهاي نظامي در منطقه باشد. طبق اطلاعاتي كه منابع آمريكايي در اختيار رويترز قرار داده‌اند، ديپلمات‌هاي اين كشور در حال مذاكره با ديپلمات‌هاي عرب بر سر جزئيات گزينه‌هاي پيشنهادي از سوي آمريكا هستند.
برخي از كشورهاي حاشيه خليج‌فارس طي سال‌هاي اخير سيستم‌هاي دفاع موشكي مانند «پاتريوت» و «تاد» را از آمريكا خريداري كرده‌اند، اما پيشنهاد فعلي آمريكا ايجاد يك سپر دفاع موشكي يكپارچه و مشترك توسط اين كشورهاست. گفته مي‌شود پس از اين نشست، دور جديد فروش تسليحات آمريكا به كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس آغاز خواهد شد.
ريچارد لبارون، پژوهشگر ارشد انديشكده شوراي آتلانتيك، در مقاله‌اي موضوع افزايش تعهدات امنيتي آمريكا به اعراب را مورد بررسي قرار داده است. به اعتقاد او تعهدات گسترده امنيتي آمريكا به كشورهاي عربي در جايي معنا پيدا مي‌كند كه حول ارزش‌هايي شكل گيرد كه نقطه اشتراك نظام‌هاي سياسي دوطرف باشد.
لبارون مي‌نويسد، نظام سياسي كشورهاي عربي حاشيه خليج‌فارس نظام پادشاهي است، درحالي‌كه نظام مطلوب آمريكا دمكراسي ليبرال است. قاعده بازي در چنين كشورهايي براساس قدرت و منافع خاندان سلطنتي تعيين مي‌شود، نه حكومت قانون. او عزل و نصب‌هاي اخير در حكومت سعودي را تأييدي بر اين مدعا مي‌داند.
به اعتقاد لبارون، چنين اتحادي با كشورهاي استبدادي حاشيه خليج‌فارس، با ارزش‌هايي كه از سوي آمريكا در جهان مطرح مي‌شود در تعارض مطلق است. او معتقد است در مورد كشورهاي عربي، دولت آمريكا بايد سمت مردم قرار گيرد نه حكومت‌هاي اين كشورها، زيرا با تقويت جامعه مدني در كشورهاي عربي ممكن است در نهايت مردم تصميم بگيرند از اين حكومت‌ها گذر كنند و در آن زمان آمريكا به‌دليل وجود تعهدات امنيتي داده شده مجبور است طرف حكومت‌هاي سلطنتي قائم به فرد اين كشورها را بگيرد.