بامداد نهم اردیبهشت۹۴ ملک سلمان پادشاه عربستان دست به اقدام غریبی زد که نتایج آن در ادبیات سیاسی با عباراتی مانند «زلزله سیاسی در دربار سعودی»، «کودتای سدیری»، «کودتا علیه منشور عبدالعزیز»، «کودتای سفید» و... توصیف شد.
اما آنچه اتفاق افتاد این بود که ملک سلمان در چهارمین ماه سلطنت خود، در ادامه تلاشهایش برای تثبیت قدرت، تعداد قابلتوجهی از مقامات عالیرتبه دربار سعودی را برکنار کرد و افرادی از نزدیکان و معتمدان خود را به جای آنها نشاند.
صرفنظر از تغییرات گستردهای که در واپسین ساعات مرگ ملک عبدالله توسط پادشاه جدید صورت گرفت، ملک سلمان در سلسله اقدامی بیسابقه و جدید، ولیعهد خود مقرن بنعبدالعزیز از برادران ناتنی خود را برکنار کرد و برادرزادهاش محمد بننایف را به جای او گمارد.
در همین حال محمد بنسلمان فرزند جوان پادشاه که اخیرا مسئولیت وزارت دفاع را عهدهدار شده بود به عنوان «جانشین ولیعهد» منصوب شد.
اما اینکه چرا این جابهجاییها «کودتا» محسوب میشود از 2جهت قابل بررسی است؛ نخست اینکه برای اولینبار یکی از نوادگان عبدالعزیز در حالی که تعدادی از فرزندان صاحبنام عبدالعزیز در قید حیات هستند، به مقام ولیعهدی منصوب میشود.
این در واقع خلاف منشور جانشینی بنیانگذار سعودی است که براساس آن تا زمانی که فرزندانی از وی زنده هستند هیچیک از نوههای او نمیتوانند به مقام ولیعهدی یا پادشاهی دست یابند و قدرت در میان برادران دستبهدست میشود.
بنابراین اقدام ملک سلمان در انتصاب جوانترها و نسلسومیها در پستهای مهم حکومتی را بهدرستی میتوان به «کودتا» تعبیر کرد.
بعد دیگر این کودتا به تلاش ملک سلمان برای تقویت جایگاه و موقعیت شاخه «سدیریها» (شامل برادران تنی سلمان و فرندان آنها) در ساختار حکومت برمیگردد.
برکناری بازماندگان ملک عبدالله و گماردن شاهزادههای منتسب به سدیری در واقع «کودتا» علیه میراث ملک عبدالله ارزیابی میشود.
با این حال، درباره بسیاری از اتفاقاتی که در حریم پادشاهی عربستان میگذرد اطلاعاتی در دست نیست؛ درحالی که مقامات سعودی و رسانههای وابسته علت کنارهگیری شاهزاده مقرن ولیعهد سابق را بیماری وی و بهدرخواست خود او عنوان میکنند، اما رسانههای عربی روایتهای مختلفی را مطرح میکنند که براساس آن مخالفت مقرن با طرح محمد بنسلمان برای مداخله نظامی در یمن نهایتا منجر به حذف وی شده است.
اما روایت عجیبتر در اینباره این است كه گفته میشود در نتیجه لورفتن توطئه ولیعهد سابق علیه پادشاه، ملک سلمان ابتدا دستور اعدام وی را صادر کرده و سپس از این تصمیم خود منصرف شده و تصمیم میگیرد او را درون کاخ خود محبوس کند!
در زمره جابهجاییهایی که اخیرا به دستور ملک سلمان در دربار سعودی صورت گرفت برکناری سعودالفیصل از مقام وزارتخارجه و انتصاب عادلالجبیر سفیر عربستان در واشنگتن به جای او بود.
برکناری یکی از پیرترین شاهزادههای سعودی که بیش از 4دهه مسولیت این وزارتخانه کلیدی را در انحصار خود داشت و جایگزینی او با فردی که اساسا شاهزاده و از تبار سعودی نیست و از عناصر نزدیک به آمریکا محسوب میشود، بسیار معنادار است.
«کودتای» آرام ملک سلمان علاوه بر تلاش وی برای تثبیت جایگاه خود در مقام پادشاهی و تقویت خاندان سدیری در ساختار قدرت، در واقع تلاشی برای نزدیک شدن به آمریکا هم تلقی میشود.
انتصاب سفیر عربستان در واشنگتن در رأس وزارتخارجه و تقویت موقعیت نوادگان عبدالعزیز که اکثر آنها سابقه تحصیل و زندگی در آمریکا را دارند تا حد زیادی دلالت بر این مدعا دارد.
زمانی که به این موضوع در کنار رویکردهای ضدایرانی حکومت جدید و احساس خطر آنها از توافق هستهای ایران با غرب نگریسته شود، ریشههای تشدید مقابلهجوییهای عربستان با ایران در منطقه بهویژه در یمن قابل درک میشود.
منبع:همشهريماه