ملك سلمان پيش از اين و به محض درگذشت برادر خود عبدالله، جابهجاييهاي گستردهاي را صورت داد كه اكنون بهراحتي ميتوان گفت اين اقدام پيش از مرگ عبدالله در قالب يك طرح آماده شده بود و به سرعت پس از پايان مراسم ترحيم، عملياتي شد. اكنون فاز دوم اين طرح انجام شد كه نتايج و بازخوردهايي داشته و خواهد داشت.
اول اينكه عربستان ديگر عربستان سابق نيست و آنچه در نهان بوده اكنون از پرده برون افتاده است. اكنون تحليلگران چشمانداز روشنتري درباره نهانخانه رياض دارند و ميتوانند حداقل تا چند وقت بيشتر را پيشبيني و تحليل كنند.دوم اينكه عملا سديريها (فرزندان حصه سديري يكي از همسران پادشاه پايهگذار عربستان) قدرت را در عربستان قبضه كردند و اين خود ميتواند نوعي انتقال مسالمتآميز قدرت در عربستان تلقي شود. انتقال از دستگاه فكري دگرگوني خواه به تفكري تغييرگريز كه بيهيچ نرمشي مخالفان و رقبا را در داخل و خارج سركوب ميكند. اگر در روزگار پادشاه درگذشته، تحرك نظامي عربستان به كشوري كوچك نظير بحرين منحصر مانده بود، اكنون عربستان قرباني بزرگتري را شكار كرده و يمن را قلع و قمع ميكند. اين امر درون دستگاه حاكميتي هم مصداق دارد و ملك سلمان همه را بيهيچ رحمتي قلع و قمع ميكند و به حاشيه ميراند.
سوم اينكه، در هيأت بيعت، 4نفر با ولايتعهدي اميرمحمد بن نايف مخالفت كردهاند. معمولا اعضاي هيأت بالاجماع نظر ميدادند. اين مخالفت نخستين بار است كه چنين فزوني ميگيرد. پس از آن، صداي برخي از امرا هم درآمد و برخي از امرا از بيعت با محمدين (محمد بن نايف و محمد بن سلمان) خودداري كردند. اين امر ميتواند برخي اعتراضات احتمالي و حتي برخي گسستهاي احتمالي درون خانواده واحد را ايجاد كند و زمينه گسستهاي گسترده تري را در آينده فراهم آورد.
پيش از اين هم اعتراضاتي در ميان امرا بوده است اما فرق اين اعتراضات با اعتراضات كنوني آن است كه اعتراضات سابق از جانب امرايي بود كه اساسا خود را محقتر براي كسب قدرت نميديدند، چون از سديريها بودند اما اين با اعتراض از جانب امرايي كه تا اندكي پيش خود صحنه گردان قدرت در عربستان بودهاند فرق ميكند. بنابراين، اين جابهجاييها بر آنان گرانخواهد آمد و تحملناپذير. از اينرو بايد منتظر واكنشهاي احتمالي باشيم، دير يا زود، نهان يا آشكارا.
نظر شما