تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۸۶ - ۱۰:۳۷

ترجمه-امیررضا نوری‌زاده: رویکرد بازیگران هالیوود به کارگردانی در سال‌های اخیر شدت گرفته است.

بازیگرانی که در اوج شهرت و محبوبیت، ترجیح می‌دهند به پشت دوربین بروند، عموماً این کار را برای دستیابی به جایگاهی تازه انجام می‌دهند. مثلاً رابرت رافورد وقتی در اوایل دهه 80 به کارگردانی روی آورد، هنوز ستاره پولسازی بود.

 منتها او با «مردم معمولی» موفق شد خود را در مقام فیلمسازی خوش ذوق نیز تثبیت کند و جالب اینکه اسکار بهترین کارگردانی را هم دریافت کرد. درست مثل کلینت ایستوود که با نشستن به روی صندلی کارگردانی،‌ جایگاه خود را از بازیگر نقش‌های حادثه‌ای و وسترن‌های اسپاگتی، به یکی از مهمترین فیلمسازان سینمای معاصر آمریکا ارتقا بخشید. شان پن و آل پاچینو هم در کارگردانی عرصه‌هایی را مورد توجه قرار دادند که به عنوان بازیگر به آنها نرسیده بودند.

حالا هم نوبت به لئوناردو دی‌کاپریو رسیده است؛ کسی که تا همین چند سال پیش فقط یک ستاره پولساز بود ولی بعد از چند همکاری پیاپی با اسکورسیزی نشان داد که جز خوش سیمایی، بازیگر مستعدی هم هست.

دی کاپریو به تازگی مستندی با موضوع محیط زیست مقابل دوربین برده است که سیمای تازه‌ای را از او ارائه می‌دهد؛ سیمای فیلمسازی که دغدغه‌های اجتماعی دارد و کوشیده تا با فیلمش هشداری در خصوص فجایع محیط زیستی بدهد. حالا دیگر با قطعیت می‌توان گفت که او دیگر آن پسرک عاشق پیشه «تایتانیک» نیست.

لئوناردو دی‌کاپریو در کنار حضور فعال در عرصه سینما و نقش‌آفرینی قابل قبول در فیلم‌هایی چون مردگان و الماس خونین، در زمینه حفظ محیط‌زیست نیز فعال است و با صرف هزینه و برگزاری نشست‌های بین‌المللی و سخنرانی در کنفرانس‌هایی که در نقاط مختلف جهان به بهانه مبارزه با پدیده گرمایش جهانی در سالهای اخیر  برگزار شده است، از چهره‌های پیش رو در این زمینه به حساب می‌آید.

او اخیراً مستند بلندی تحت عنوان ساعت یازدهم را ساخته که در بخش‌ جانبی جشنواره بین‌المللی فیلم کن نیز به نمایش در آمد و به بررسی اثرات و عواقب زندگی صنعتی بر محیط‌زیست می‌پردازد. گفت‌وگو با او به همین بهانه است. 
***

  • چرا ساخت این فیلم تا این حد برای شما مهم بود ؟

- این فیلم مستقل در واقع ابزاری بود تا در کنار بحث‌هایی که در رسانه‌ها  درباره محیط‌زیست می‌شود این امکان بوجود آید تا برخی مسائل به شکل آزادانه و فارغ از محدودیت‌های موجود در رسانه‌ها مطرح شود. این اصلی‌ترین دلیل من برای ساخت این فیلم بود ولی طبیعی است که دغدغه‌های شخصی هم بی‌تاثیر نبوده است.

  •  مزایای ساخت این‌گونه فیلم‌ها چیست؟

- اگر منظور شما از این قضیه سود مالی باشد باید بگویم که پاسخ به این سوال مشکل است چون من هرگز به این پروژه به عنوان کاری درآمدزا نگاه نکرده‌ام. من هنرپیشه جوانی هستم و هنوز در آغاز کارم قرار دارم ولی از سالها قبل به محیط ‌زیست احترام می‌گذاشتم و مستندهای زیادی را درباره طبیعت دیده‌ام که در اکثر آنها دلایل موجود در انقراض برخی گونه‌های جانوری و گیاهی به نحو جدی مطرح می‌شود و طبیعی بود که چنین فیلم‌هایی تاثیر زیادی بر من بگذارد و به تدریج تصمیم گرفتم تا در این باره تحقیقات بیشتری داشته باشم و به مسائل زیست محیطی اهمیت بیشتری بدهم.

من حتی در 10سال قبل گفت‌وگوی مفصلی با ال‌گور داشتم و او توضیح داد که شرایط جوی دنیا چگونه به نحو ناامیدکننده‌ای در حال تغییر است و چرا او حدود یک دهه در این زمینه به تحقیق پرداخته است.

 او در آن دیدار از من خواست تا در این زمینه به او کمک کنم، چرا که تا آن زمان در رسانه‌ها به اندازه لازم به دلایل وقوع رخدادهایی از جمله تغییرات آب و هوا، سیل و توفان اهمیت لازم داده نشده بود. بنابراین تصمیم گرفتم تا از طریق حضور فعال در سازمان‌هایی چون گلوبال گرین و ان‌آر‌دی‌سی در تشکل‌های زیست محیطی بیشتر فعال باشم.

اکنون ما نسبت به 10 سال قبل در شرایط حساس‌تری قرار داریم و پدیده گرمایش به عنوان یک تهدید جهانی برای بسیاری از مردم مطرح است و فیلم‌هایی مثل ساعت یازدهم می‌تواند برای جوانان هم هشدار دهنده باشد.

  •  در این فیلم به تاثیر مخرب فرهنگ مصرف‌گرایی بر محیط‌زیست اشاره می‌شود. این قضیه چه تاثیری بر جوانان که عمده مصرف‌کنندگان را تشکیل می‌دهند، خواهد داشت؟

- این مشکل بزرگی است چون ما راهی عملی برای متوقف کردن پدیده مصرف‌گرایی نمی‌شناسیم. البته هدف فیلم هم معرفی راه‌حلی صرف برای این مسئله نیست.

  •  به نظر می‌رسد شما با این فیلم قصد دارید مخاطبانی متفاوت با فیلم «یک حقیقت تلخ» از ال‌گور را داشته باشید. آیا این قضیه قبل از هر چیزی به حضور شما در این پروژه و جذابیت نام شما برمی‌گردد؟

- امیدوارم که همه از همین عنوان تماشاگر متفاوت استفاده کنند. البته من قصد ساخت فیلمی سیاسی را نداشتم چون به اندازه کافی در حال حاضر سوژه سیاسی وجود دارد و مردم دیگر سیاست‌زده شده‌اند.

هر چند که در فیلم اشاراتی هم به سیاستمداران وجود دارد، اما فیلم در نهایت تلاش می‌کند تا با تماشاچی ارتباط برقرار کند که خواهان اقدامی جدی در این زمینه است و نسبت به گفته‌های دانشمندان در این فیلم عکس‌العمل جدی انجام می‌دهد. به عقیده من در کنار این قضیه نیاز به نوعی تحول هنری هم به چشم می‌خورد و این قضیه هیچ ربطی به جناح‌های سیاسی موجود در آمریکا و یا سایر نقاط جهان ندارد.

  •  آیا شما نگران نیستید که مردم به این خاطر که شما یک شخصیت مشهور هستید، این فیلم را نفی کنند و آن را یک ژست روشنفکرانه از سوی شما تلقی کنند؟

- من از این مسئله آگاه هستم که حضور یک شخصیت شناخته شده هالیوودی در فیلم‌هایی از این‌دست همیشه با بدبینی همراه بوده است و مردم از خود می‌پرسند که چرا باید اصلاً به گفته‌های چنین هنرپیشه‌ای توجه کرد.

من در این فیلم سوالاتی را مطرح می‌کنم و از دانشمندان می‌خواهم تا به این سوالات پاسخ دهند البته در گذشته هم حرکات مشابهی در امور دیگر صورت گرفته است ولی من در این فیلم در حد یک شهروند نگران محیط‌زیست و نه یک متخصص امور محیط‌زیست به طرح برخی مسائل پرداخته‌ام.

منبع: پره‌میر/ آگوست2007