در اين دوران فراز و نشيبهاي زيادي در ارتباط با روند مذاكرات وجود داشته است. كشورهاي مختلف تعهداتي را ابراز داشته و گاهي از تعهدات خود عدول كردهاند. چنين فرايندي نشان ميدهد كه روند ديپلماسي هستهاي يكي از ضروريترين اهداف راهبردي ايران وساير كشورهاي شركتكننده در مذاكرات چند جانبه است. جهان غرب و آمريكا نيز براي ادامه مذاكرات اهداف مشخص و تعيين شدهاي را پيگيري ميكنند.
مهمترين هدف كشورهاي جهان غرب آن است كه بدون درگيري نظامي، اهداف راهبردي خود براي كاهش قابليتهاي هستهاي ايران را فراهم آورند. از آنجا كه ديپلماسي، ابزار سياست راهبردي و سازوكارهاي امنيتي محسوب ميشود به همين دليل است كه آمريكاييها به ادامه ديپلماسي نياز وافر داشته و آن را ابزار سياست خارجي خود براي متقاعدسازي ايران ميدانند. در چنين فرايندي ديپلماسي هستهاي آمريكا در برخورد با ايران داراي 2ويژگي مشخص است:
اولين ويژگي ديپلماسي هستهاي آمريكا را ميتوان بهرهگيري از سازوكارهاي اجبار و ديپلماسي اجبار دانست. در واقع آنچه آمريكا در قالب پروتكل الحاقي و همچنين موضوعات مربوط به PMD مطرح ميكند را بايد بهرهگيري از شكل خاصي از ديپلماسي براي تحقق اهداف راهبردي دانست.
دومين ويژگي ديپلماسي هستهاي آمريكا، بهرهگيري از عامل فرسايش است. بهعبارت ديگر آمريكاييها با طولاني كردن مذاكرات هستهاي تلاش دارند تا ايران را در وضعيت فرسايش قرار دهند. در چنين شرايطي است كه بيشترين مطلوبيتها براي آمريكا و گروه1+5 در فضاي ديپلماسي حاصل خواهد شد.
بخش ديگر اهداف ديپلماسي آمريكا در روند مذاكرات هستهاي با ايران را بايد تحول در الگوي تعامل با كشورهاي انقلابي دانست. براي مثال نگرش اوباما براي بازسازي روابط با كوبا و فرايند معطوف به ديپلماسي آشتي، نمادي از قدرت نرم محسوب ميشود. در فضاي قدرت نرم كشورها براي نيل به توافق از سازوكارهاي كنش همكاري گيرانه بهره ميگيرند. به اين ترتيب مقامات آمريكايي بر اين اعتقادند كه اگر ديپلماسي هستهاي منجربه ايجاد زمينهاي براي ورود ايران به سوي جامعه بين الملل باشد، در آن شرايط است كه زمينه براي پيگيري اهداف انقلابي از سوي بازيگران پيراموني كمتر حاصل ميشود.
در نهايت هم بايد به اين موضوع توجه داشت كه رقابتهاي سياسي حزب جمهوريخواه و دمكرات در حال گسترش است. رقابتهاي انتخاباتي براي انتخابات رياستجمهوري و كنگره در نوامبر 2016 انجام ميگيرد. اما زمينههاي چنين انتخاباتي هماكنون در محيطهاي حزبي آغاز شده است. در اين شرايط اوباما تلاش دارد تا نشان دهد اگرچه جورج بوش و حزب جمهوريخواه زمينههاي ايجاد آشوب در سياست جهاني را بهوجود آوردهاند اما اوباما توانسته از طريق ديپلماسي و سازوكارهاي قدرت هوشمند به نتايج مؤثرتري دست يابد.
- استاد دانشگاه تهران