کارکنان بهداشتی در منطقه روستایی سومایلا در ایالت کانو در شمال نیجریه، واکسنهای خوراکی فلج اطفال یا پولیو را برای کودکان زیر پنج سال تجویز میکنند.
این واکسیناسیون ممکن است مانند هر کارزار مشابهی ایمن کردن دیگری جلوه کند، اما این برنامه در نیجریه که از ۲۴ ژوئیه سال گذشته تابهحال یک مورد از ابتلا به ویروس فلج اطفال را نداشته است، اهمیت مضاعفی دارد.
مقامات بهداشتی درحالیکه نخستین سالگرد گزارش نشدن موارد جدید فلج اطفال نزدیک میشود، قصد دارند که این وضعیت را حفظ کنند. درصورتیکه این برنامه موفق باشد، نیجریه از فهرست کشورهای دچار فلج اطفال آندمیک خارج خواهد شد.
فوزیه احمد رمزي را با گچ بر روی در خانهای که گروهش تازه از آن دیدار کردهاند، مینویسد که نشان میدهد کودکان اکنون ایمن شدهاند.
او میگوید: «تابهحال به هیچ مقاومتی از جانب والدین در هیچکدام از خانههای بازدید شده برنخوردهایم.»
«مردم اکنون میپذیرند که واکسن فلج اطفال خطری برای کودکانشان ندارد و دیگر مانند گذشته، والدین نسبت به واکسیناتورها برخوردی خصمانه ندارند و به آنها ناسزا نمیگویند.»
- پیکار خصومتآمیز
واکسیناتورها فقط در معرض ناسزاگویی قرار نداشتند. در فوریه ۲۰۱۳، هشت مرد مسلح ناشناس به دو کلینیک فلج اطفال در کانو تیراندازی کردند و ۹ نفر از زنان تلقیح کننده واکسن (واکسیناتور) را کشتند.
ایالت کانو در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ هنگامی که گروهی از روحانیان و پزشکان مدعی شدند که واکسیناسیون بخشی از توطئه به رهبری غرب برای کاهش جمعیت در آفریقا است، ایمنسازی بر ضد فلج اطفال را برای ۱۳ ماه به حالت تعلیق درآورد.
ادعاهای مشابهی در دو کشور با فلج اطفال آندمیک، یعنی پاکستان و افغانستان هم بهعملآمده است.
در همه این سه کشور گروههای افراطی مانند بوکو حرام و طالبان مانع از تلاشهای واکسیناسیون شدند و باعث شدند که ویروس فلج اطفال دوباره ظهور کند.
آنالیزهای آزمایشگاهی هم در داخل و هم در خارج نیجریه نشان داده است که این واکسن بیخطر است، اما مقامات بهداشت عمومی و سازمانهای بینالمللی از آن هنگام در تلاش بودهاند که والدین را دراینباره متقاعد کنند.
تلاشهای بیامان آنها به کمک سازمانهای بینالمللی درنهایت نتیجه داده است.
بر اساس دادههای پایش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۹، ۳۳۸ مورد ثبتشده فلج اطفال در نیجریه رخداده بود، اما سال گذشته این رقم به شش مورد رسید.
- رهبران محلی
احمد سولهونگو، کارشناس آموزش بهداشت، میگوید رهبران بانفوذ مذهبی و محلی نیز برای متقاعد کردن والدین به زدن واکسن به کمک آمدهاند.
فیلمهای آموزش عمومی درباره اثرات ناگوار بیماری پولیو، ازجمله فلج، معلولیت دائمی و مرگ به نمایش درآمده است.
کارکنان بهداشتی از توزیع مکملهای تغذیهای برای ترغیب والدین به واکسن زدن کودکانشان استفاده کردهاند.
مورتالا یاهایا، ۴۷ ساله، پس از تماشای این فیلم اجازه واکسن زدن به دو کودکش را داد و اولمار سالائو ۵۲ ساله گفت او به علت دخالت روحانیان و روسای سنتی قانع شده است، کودکانشان را واکسن بزند.
سالائو از دهکده ریمی در ۲۰ کیلومتری سومایلا گفت: «من به واکسنهای فلج اطفال اعتماد نداشت، اما هنگامی که روحانیان به مردم توصیه کردند بگذارند کودکانشان واکسینه شوند و دیدم رئیس سنتی ما به طور علنی به بچه خودش قطره فلج اطفال داد، نظرم درباره واکسن فلج اطفال تغییر کرد.»
«اگر واکسنهای فلج اطفال بیخطر نبودند، روحانیان ما استفاده از آنها برای کودکانمان را توصیه نمیکردند و رهبران سنتی ما آن را به کودکان خودشان نمیدادند.»
- برگ برنده
واکسیناتورها هنوز با چالشهایی روبرو هستند که ناشی از اولویتی است که مقامات محلی برای فلج اطفال به ضرر سایر بیماریهای قابلپیشگیری مانند مالاریا قائل شدهاند.
لارابا مایکودی، زن خانهدار از دهکده گیدانسیدی، درحالیکه دختر سهسالهاش واکسن فلج اطفال دریافت میکند، میگوید: «به همین علت بود که برخی از ما در اعتراض واکسیناسیون را رد میکردیم، اما اکنونکه آنها سایر داروهای بسیار موردنیاز را تأمین کردهاند، ما واکسیناسیون را پذیرفتیم.»
چند صد متر آنطرفتر، دو نفر از کارکنان بهداشتی زیر سایه یک درخت بائوباب عظیم نشستهاند و کودکان بیماران معاینه و داروها را به طور رایگان توزیع میکنند.
یکی از کارکنان بهداشتی بدون بردن نامش میگوید: «اینها بخشی از امتیازهایی است که به آنان داده میشود تا واکسن فلج اطفال را بپذیرند، زیرا آنان شکایت دارند که دولت همیشه به فلج اطفال توجه دارد.»
برای مثال، مردم در دهکده دورافتاده داگورا در منطقه سومایلا در مقابل پذیرفتن واکسیناتورها تقاضای دسترسی جادهای را دارند.
مقاومت در برابر واکسن همچنین بهعنوان برگه برندهای برای واداشتن دولت ایالتی برای فراهم آوردن خدمات اجتماعی بسیار موردنیاز، اما کمیاب، استفاده میشود.
دانجوما المصطفی، کارشناس پایش و سنجش که در کانو برای بنیاد کودکان سازمان ملل کار میکند، میگوید: «مقاومت دیگر مربوط به جهل نیست...بلکه نتیجه محرومیت اجتماعی ناشی از فقدان امکانات اساسی، بهخصوص تجهیزات مراقبت بهداشتی در بیمارستانهای عمومی است.»