تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۲

ندا داوودی: فانتزی‌های عاشقانه و رویاهای دوران نوجوانی با زندگی زناشویی فرق دارد. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید عشق در ازدواج پیدا نمی‌شود که اصیل‌ترین عشق با پیوند زناشویی آغاز و طی زمان رشد می‌کند.

اما واقعيت و خيالاتي كه اين روزها مد شده، داستان «ميان‌ ماه من تا‌ ماه گردون، تفاوت از زمين تا آسمان است» را تكرار مي‌كند. شايد خودتان هم ندانيد كه زندگي شما به همين شكل و قالبي كه هست، اين امكان را دارد كه از تمام افسانه‌هاي تاريخي عشق، جلو بزند و تا آخر عمر گرم و پايدار بماند. به‌شرطي كه شما خودتان و رابطه عاطفي بين خود و همسرتان را يك رابطه منحصر به فرد ببينيد كه با همه رابطه‌هاي همسرانه كه در اطراف خود مي‌بينيد فرق دارد. به جاي غرق‌شدن در روياي عشق‌هاي فانتزي و دق‌مرگ شدن از حسرت خوردن، عشق و علاقه‌اي كه در زندگي خودتان جريان دارد را ببينيد.

  • زبان عشق همسرتان را كشف كنيد

دوست‌تان تماس مي‌گيرد و مي‌گويد كه وقتي از سفر برگشته است، همسرش از مقابل در تا جايي كه او هميشه مي‌نشيند را با گل سرخ علامت‌گذاري كرده يا مثلا در يك مهماني وقتي همه مشغول حرف زدن با هم هستند همسر خواهرتان از آنطرف با يك بشقاب ميوه پوست كنده بيايد و آن‌ را به خواهر شما بدهد. در چنين لحظاتي چه عكس‌العملي خواهيد داشت؟ درون‌تان چه خبر مي‌شود؟ آيا شما هم مثل خيلي‌هاي ديگر در چنين شرايطي احساس مي‌كنيد رابطه مأيوس‌كننده‌اي با همسرتان داريد. اگر جواب‌تان مثبت است و تا به‌حال در خيلي از شرايط در مقابل ديگران و نوع ابراز عشق‌شان به يكديگر، فكر كرده‌ايد كه يك جاي رابطه شما و همسرتان مي‌لنگد، پس بايد كمي در افكارتان بازنگري كنيد. شايد يكي از دلايلي كه قديمي‌ها كمتر به جدايي فكر مي‌كردند همين بود كه در آن روزگار رسم نداشتند مقابل ديگران محبت‌شان را نشان دهند. اين رفتار در نهايت باعث مي‌شد تا كسي فكر نكند خواهر يا همسايه او عشق را به‌گونه‌اي آتشين‌تر تجربه مي‌كند. اين روزها وضع كمي فرق كرده تا جايي كه خيلي‌ها بدون پشتوانه واقعي احساسي دست به نمايش‌هاي رمانتيك مخصوصا در مهماني‌ها مي‌زنند تا همانطور كه چشم و همچشمي در لوازم خانه و تعويض تلويزيون 28اينچ به 52اينچ مي‌تواند جاري محترم را تا سرحد سكته پيش ببرد، نمايش‌هاي عاشقانه هم همين كاربرد را داشته باشد. وقتي چشم‌تان به زندگي عاشقانه ديگران دوخته شود به‌جاي تمركز بر ‌خود و داشته‌هاي ارزشمند رابطه خودتان، هر روز يك اتفاق ساده مي‌تواند شما را به اين نتيجه برساند كه زندگي‌تان از عشق خالي است. براي خوشبختي بايد باور كنيد كه اگر همسرتان با يك بشقاب ميوه مقابل چشم همه، آن هم در يك مهماني شلوغ كنار شما نمي‌نشيند و جوياي حال‌تان نمي‌شود، دليلي بر بي‌علاقگي او نيست. نمي‌خواهيم بگوييم كه همه ابراز علاقه‌ها نمايشي است، شايد هم كاملا واقعي باشد اما شما، آن فرد و هر انسان ديگري، هركدام زبان عشق مخصوص به‌خودتان را داريد. نبايد دست به مقايسه بزنيد كه در اين صورت مانند كلاغي كه مي‌خواهد راه‌رفتن كبك را تمرين كند، راه رفتن خودتان را نيز فراموش مي‌كنيد. از همين امروز تصميم بگيريد فهرستي از كارهاي همسرتان را كه مي‌تواند دليلي بر علاقه و عشق او به شما باشد تهيه كنيد؛ يعني سعي كنيد مدام در رفتارهاي او به‌دنبال زبان عشق مخصوص به او باشيد؛ ممكن است همسر شما داوطلبانه بخواهد بچه‌ها را به گردش ببرد تا شما در خانه استراحت كنيد يا اينكه در پخت‌وپز كمك حال‌تان باشد و يا حتي نگران اوضاع جسمي شما باشد. همه اينها هيچ دليلي غير از عشق و محبت ندارد. آن وقت مي‌بينيد كه شما در دنيايي از عشق و خوشبختي غرق بوده‌ايد بدون اينكه خودتان از وجود اين دنيا خبر داشته باشيد. زندگي عاشقانه از آسمان به خانه شما نمي‌افتد، تنها كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه ياد بگيريد با نشخوارهاي منفي فكري و مقايسه‌هاي بي‌مورد مبارزه كنيد؛ به همين سادگي، به همين دلنشيني.

  • يك آلوچه ترش در دهان‌تان بگذاريد و به خوشبختي فكر كنيد

اگر از شما بخواهيم ظرف مدت 10‌ثانيه به يك لواشك ترش يا آلوچه ترش فكر كنيد حتما بزاق دهان‌تان شروع به فعاليت مي‌كند و دهان شما پر از آب مي‌شود؛ به همين سادگي. آن وقت فكر كنيد كه شما هر روز و هر لحظه و مدام با خودتان نشخوار فكري داشته باشيد كه زندگي شما از عشق و محبت خالي است و با همسرتان رابطه عاطفي خوبي نداريد. چطور ممكن است اين افكار روي بدن و رفتار شما اثر نداشته باشد؟ وقتي معتقد باشيد كه عشق همين رفتار‌هاي خاص است كه ديگران دارند و جز اين نيست، چيزي كه از دست مي‌دهيد فرصت يك زندگي عاشقانه با همسرتان خواهد بود. همسرتان و واقعيت‌هاي رفتاري او صد سال هم كه بگذرد، تغيير نمي‌كند. وقتي شما از رابطه عاشقانه‌تان مايوس شده باشيد اين احساس به شريك زندگي‌تان هم منتقل مي‌شود و در نتيجه هر دو فكر مي‌كنيد زندگي مشترك شما مشكل دارد و اين، شروع اختلافات ريشه‌اي‌تر و بهانه‌گيري‌هاي بي‌اساس مي‌شود. شما مي‌خواهيد جاي خالي عشق را در زندگي‌تان به كم نمك بودن غذا و يا بيش از حد كار كردن همسرتان ربط دهيد. پس به جاي اين افكار، تصميم بگيريد هر روز صبح با نشاط به‌خودتان يادآوري كنيد كه شما خوشبخت هستيد و زندگي شما چيزي كم ندارد. گرچه در اين ميان بايد ياد بگيريد كه اختلاف نظر و بحث‌هاي منطقي در عاشقانه‌ترين زندگي‌ها هم رواج دارد اما آنچه زوج‌هاي عاشق را موفق مي‌كند يادگيري مهارت برخورد با اين اختلاف نظرهاست. اين شما هستيد كه بايد انرژي خودتان را مديريت كنيد؛ يعني تصميم بگيريد كه همه انرژي شما صرف غصه خوردن و حسرت خوردن بابت نبود عشق در زندگي‌تان شود يا اينكه تلاش كنيد و ياد بگيريد كه ساختن يك زندگي مشترك عاشقانه به چه مهارت‌هايي نياز دارد. هر چه به زندگي و روابط ديگران چشم بدوزيد و فانتزي‌هاي نوشته شده و شعار‌هاي رؤيايي را بخوانيد و زندگي خودتان را زير سؤال ببريد، از تعمير روابط عاجزتر مي‌شويد و حتي ممكن است كار به جاهاي باريك‌تر هم بكشد. در چنين شرايطي هم شما و هم همسرتان در معرض رفتارهاي نادرست قرار مي‌گيريد. خيلي راحت كسي مي‌تواند از گرد راه برسد و با چند جمله‌اي كه شبيه به روياهاي شماست و وقت گذاشتن در چت و فضاي مجازي و شايد هم ديدار‌هاي حضوري كاري كند كه حس كنيد عشق گمشده‌تان را يافته‌ايد. درحالي‌كه حتي اگر همان شواليه بر اسب سفيد كه حرف‌هاي رؤيايي مي‌زند زير يك سقف با شما بيايد و در نقش همسري قرار بگيرد، زبان عشق مخصوص خود را خواهد داشت كه ممكن است از همسرتان بسيار هم كم‌رنگ‌تر باشد. چيزي كه مي‌تواند تهديدي براي ازدواج و رابطه شما باشد و تا مرز جدايي و يا خيانت هم پيش برود تنها يك چيز است و آن هم به‌دنبال فانتزي‌هاي غيرواقعي بودن در يك زندگي واقعي است. البته عشق بايد در جاي جاي خانه‌تان حضور داشته باشد اما عشقي كه از‌ رؤيا گذشته و به واقعيت رسيده است. قرار بگذاريد تا خوبي‌هاي رابطه‌تان را پيدا كنيد، آنها را بنويسيد و روزي 3 بار صبح، ظهر و شب بعد از غذا با صداي بلند بخوانيد. به‌خودتان يادآوري كنيد كه اگر همسر دوست شما گل سرخ روي زمين مي‌ريزد و يا شمع روشن مي‌كند و حرف‌هاي رمانتيك مي‌زند، همسر شما هم كارهاي ديگري را انجام مي‌دهد كه ممكن است كسي نداند اما شما به‌خوبي مي‌دانيد؛ هر چند خيلي زود فراموش مي‌كنيد. يادتان هست وقتي بار قبل كه دعواي‌تان شد و او براي خريد ميوه رفت همان چيزهايي را خريد كه مي‌دانست شما دوست داريد؟ يا در زمان بيماري مادرتان هميشه او مادر شما را به دكتر برده است؟ وقتي قرار بود به ماموريت برويد لباس‌هاي‌تان را در چمدان چيد و پسته مغز شده هم كنار آنها گذاشت تا شب‌ها كه به هتل مي‌آييد، اگر دلتان ضعف رفت، گرسنه نمانيد؟

  • دينگ دينگ‌هاي عاشقانه

دينگ دينگ. صداي زنگ موبايل. تلفن همراه‌تان را برمي‌داريد، دوباره يك نفر احساس مسئوليتش گل كرده و شما را در يك گروه جديد عضو كرده‌ است. نگاهي به‌عنوان گروه مي‌اندازيد. عنوان قشنگي دارد: «عشق يعني اينكه» تصميم مي‌گيريد در گروه بمانيد و مطالبش را بخوانيد چون فكر مي‌كنيد زندگي زناشويي شما يخ كرده است و بد نيست با تغيير رفتارتان مقداري عشق را به رابطه با همسرتان تزريق كنيد. حالا از صبح تا شب مشغول خواندن معاني مختلف از عشق واقعي هستيد:
«- عشق اينه كه وسط دعوا بگه بسه عزيزم. ديگه حرف نزن، من عاشقتم!
- عشق اينه كه وقتي مي‌كوبي تو سينش و مي‌گي برو مي‌خوام تنها باشم بگه دستت درد نگرفت؟
- عشق اينه كه تو همه مهموني‌ها و جاهاي شلوغ هم بياد كنارت بشينه و بگه من فقط تو رو مي‌بينم.
- عشق اينه كه وقتي پيامك زدي تا وقتي جوابت را نداده، چشم از صفحه موبايلت برنداري.
- عشق اينه كه باهات بمونه تا ته خط تحت‌هرشرايطي.
- عشق اينه كه بخواد تو هميشه بخندي و نذاره هيچ وقت اشك از چشمات بياد.»

هركدام از اعضاي گروه كه جمله‌اي مي‌نويسد قبلش حتما تأكيد مي‌كند كه عشق واقعي هماني است كه او مي‌گويد و نوشته است. راستش اين كار آدم را بيشتر ياد تابلوي بعضي مغازه‌ها مي‌اندازد كه همه اصرار دارند بگويند ما شعبه اصلي‌اش هستيم. البته در لابه‌لاي فانتزي‌هاي عاشقانه‌اي كه نوشته مي‌شود، بعضي‌هايشان نه يك روياي سينمايي بلكه مي‌تواند يك واقعيت قابل دسترس باشد. هرچند عشق بين 2 نفر با توجه به‌خصوصيات آن دو و شرايط زندگي‌شان مي‌تواند تعاريف مختلفي داشته باشد؛ پس نمي‌توان عشق واقعي را در يك جمله براي همه نسخه پيچيد. شايد وقتي مجرد بوديد و اين جمله‌ها و تعريف‌هاي فانتزي از عشق را مي‌خوانديد با خودتان مي‌گفتيد كه من در زندگي‌ام به چنين عشقي خواهم رسيد اما وقتي پاي سفره عقد نشستيد و زير سقف زندگي مشترك رفتيد، ديگر نظرتان كمي فرق مي‌كند. آن‌وقت است كه مي‌دانيد وقتي دعواي‌تان مي‌شود، حرف عاشقانه رد و بدل نمي‌كنيد و اگر بخواهيد خيلي درست رفتار كنيد، به هم توهين نمي‌كنيد و خيلي آگاه و منطقي حرف‌تان را مي‌زنيد. ممكن است زماني كه واقعيت را با تعاريف مطرح شده خيلي دور مي‌بينيد، باخودتان مي‌گوييد شايد اصلا بين شما و همسرتان عشقي وجود نداشته باشد يا اينكه با افسردگي و ناراحتي مي‌گوييد: خوش‌به‌حال آنها كه عاشق هم هستند نه مثل من و شوهرم. در بهترين شرايط هم شايد با خودتان بگوييد: «اين قرطي بازي‌ها يعني چي؟ همين كه باهم دعوا نمي‌كنيم و بر سر 50درصد موضوعات تفاهم داريم، كافي است».

نمي دانيم شما چه عكس‌العملي با خواندن اين جملات داشتيد. بيايد كمي واقعي‌تر حرف بزنيم. اين جمله‌هايي كه در فضاي مجازي با عنوان عشق واقعي به خورد ما مي‌دهند فقط به درد همان فضاي مجازي مي‌خورد و واقعيت ندارد زيرا در حقيقت زندگي معناي ديگري دارد. با خودتان تمرين كنيد كه يك زندگي عاشقانه براي خود و همسرتان بسازيد اما هرگز با طناب پوسيده اين جملات و عكس نوشته‌ها به چاه افسردگي و حسرت سقوط نكنيد.

  • همه آنچه نـديـده بودم

چند سال است كه ازدواج كرده‌ام و از همان اول متوجه تفاوت‌هاي رفتاري همسرم و برادرش شدم. همسرم فرد درون‌گرا و آرامي است و برادر او درست برعكس. برادرشوهرم خيلي اجتماعي و خوش‌برخورد است و حتي همين تفاوت را در رفتار باهمسرش مي‌توان ديد. روزهاي اول چندان اهميت نمي‌دادم. فكر مي‌كردم همسر من هم به مرور مانند او مي‌شود اما چنين اتفاقي نيفتاد. شوهر من معلم بود و درس هم مي‌خواند. بيشتر وقتش را با كتاب‌هايش و يا فكر به شاگردهايش و طرح سؤال و تصحيح امتحانات مي‌گذراند. او خيلي اهل پيك نيك و مسافرت و مهماني نبود اما درست برعكس او برادر شوهرم كه كارمند يك شركت ساختماني بود و عصر‌ها زود به خانه مي‌آمد، بيشتر آخر هفته‌ها همراه با خانواده به گشت و‌گذار مشغول بودند. هر چه مي‌گذشت بيشتر احساس مي‌كردم كه شوهر من چيزي كم دارد و از رفتارهايش نااميد مي‌شدم. كم‌كم اين موضوع را به زبان آوردم و بيشتر مواقع وقتي در يك مهماني با خانواده برادرهمسرم بوديم، بعد از برگشت خيلي واضح به او مي‌گفتم كه برادرت از تو مرد بهتري است و رفتارش با همسرش مهربان‌تر است. شرايط مالي‌اش بهتر است و خلاصه هر قدر او شوهر خوبي است تو شوهر بدي هستي. امان از زمان‌هايي كه به خانه‌شان مي‌رفتيم. همه‌‌چيز را بي‌نظير مي‌ديدم. زماني كه برادر شوهرم به همسرش كمك مي‌كرد و رفتارهايي را انجام مي‌داد كه از نظر من خيلي خوب بود، باعث مي‌شد من احساس شكست كنم و بيشتر از همسرم دور شوم. اين داستان ادامه داشت تا يك‌بار كه آنها به خانه ما آمده بودند، وقتي چاي را همسرم دم كرد و آورد و مقابل همه تعارف كرد، همسر برادرش گفت كه هميشه در خانه مي‌گويد كه چقدر برادر شوهرش در دم‌كردن چاي و كمك در كارهاي خانه تبحر دارد! گويا يك‌بار از من شنيده بود كه گفته‌ام وقتي امتحان دارم هميشه ظرف‌ها را همسرم مي‌شويد و همين باعث شده بود تا به شوهر خود بگويد كه كاش تو هم مثل برادرت به رشد علمي من اهميت مي‌دادي. تشويقم مي‌كردي و با كارهايت حمايتم مي‌كردي تا بتوانم ادامه تحصيل دهم. وقتي با تعجب من روبه‌رو شد كه شوهر شما در كارهاي منزل خيلي كمك مي‌كند، آرام گفت: فقط وقتي مهمان داريم.

نمي دانم قضاوت او از همسرش چقدر درست بود اما قضاوتش از همسر من عين واقعيت بود. همسرم هميشه به من مي‌گويد كه هر كمكي مي‌كند تا به آرزوهايم برسم. توقع كار خانه از من ندارد و حتي اگر چند شب هم شام آماده نكنم، گله‌اي نمي‌كند. راستي همسر من خيلي خوبي‌هاي بيشتري دارد كه من آنها را نمي‌ديدم و فقط چند رفتار خاص برادر او را بزرگ كرده بودم و به‌خاطر تفاوت رفتاري آنها ديگر بقيه خوبي‌هايش را ناديده مي‌گرفتم. بعد از آن مهماني حال من بهتر شد و حال رابطه‌مان هم تغيير كرد. ديگر برادر شوهرم را هر چند مرد خوبي‌ است اما مرد ايده‌آلي نمي‌دانم و هر بار كه دقت مي‌كنم يك خوبي در زندگي خودم پيدا كرده و خدا را به‌خاطر داشتن چنين همسري شكر مي‌كنم و به‌خود او هم مي‌گويم كه همانطور كه هست، دوستش دارم.

  • كارشناس: دكتر فروغ نيلچي‌زاده، استاد دانشگاه و مشاور خانواده

مردي 40ساله هستم كه حدود 10سال از زندگي مشترك من و همسرم مي‌گذرد ولي او در همه اين 10سال مدام با من لجبازي كرده و تنها دليل اينكه تاكنون براي طلاق اقدام نكرده‌ام فرزند 8ساله‌ام است. هميشه انتظار دارد كه بهترين شرايط براي او مهيا باشد و از بهترين مكان‌ها خريد كند و اگر با او مخالفت كنم تا چند وقت با من صحبت نمي‌كند، من به‌خاطر فرزندم فقط صبوري مي‌كنم. او حتي گاهي اوقات در مقابل ديگران براي بيان مخالفتش رفتارهاي نادرستي نشان مي‌دهد. لطفا مرا راهنمايي كنيد كه چگونه با او برخورد كنم؟

اين ويژگي‌هايي كه اين دوست عزيز عنوان كرد نشان‌دهنده اين است كه همسرشان دچار يكسري ضعف‌هاي هويتي هستند كه شايد منشا آنها در جواني يا نوجواني بوده باشد. در واقع فردي كه مسائلي چون خريد از مكان‌هاي گران‌قيمت براي او اولويت دارد در حقيقت از درون در حال تهي شدن است و از بيرون خود را پر مي‌كند. به همين دليل به ايشان توصيه مي‌كنم شايد اگر به همسرتان توجه بيشتري كنيد دست از لجبازي بردارد.
از طرفي اينكه شما فقط با صبر با او رفتار مي‌كنيد اصلا خوب نيست. اين آقا عنوان كردند كه من به‌خاطر فرزندم فقط صبوري مي‌كنم چون همسرم بداخلاق و بدرفتار است. درحالي‌كه اين صبري نيست كه خدا از ما مي‌خواهد. مطمئن باشيد كه اين صبر يك روز تمام مي‌شود و آن روز امكان دارد كه حادثه بدي كه همان طلاق است رخ بدهد. شما با اين نوع صبر، به ناراحتي‌هاي روحي و رواني دچار مي‌شويد پس بايد به صبر خلاق توجه كنيد.

 شما در برابر بد رفتاري همسر خود مدام سكوت كرده يا گاهي اوقات مشاجره‌اي كرده‌ايد. هر دوي اين رفتار غلط است. اينكه شما سكوت كرده‌ايد خوب است اما زماني كه همسر شما در مقابل ديگران يا در مقابل فرزند شماست يا زماني است كه او خيلي عصباني است و به‌خود اجازه مي‌دهد كه به ديگران اهانت كند، اصلا كار خوبي نيست و صبوري نبايد كرد. شما بايد بعد از اينكه همسرتان يك مقدار آرام شد و شما هم به‌خود مسلط شديد با او عاقلانه حرف بزنيد و اصلا عصباني نشويد. از خوبي‌هاي همسرتان بگوييد و بعد در كنار آن به اين نكته بد نيز اشاره‌اي داشته باشيد. به او بگوييد توكه اينقدر خوب هستي چرا اين رفتار را مي‌كني؟ اين رنجش را به‌طور جدي به او اعلام كنيد و بگوييد كه يك عدم‌رضايت جدي در وجود من نسبت به تو به‌وجود آمده است. با اينكه تو را خيلي دوست دارم، همسر من و مادر فرزند من هستي و براي من عزيز هستي ولي بايد در اين رفتارت تجديدنظر كني. اين رفتار را ادامه دهيد و خسته نشويد همانطور كه او از رفتار غلط خود خسته نمي‌شود.