کودک و نوجوان فرهنگ - اجتماع تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۸ نيايش توپ بازی بلند نوین: دنیا، توپ گردی بود که مدام میچرخید من توپبازی بلد نبودم مدام میافتادم مدام زمین میخوردم کسی هم بود که همیشه میخواست به من گل بزند و کسی که همیشه هوادارم بود کسی كه از رگ گردن به من نزدیکتر! اخبار مرتبط دایرههای دوستداشتنی ما را به ایمان ۴۰ سالگیات برسان! به رنگ طلایی دوستت دارم آغاز من تویی صدای پروانهها سه گل در یک فصل نیایشی به رنگ قرمز با خالهای سیاه صندلیهایی برای یادآوری جشنی بزرگ برای قلب تو جهان من دوباره آغاز میشود سفر دستهجمعی سکوت از تو دلی فروردینی میخواهم! خدا از پنجرهاى باز صدایت میزند بارانی باید! نیایشی کوچک با چای و روزهایی بهتر تمام روزهایم از تو سرشارند تو جادهای به سوی خورشیدی جنگل درونت را قربانی کن برچسبها نوجوان نیایش همشهری دوچرخه