درصورت تصويب اين طرح، يك بار براي هميشه مشكل افرادي كه توانايي كاركردن ندارند و ناني هم در سفرهشان نيست حل ميشود.با حجتالاسلام محمد رضا رجايي نماينده مردم گناباد درباره چگونگي ريشه كن كردن فقر در ايران گفتوگو كردهايم.رجايي علاوه بر عضويت در كميسيون اقتصادي مجلس، رياست فراكسيون اقتصاد مقاومتي را هم بر عهده دارد.
- بهنظر شما فقر اولويت چندم حكومت اسلامي است. يعني كدام كارها را نبايد كرد و اول بايد به فقرا رسيد؟
بعضيها ادعا ميكنند، رسيدگي به فقرا با رشد اقتصادي منافات دارد. وقتي كه ما در مرحلهاي از كمتوسعه يافتگي هستيم كه اگر رشد نكنيم، نظام و كيان جامعه به خطر ميافتد. در چنين شرايطي، پيشرفت و رشد اولويت دارد. اما اگر فقط ميخواهيم باشتاب بيشتري رشد داشته باشيم نميتوانيم به بهانه رشد، نسبت به سرنوشت فقرا بيتفاوت باشيم. اين رشد از نظر اسلام به درد نميخورد.
- طرفداران اين نظريه چه استدلالي دارند؟
آنها ميگويند اگر ما بخواهيم به فقرا برسيم، رشد به تأخير ميافتد استدلال آنها اين است. ميگويند فقرا اگر درآمدي داشته باشند، كل درآمدشان را مصرف ميكنند، حتي پولي علاوه بر اين درآمد قرض كرده و مصرف ميكنند. ولي پولدارها هر چه كه درآمد داشته باشند، 5درصد و 10درصد آن را مصرف ميكنند و پسانداز و سرمايهگذاري ميكنند. براساس اين تئوري موتور محرك رشد، سرمايه فيزيكي است. آنها ميگويند بايد پول و كارخانهها در كنار هم باشند تا رشد رخ بدهد.
- اگر پول و سرمايه نباشد چگونه رشد اقتصادي رخ بدهد؟
از سال 1980به بعد تئوري جديدي تحت عنوان سرمايه انساني مطرح شد كه معتقد است آنچه باعث رشد يك جامعه ميشود، سرمايه فيزيكي نيست. طرفداران اين ديدگاه ميگويند آنچه موتور رشد و توسعه در جوامع است، افراد مبتكر و خلاق و نوآور هستند.طبيعتاً هر چه كه فقر در جامعه كمتر باشد، اين افراد بيشتر فرصت ديده شدن و فعاليت به نفع رشد اقتصادي را پيدا ميكنند.
- شواهد هم همين را تأييد ميكند؟
بله، آلمان بعد از جنگ جهاني دوم به كلي ويران شد و تمام كارخانههايش از بين رفت. سرمايه فيزيكياش از بين رفت اما سرمايه انساني كشور باقي ماند.
- وضعيت ايران چگونه است؟
ما صاحب اقتصاد قدرتمندي هستيم. اگر يك توزيع مجددي در اقتصاد صورت بگيرد دولت ميتواند ظرف يكي دوسال تأمين اجتماعي را فراگير كند.البته منظورم اين نيست كه بخواهيم به زور مال ثروتمندان را بگيريم و به فقرا بدهيم.
- چگونه بايد اين كار را كرد؟
بعضي وقتها تصور ميشود كه ميخواهيم به جان ثروتمندان بيفتيم و به بهانههاي مختلف ثروتشان را از آنها بگيريم. اما ماليات در همه دنيا متداول است. در كشوري مثل انگليس، كسي كه ثابت بشود فرار مالياتي انجام داده، ولو اينكه مبلغ كمي باشد، او را در ليست سياه ميبرند. نه ميتواند وام بگيرد نه كارت اعتباري به او ميدهند. در كنار اين منبع مالياتي، منبع عظيم يارانه را داريم. اگر يارانهها را درست هدفمند كنيم فقر ريشه كن ميشود. بهنظر من از طريق اصلاح نظام مالياتي و هدفمند كردن واقعي يارانهها ميتوان فقر را در اين كشور براي هميشه از بين برد.
- چرا در همه سالهاي گذشته مشكل فقرا حل نشد؟
چون يارانه هدفمند نشده است. ما الان 20درصد يارانه را نقدي كردهايم. 80درصد آن همچنان غيرنقدي است و به ثروتمندان بيشتر ميرسد. همان را هم كه نقدي كردهايم، باز داريم به همه ميدهيم.
- در چارچوب هميندرآمدهايي كه الان بهعنوان يارانه دارد توزيع ميشود چه؟ آيا ميتوانيم فقر را از بين ببريم يا نه؟
قطعا ميتوانيم. الآن براساس برآوردي كه وجود دارد، حدود 33ميليون نفر افرادي هستند كه نياز به حمايت دارند. بهخاطر اينكه بيكار هستند يا بهخاطر اينكه از كارافتاده هستند يا وضعيت شغلي آنها بهگونهاي است كه كفاف زندگي آنها را نميدهد. حالا بگوييم 35ميليون نفر. البته نميشود به آنها فقير گفت. الآن فرض ما اين است كه 76ميليون هم يارانه ميگيرند. اگر بتوانيم يارانه را به اين 35ميليون بدهيم. به اين ترتيب يارانه آنها بيش از 2برابر ميشود.حالا اگر يارانه را به كساني كه در فقر مطلق هستند، كساني كه به دلايلي مانند كهولت سن يا بيماري توانايي كاركردن ندارند اختصاص بدهيم، حتما وضع آنها بسيار بهتر خواهد شد و شاهد وجود فقر مطلق و آزاردهنده در جامعه نخواهيم بود.
- شناسايي ثروتمندان كار سختي نيست
آن زمان كه در دولت قبل ميخواستند هدفمند ي را آغاز كنند، اطلاعات همه مردم را نداشتند اما بايد به فكر ميافتادند و اين كار را انجام ميدادند.اما الان كار خيلي سختي نيست. بعضيها درآمدشان مشخص است. آنهايي كه حقوق بگير نيستند و كار بازاري دارند را تقريباً ميشود تخمين زد. يكي از مديران عالي رتبه ثبت اسناد ميگفت، ما الآن تمام سندها را آنلاين داريم. يعني هر زماني كه دولت بخواهد، ميتواند تشخيص بدهد چهكسي چقدر ملك دارد و كجا دارد.