تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۵

همشهری آنلاین: قیمت سهام اصلا در سیستم عرضه و تقاضـا تـعیین نمی‌شد بلکه توسط سهامدار هر دفعه قیمــت بالاتری تعیین می‌شد و ادعا می‌شد به این قیمت از شما خریداریم و چون دائما قیمت بالا می‌رفت همه به فکر خرید بودند نه فروش.

در روزهایی که حال و هوای بورس شباهت عجیبی به روزهای زمستانی داشت، پلمپ شدن دفتر سهام پدیده شوک بزرگی برای سهامداران آن بود؛ سهامدارانی که هر روز نگران افت شاخص‌ها بودند این بار باید منتظر عاقبت پدیده شاندیز می‌شدند.

پدیده شاندیز، نامی است که در چند سال اخیر به دلیل تبلیغات ویژه سر زبان‌ها افتاده؛ از تبلیغات در صداوسیما تا ...؛ البته تبلیغات شاندیز تنها در رسانه ملی گل نکرد بلکه بیلبوردهای تبلیغاتی خیابان‌ها و حتی در همه ترمینال‌های هواپیمایی خودنمایی می‌کرد.

کمتر روزنامه‌ای دیده می‌شد که تبلیغات پدیده در آن جايی نداشته باشد. زمانی هم خانم‌های شیک‌پوش جلوی درب خروجی مسافران پرواز مشهد، با گل سرخ طبیعی و تراکت شاندیز خوش‌آمد‌گویی می‌کردند.

توزیع تبلیغات و تراکت‌های تبلیغاتی در ورودی رستوران‌های شیک و گران‌قیمت شاندیز در مشهد و تهران هم یکی دیگر از ابزارهایی بود که پدیده را متمایز می‌کرد.

در سال‌های آغاز به کار با پاساژهای شیک و مدرن تا ساختمان‌های مسکونی رویایی و باورنکردنی که در تبلیغات رسانه ملی آن را شهری رویایی عنوان کرده‌اند.

اما پلمپ شدن دفتر پدیده آن هم با حکم دادستانی، شهر رویاها را ویران کرد. این اتفاق شوک بزرگی بود هم برای سهامداران این شرکت و هم برای افرادی که هیچ جایی در این پدیده نداشتند.

پدیده در این روزهای زمستانی به نقل محافل و سرخط بسیاری از خبرگزاری‌ها تبدیل شد. به همین جهت بسیاری از کارشناسان اظهار داشتند که پیش از این هم نسبت به سیر صعودی سهام پدیده نگران بودند و این روند را غیرعادی می‌دانستند.

«حسام حسینی» یکی از کارشناسان بورسی است که در همان مراحل اولیه نسبت به افزایش بی حد سهام پدیده هشدار داده و نسبت به این جریان ابراز نگرانی کرده بود. «همشهری اقتصاد» به همین بهانه گفت‌وگویی را با وی ترتیب داده است که در ادامه آن را می‌خوانید.

  • در مورد تخلف پدیده کم‌و‌بیش صحبت‌هایی به گوش می‌رسید، شما از چه زمانی به مشکل پدیده پی بردید؟

قبلا در خصوص تخلفات دیگر شرکت پدیده شاندیز صحبت به میان آمده بود، اما فکر می‌کنم تخلفات مالی که عمدتا مربوط به فروش سهام است نیمه مردادماه سال 93 بود که به طور جدی از آن صحبت به میان آمد.

  • چه جریانی باعث شد تا به مشکل پدیده پی ببرید؟

یکی از دوستان قصد خرید سهام پدیده را داشت. از من خواسته بود سهام را بررسی کنم که ارزش خرید دارد یا نه.

تا قبل از آن چون صورت‌های مالی شرکت بین‌المللی پدیده شاندیز روی سامانه کدال منتشر می‌شد فکر می‌کردم سهامی که خریدوفروش می‌شود مربوط به همین شرکت است، اما متوجه شدم اتفاق ناخوشایندی رخ داده است.

  • چه اتفاق ناخوشایندی؟

سهامی که مردم می‌خریدند مربوط به شرکت بین‌المللی پدیده شاندیز نبود بلکه مربوط به شرکت تابعه آن یعنی ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز بود.

قیمت این سهام 100 تومان برای بین‌المللی پدیده شاندیز تمام شده بود و آن زمان حدود 80 برابر یعنی 8 هزار تومان به مردم فروخته می‌شد.

در حالی که سود هر سهم فقط 30 تومان بود. از طرفی شرکت بین‌المللی پدیده شاندیز سهامی عام است، اما تماما در اختیار 39 نفر است که بيشتر آنها از خانواده آقای پهلوان هستند و شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز سهامی خاص است ولی طبق گفته مدیران پدیده بیش از 110 هزار سهامدار دارد.

در واقع از همین تعداد سهامداران مشخص است که قوانین مربوط به شرکت‌های سهامی عام و خاص رعایت نشده است.

  • مهمترین قوانینی که در این خصوص رعایت نشده، چیست؟

طبق ماده 21 قانون تجارت در خصوص شرکت‌های سهامی خاص، این شرکت‌ها نباید از طریق آگهی و تبلیغات به فروش سهام اقدام کنند، اما شرکت پدیده با جذب 110 هزار سهامدار یک رکورد بی‌نظیر در تعداد سهامداران یک شرکت سهامی خاص به ثبت رسانده است.

البته مدیران پدیده ادعا می‌کنند مردم خودشان برای خرید سهام به آنها مراجعه می‌کردند و شرکت برای فروش سهام تبلیغ نکرده است که در جواب باید به آنها یادآوری کرد پس جمله معروف «شما هم می‌توانید همراه ما باشید» به چه دلیل در تبلیغات استفاده می‌شد.

  • مشکل اصلی سهام پدیده چیست؟

مشکلات که بسیار است اما مهمترین آن از منظر مالی، رشد غیرعادی و حباب سنگین موجود در قیمت سهام است. در واقع اگر تعداد سهامداران به همین شکل زیاد می‌شد قطعا در آینده فقط بخش خیلی کوچکی از حقوق مردم قابل بازگشت بود.

  • مردم سرمایه‌های خرد خودشان را در یک پروژه کلان به کار می‌گرفتند و ارزش‌افزوده ایجاد می‌کردند. مشکل این کار چه بود؟

اولا که تمام پول مردم در پروژه به کار گرفته نشد. بررسی صورت‌های مالی از سال 90 تا شهریور 93 نشان می‌دهد مجموعا 1350میلیارد تومان سهام به مردم فروخته شده است.

در حالی که اگر هزینه مالی‌اي را که به پروژه منظور شده، کسر کنیم کل آورده‌ای که تا شهریور در پروژه منظور شده نزدیک به هزار میلیارد تومان است؛ یعنی یک اختلاف 350میلیاردی بین منابع حاصل از فروش سهام و هزینه در پروژه وجود دارد.

دوما مشکل اصلی ما وجود یک حباب بزرگ در سهام بود. این اواخر قیمت سهام به 12هزار تومان رسیده بود؛ یعنی 120 برابر ارزش‌افزوده در سه سال که برای سهامدار عمده، این رقم در شرایطی که رکود مسکن را نیز شاهدیم، صحیح نيست.

ضمن اینکه اصل شرکت بین‌المللی پدیده یک شرکت کوچک 600 هزار تومانی در سال 83 بوده که با فروش سهام ابنیه و ساختمان پدیده به مردم، امروز 1400میلیارد تومان حقوق صاحبان سهام دارد.

  • چرا رشد سهام پدیده را حبابی می‌دانید؟

بسيار ساده است. قیمت 12072 تومانی را ضرب در 1.875 میلیارد سهم کنید ارزش کل سهام می‌شود 22.6 تریلیون تومان. این عدد در شرایطی به دست می‌آید که زمان مشابه سال گذشته ارزش کل سهام حدود 5 تریلیون تومان بود.

این رشد کاملا حبابی صرفا در جهت ترغیب مردم برای خرید سهام ایجاد شده است و اگر سه سال دیگر با همین شیب 300درصد ادامه پیدا کند کل نقدینگی کشور هم جوابگوی خرید سهام آن نیست؛ البته این دلیل کلان است.

دلایل دیگری هم برای اثبات حباب آن وجود دارد.

  • چه دلایلی؟ به نظر شما قیمت واقعی سهام چقدر است؟ شما قیمت واقعی را محاسبه کرده‌اید؟

با محاسبه متراژ پروژه و نرخ‌های فروش می‌توان به یک قیمت برای کل پروژه رسید و در نهایت مجموع دارایی را از مجموع بدهی‌ها کسر کرد تا ببینیم به ازای هر سهم چقدر خالص ارزش دارایی ایجاد می‌شود.

با افزایش سرمایه جدید شرکت و با توجه به اینکه قوه قضائیه وارد شده بهتر است رقم جدیدی اعلام نکنیم و این کار را به دست کارشناسان مالی این قوه واگذار کنیم.

اما در مردادماه که در یکی از شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری بورسی، سهام را تحلیل کردیم قیمت هر سهم را حدود 1700 تومان به دست آوردیم که قیمت 12هزار تومانی به‌خوبی حباب شکل‌گرفته را نشان می‌دهد.

ضمن اینکه اینها تماما در شرایطی است که اصلا مشکلات مربوط به مجوزهای ساخت پروژه حل شود.

  • مدیرعامل شرکت ادعا می‌کند فقط 10هزار میلیارد تومان ارزش تجاری‌های مجموعه است. شما به چه عددی رسیدید؟

مبنای محاسبه ما نرخ‌های فروش به نسبت پیشرفت فیزیکی مندرج در صورت‌های مالی است. در واقع رقم واقعی چیزی را که به فروش رفته بود، مبنا قرار دادیم.

ضمن اینکه آن عدد 10هزار میلیارد تومانی مبنای صحیحی ندارد چرا که اولا قیمت فروش هر متر 50 میلیون تومان به دست می‌آید؛ دوما بیش از 400 واحد تجاری از 1600 واحد پیش‌فروش شده که باید کسر شود.

البته اگر یک همچین ارزشی قائل هستند باید از ایشان پرسید پس چرا سال گذشته 122 واحد تجاری به همراه 63 واحد هتل را که حدود 8درصد پروژه می‌شد به قیمت 170 میلیارد بابت بدهی به بانک واگذار کردید؟

  • ارزش پـروژه کیـــش را هم در محاسبات‌تان در نظر گرفتید؟

پروژه کیش تا سال گذشته یک زمین به همراه یک رستوران بوده که قیمت تمام‌شده آن کمتر از 15میلیارد تومان برای شرکت بین‌المللی پدیده بود، اما به قیمت 450میلیارد به شرکت ابنیه و ساختمان پدیده یعنی همین شرکتی که مردم سهامش را خریده‌اند فروخته شد.

از آنجایی که قطعا تاکنون 450میلیارد در این پروژه هزینه نشده است با وضعیت فعلی که هنوز کار خاصی هم انجام نشده، نمی‌توان ارزش‌افزوده خاصی را متصور بود.

  • مدیران شرکت تاکید زیادی هم روی برند شرکت پدیده دارند. با توجه به اینکه ارزش برند هم در همه جای دنیا قابل قیمت‌گذاری است، آیا آن را هم در نظر گرفته‌اید؟

اگر شناختی هم از این برند باشد مربوط به شرکت بین‌المللی پدیده شاندیز است نه ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز. چون تبلیغات تماما با نام بین‌المللی پدیده شاندیز انجام می‌شود.

ضمن اینکه برند پدیده به نام آقای پهلوان ثبت شده است و مردم سهمی در ارزش برند پدیده ندارد. از طرفی در بین صد برند ارزشمند کشور که مجموعا 30هزار میلیارد ارزیابی شده بودند، نامی از پدیده شاندیز نبود.

یعنی ارزش برند کمتر از 300میلیارد تومان است. پس در مقیاس 22600میلیارد تومانی عدد قابل‌توجهی نیست. نکته تاسف‌بار جایی است که عمده تبلیغات در راستای ارتقای ارزش برند از جیب شرکت ابنیه و ساختمان انجام می‌شود نه جیب صاحب برند.

  • از کل سهام چه میزان در دست مردم است؟

حدود 22درصد از کل سهام در دست مردم است و بقيه در اختیار شرکت بین‌المللی پدیده شاندیز که مالک آن خانواده پهلوان است.

در واقع این خانواده با 18 تریلیون تومان دارایی هم‌اکنون یکی از ثروتمندترین خانواده‌های خاورمیانه محسوب می‌شود که البته عمدتا خودساخته و کاغذی است و مبنای واقعی ندارد چون مبنای آن سهامی است که حباب بزرگی دارد.

  • به نظر می‌رسد عده بسیاری در پروژه پدیده مشغول به کار هستند، آیا درست است که توقف این پروژه باعث بیکاری 30هزار نفر می‌شود؟

این عدد 30هزار نفر به نظر نمی‌رسد مبنای منطقی داشته باشد. کل کارکنان رسمی شرکت ابنیه پدیده تا ابتدای امسال کمتر از 400 نفر است؛ البته چون بخش عمده‌اي از کار توسط پیمانکار انجام می‌شود باید دید پیمانکاران چه تعداد را مشغول کرده‌اند.

آن هم باید قطعا کمتر از این رقم باشد چون کل هزینه‌های پیمانکاری سال گذشته 90میلیارد تومان بوده که با فرض اینکه تمام آن را دستمزد و سربار فرض کنیم این عدد مناسب اشتغالزایی 4 تا 5 هزار نفری است نه 30هزار نفر.

  • کدام دسته از سهامداران پدیده سود کردند؟

سهامدارانی که از سه سال پیش سهام خریده بودند و تا قبل از مشکلات اخیر، سهام را به فروش رسانده بودند قطعا سود کرده‌اند. چون قیمت سهام هیچ‌گاه در این مدت پایین نیامده بود.

  • چطور پایین نیامده بود، مگر سیستم عرضه و تقاضا نوسان قیمت ندارد؟

دقیقا مشکل همین‌جاست، قیمت سهام اصلا در سیستم عرضه و تقاضا تعیین نمی‌شد بلکه توسط سهامدار هر دفعه قیمت بالاتری تعیین می‌شد و ادعا می‌شد به این قیمت از شما خریداریم و چون دائما قیمت بالا می‌رفت همه به فکر خرید بودند نه فروش.

به همین دلیل دو سال پیش جمعا 120میلیارد تومان سهام فروخته بودند، اما در همین شش‌ماهه اول امسال این عدد به 770 میلیارد تومان رسیده بود. دقیقا شبیه گلوله برفی که بزرگ‌تر می‌شود و با سرعت بیشتری به انتهای دره حرکت می‌کند.

  • آیا پدیده به ارگانی هم بدهکار است؟

بله، بزرگ‌ترین بدهی این شرکت به موسسه مالی و اعتباری میزان است که مبلغ آن تا شهریور93 حدود 600 میلیارد تومان است.

البته بیم آن هم می‌رود که جهت بازخرید فعلی سهام، مبالغ بیشتری از این دست موسسات استقراض شود که بر اساس صورت‌های مالی منتشره، تامین مالی با نرخ 30درصد هم انجام می‌شود.

عدم توانایی در بازپرداخت آنها، این موسسات و پول هزاران سپرده‌گذار آنها را نیز دچار مشکل خواهد کرد.

  • به عنوان صحبت پایانی آیا نکته خاصی وجود دارد که به آن اشاره نشده باشد؟

انصاف نیست از تلاش‌های دادستان محترم مشهد که خودشان مستقیما وارد پرونده شدند، تشکر نکنیم.

شاید بعدها مردم بدانند اگر رشد سهام پدیده در اینجا متوقف نمی‌شد چند سال دیگر فاجعه بسیار بزرگ‌تری رخ می‌داد که ابعاد مختلف اقتصادی کشور را درگیر می‌کرد.

اما به عنوان پیشنهاد شاید بد نباشد نحوه بازخرید سهام به نوعی باشد که حقوق سهامداران به نسبت مساوی در آینده و حال تقسیم شود چرا که مشخص نیست دارایی‌های شرکت تکافوی ارزش فعلی بازخرید را بدهدیا نه.

منبع:همشهري‌اقتصاد