به گزارش ایسنا، در بررسی تحولات سالهای آخر جنگ نمیتوان از «استراتژی دفاع متحرک» عراق چشم پوشی کرد، استراتژی نظامای که اثرات مهمی در شکل گیری شرایط آخر جنگ هشت ساله عراق علیه ایران داشت.
سالهای 1364 و 65 از مهمترین مقاطع جنگ ایران و عراق به شمار میرود. به این معنی که پس از یک دوره ناکامی، طراحی و اجرای عملیات «والفجر8» در منطقه راهبردی فاو، موازنه جنگ را به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر داد. با این حال، فتح فاو باوجود همه ابعاد و جوانب آن نتوانست شرایط وخواستههای ایران جهت خاتمه جنگ را تأمین کند. در چنین شرایطی اجرای یک عملیات پیروزمندانه دیگر، امکان تحقق خواستههای ایران را فراهم میآورد . برایناساس و پس از نامگذاری سال 1365 بهعنوان «سال سرنوشت»، عملیات «کربلای4» به منزله یک نبرد تعیینکننده، در دستور کار فرماندهان سپاه قرار گرفت، اما از آنجا که در عملیات کربلای4 نتیجه مطلوب حاصل نشد، پیامدهای ادامه این روند میتوانست، دستاوردهای پیروزیهای پیشین را در مخاطره قرار دهد.
بعد از آخرین پیروزی بزرگ ایران یعنی فتح فاو(1364) ارتش عراق که کاملا در لاک دفاعی فرورفته بود سعی کرد تغییری در استراتژی خود انجام بدهد، فرماندهان عالی عراق تصمیم گرفتند که با ماندن در مواضع دفاعی و حفظ موقعیت با انجام عملیاتهایی با شدت کم یا متوسط نیرویهای ایرانی را به گونهای درگیر کنند که ایران فرصت نکند برای انجام یک عملیات بزرگ دیگر در حد و اندازه والفجر 8 نیرو و امکانات جمع کند، به همین منظور از سوی دشمن طرح «استراتژی دفاع متحرک» برنامهریزی شد. البته این استراتژی پس از سقوط دژ دفاعی بصره در جریان عملیات کربلای5 کنار گذاشته شد.
در فاصله سالهای 64 تا 65 ارتش عراق با استفاده از استراتژی دفاع متحرک برای دستیابی به آنچه که مورد نظرش بود، عملیاتهای زیر را انجام داد:
15 اسفند64: حمله به «چوارتا» و اشغال مناطقی که در جریان عملیات والفجر9 توسط نیروی خودی تصرف شده بود.
29 اسفند64: حمله به «پنجوین» و آزاد کردن قلههای شیخ گزنشین، میشلان و شیخ لطیف.
15 فروردین65: تصرف ارتفاعات شاخ شمیران و شاخر سورمر در محور دربندی خان.
18فروردین65: تصرف تپه 175 شرهانی در محور پیچ انگیزه به شرهانی.
22 فروردین 65: تصرف بخشی از ارتفاعات سومار نظیر تپه اسماعیل خانی و پاسگاه دوله شریف در جبهه میانی.
4اردیبهشت65: تصرف 250 کیلومتر مربع در محور سیدکان شامل ارتفاعات سرسول؛ گرشولان و لولان.
6 اردیبهشت65: 200 متر پیشروی دشمن در مواضع خودی در جنوب جزیره مجنون توسط یک لشکر عراق . این عملیات 4 روز طول کشید.
10 اردیبشهت65: پیشروی در جبهه خودی در محور فکه- بجلیه به عمق هفت کیلومتر و عرض 20 کیلومتر. دشمن تحت فشار خودی مجبور به عقبنشینی شد.
19اردیبهشت65: حمله چند روزه برای فتح ارتفاعات حمرین بی نتیجه ماند اما حدود 35 کیلومتر مربع از اراضی منطقه توسط دشمن تصرف شد.
24 اردیبهشت65: تصرف ارتفاعات 2519 و 2435 در منطقه حاج عمران در طی یک جنگ 10 روزه توسط دشمن.
نهایتا در روز 26 اردیبهشت سال 65، ارتش عراق توانست بزرگترین موفقیت خود در استراتژی دفاع متحرک را بدست آورد و شهر مهران را به تصرف خود دربیاورد.
حرکت جدید دشمن که بعد از بازپسگیری منطقه چوارتا از روز 16 اسفند 1364 آغاز شد، تا روز27 اردیبهشت 65 یعنی اشغال مهران به اوج رسید و با ضربهِ سختی که در جریان آزادسازی مهران و ارتفاعات استراتژیک آن منطقه متحمل شد، پایان یافت. در این تحرکات، دشمن افزون بر تعقیب هدف، به نتایج زیر نیز میاندیشید و آنها را در زمرهِ اهداف خود قرارداده بود:
1-زمینگیر کردن توان تهاجمی یگانهای خودی، به ویژه جلوگیری از سازماندهی، تجمع و آمادگی نیروها برای انجام عملیات گسترده آینده و در نهایت، جلوگیری از ادامهِ جنگ.
2-به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ و تعیین نقطه و نوع نبرد.
3-کسب زمان برای بازسازی و بالابردن توان رزمی خود.
4-بهرهبرداری تبلیغاتی و برقراری و حفظ موازنهِ سیاسی در جنگ.
5-روحیه بخشیدن به ارتش شکست خورده و مردم عراق.
6-جلوگیری از مأیوس شدن دنیا از توانایی ارتش و رژیم بعث عراق.
7-تضعیف جبههِ مهم فاو برای ضربه زدن به این خط در موقعیت مناسب.
8-تسلط بر سلسله از نقاطی مهم و ترمیم خطوط پدافندی و به دست آوردن موقعیت مناسب دید و تیر برای کاستن از اضطرابهای خود و صرفهجویی در نیرو و امکانات.
9-گرفتن اسیر برای تبلیغات و همچنین، کسب اطلاعات در مورد خطوط پدافندی، عملیات محدود و گسترده.
اما پاسخ سپاه پاسداران یک سلسله عملیات محدود برای خروج نیروی خودی از انفعال بود. عملیاتهای کوچک در غرب و باز کردن جبهه کردستان پیامد استراتژی دفاع متحرک عراق برای ایران بود.
پاسخ ایران به استراتژی دفاع متحرک عراق بدین شرح بود:
عملیات «کربلای1»
عملیات «کربلای2»
عملیات کربلای3(اشغال سکوی العمیه به مدت تقریبا یک روز و به آتش کشیدن سکوی البکر)
عملیات انصار(20 شهریور65)
عملیات فتح یک(کرکوک عراق 20مهر65)
عملیتات فتح 2(سد دوکان عراق 4آبان65)
عملیات فتح 3(محور زاخو-دهوک عراق 29 آبان)
عملیات نصر (28 دی محور دهوک-دولان65)
عملیات فتح4 (دیانا عراق 22 بهمن65)
استراتژی دفاع متحرک عراق،با انتقال سریع 150 عراده تانک «تی 72» روسی که در زمان خود از مدرنترین تانکها بود و آر پی جی روی زره آن اثر نداشت مگر از فواصل خیلی نزدیک و اصابت به نقاط خاص شلیک شود. عراقیها در کنار این 150 تانک 150 دستگاه تریلی تانک بر هم قرار داده بودند و در هر نقطهای که نیروهای ایرانی اقدام به «آفند»(حمله) می کردند بلافاصله تانکها را سوار تریلیها می کردند و به نقطه درگیری میرساندند، البته بخاطر وجود راهها و اتوبانهای متعدد در شرق عراق، این جابجایی بسیار سریع و موثر انجام میشد، در حالی که خطوط ارتباطی ایران در استانهای غربی چنین ویژگیهایی نداشت.
ادامه استراتژی دفاع متحرک عملا به معنای تبدیل جنگ عراق علیه ایران به یک جنگ فرسایشی اما محدود بود، فرماندهان وقت سپاه با دستور محسن رضایی، برای ناکامی ارتش عراق، تصمیم گرفتند به هرقیمت ممکن یک عملیات بزرگ آفندی در جبهه جنوب طراحی کنند که عملیاتهای کربلای 4 و کربلای 5 در دی ماه 1365 نتیجه این تلاش شد.
طی عملیات کربلای4 سپاه در حدود 200 گردان عملیاتی را وارد صحنه کرد و در حدود 400 گردان دیگر در حالت ذخیره داشت، اما در نهایت نتیجه دلخواه در عملیات کربلای4 به دلیل لو رفتن آن حاصل نشد ولی کمتر از 15 روز بعد عملیات کربلای 5 از محور شلمچه انجام شد که سبب غافلگیری عراق شد. در حقیقت انجام عملیات «کربلای1» موجب توقف و پایان اجرای استراتژی دفاع متحرک عراق شد.
عملیات کربلای5 نقطه عطف بزرگی در تاریخ جنگ تحمیلی محسوب میشد.بعد از عملیات کربلای 5و غافلگیری عراق، صدام به فکر تجهیز و بازسازی کلان ماشین جنگی خود افتاد و در فاصله سال 66 تا 1367 ، ارتش عراق عملا بطور کامل و خطرناکی بازسازی شد.
از ابتدای سال 1367( آخرین سال جنگ) عراق بار دیگر مانند سال نخست جنگ به استراتژی تهاجمی روی آورد، حمله مجدد به جاده استراتژیک اهواز-خرمشهر در سال 1367 و تکرار حوادث روزهای اول جنگ یکی از تلخترین روزها بود. دراین سال بود که عراق مناطقی همچون فاو و شلمچه را از ایران بازپس گرفت.