آن روز كه ريچارد نيكسون رئيسجمهور وقت آمريكا در سخنراني تاريخي خودش، اصالت عكس عريان «فانتيكيمفوك» دخترك سوخته از بمبهاي ناپالم در ويتنام در تيرماه ١٣٥١ را زير سؤال برد، شايد هيچوقت فكر نميكرد آن عكسِ «نيك اوت» ٢١ساله بتواند دنيايي را متوجه جنگ ويتنام كند و بعد پايان خونريزي!
يا وقتي شهيد سعيد جانبزرگي در اسفند٦٦ قاب لنزش را روي جنازه «عمر خاوري» مرد ميانسال اهل حلبچه تنظيم ميكرد كه خودش را روي كودك خردسالش انداخته بود تا از مرگ مفاجات گازهاي خردل صدام نجاتش بدهد، هيچوقت فكر نميكرد آن قاب و آن عكس، نهتنها پوستر كه مجسمههايي بشود در قد و قواره مخالفت جهاني با استفاده از تسليحات شيميايي. همينطور عكس معروف «كوين كارتر» در اسفند١٣٧١ و در سودان قحطيزده كه دختركي خردسال از زور گرسنگي چمباتمهزده و رو به احتضار در انتظار غذا را نشان ميداد و چند متر آنطرفتر لاشخوري در انتظار مرگ دخترك. و دهها و صدها عكس و قاب و كادر ديگر از بچههاي فلسطين و مشخصاً غزه، لبنان و قانا، يمن و صنعا، ايران و سردشت و خرمشهر و دزفول و پاوه و...
و حالا در شهريور ١٣٩٤، قاب «نيلوفر دمير» عكاس تركيهاي روي جنازه غرقشده «آيلانكوردي» 3ساله بسته شده كه در درياي فتنه سالهاي اخير سوريه غرق شد و باز مرگ و باروت و دود و خون و آتش و دريا و آوارگي و بيخانماني.
اين قابها ثبت ميشوند، موج ميسازند، دنيا را زير و رو ميكنند، بهشرط اينكه قدرتها، روي اين موج سوار نشوند. بهشرط اينكه صرفاً بهقصد پوليتزر انداخته نشوند. بهشرط اينكه تغيير بدهند، شخم بزنند، زير و رو كنند و منجر به خروش بشوند.
ولي امروز دنيا اين شروط را زيرپا گذاشته. كسي بهدنبال سرنوشت محتوم آيلانهاي ديگر سوريه نيست.
قدرتها و باندها و احزاب اروپايي براي شكست رقباي حاكم خودشان و زيرسؤال بردن سياستهاي مهاجرناپذيري آنها، اين تكفريم آيلان را تكرار در تكرار نقد ميكنند، كردهاي جداييطلب و داعيهدار كردستان بزرگ از اين فريم براي جاانداختن عنوان «كوباني» بهجاي «عينالعرب» سوريه استفاده ميكنند، مخالفان اردوغان آنرا عَلَم ميكنند تا عليه حزب حاكم تركيه در حمايت از داعش و جبهه النصره كاري كرده باشند و ما... .
از يك فرصت استثنايي براي يك عكاس خوششانس حرف ميزنيم... دنياي فرداي ما پر از اين آيلانهاست. كاش ديگر هيچ فريمي از آن بسته نشود.
- عكاس و مستندساز