به گزارش ایسنا، در تاریخ آمده است که حاکم رازی صاحب ابوجعفر عتبی میگوید:
«ابوجعفر مرا به جهت کاری به سوی ابو منصور بن عبدالرزاق فرستاد. هنگامی که روز پنجشنبه شد، از او خواستم که به زیارت قبر مطهر امام رضا (ع) بروم. ابومنصور به من گفت: میخواهی معجزهای از صاحب این قبر برایت بگویم؟ من در ایام جوانی، دشمن صاحب این قبر بودم و همواره به زوّار و کسانی که به زیارت آن حضرت میآمدند، ظلم میکردم و اموال آنان را به غارت میبردم. روزی برای صید بیرون رفتم. آهویی را دیدم. سگ شکاری را روانه کردم تا آن را صید کند. آن را دنبال کرد تا به دیوار قبر رسید. سگ شکاری، دیگر جلوتر نرفت. دوباره آهو به طرف دیگر فرار کرد. سگ شکاری آن را دنبال کرد. دوباره آهو به آن دیوار پناهنده شد و وقتی پناهنده شد، سگ جلوتر نرفت. همینطور چند نوبت این عمل تکرار شد تا بالاخره آهو به داخل یکی از اتاقهای قبر امام رضا (ع) پناهنده شد. من وارد صحن و چهار دیوارهای که قبر امام رضا وسط آن قرار داشت شدم. از ابونصر مقری سؤال کردم: آهویی که به اینجا وارد شد، کجا رفت؟ گفت: من آن را ندیدم. خودم وارد آن جا شدم. جای پا و آثار آهو را در آن جا دیدم، اما آهو را نیافتم. بعد از دیدن این واقعه نذر کردم هرگز متعرّض زوّار این قبر نشوم، بلکه آنان را کمک کنم. هرگاه مشکلی برایم پیش میآمد، متوسل به این قبر میشدم و به حاجتم میرسیدم. از خدا خواستم که پسری به من عطا کند، خداوند به برکت صاحب این قبر به من عطا کرد. دوباره از خدا پسری خواستم، که حاجتم روا شد». (1)
اما آن چه که در ذهنها در مورد ضامن آهو هست که شخص امام رضا (ع) ضامن آهویی شد تا برود و بچهاش را شیر دهد و برگردد، در جایی یافت نشد، اما ضمانت آهو به همان نحو که در ذهنهای ماست، از معجزات حضرت محمد (ص) نقل شده است که در منتهیالآمال، ج 1 در باب معجزات رسول خدا (ص) آمده است.
پینوشت:
1.بحارالانوار, ج 49 ص 333 به نقل از عیون اخبارالرضا7 ج 2 ص 285.
- منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی