عكسها رفتهاند توي حافظهي موبايلها، در لوحهاي فشرده، در فلشها و... و آلبومها فراموش شدهاند و لذت تحويلگرفتن عكس چاپشده از عكاسي هم تقريباً به خاطرهها پيوسته است.
حالا ديگر به نظر ميآيد عکس هم مثل نامه در حال پيوستن به دنیای دیجیتال است. كافي است كمي دقت كنيد. مثلاً به عكسهايي كه نوروز امسال در سفرهايتان گرفتيد، فكر كنيد. چندتاي آن را چاپ كردهايد؟
كمي عقبتر برويد. آخرينبار كدام عكس را به چاپگر عكاسي سپرديد؟
حالا ديگر بهجاي تکعکسهای يادگاري چاپشده، از یک حالت و نما، چند و گاه چندين عکس گرفته میشود و ديگر ميتوانيد از بين آنها، بهترین را انتخاب کنید و نگه داريد و بدترین عكس هم وجود ندارد كه آیینهي دقات شود، میتوانی آن را با اشارهای پاک کنی.
اما تعداد كمي از اين بهترين عكسها امكان چاپشدن دارند، چون ديگر كمتر كسي براي چاپ عكس، به عكاسيها سرميزند؛ مگر براي تهيهي عكس پرسنلي كه البته تهيهي آن هم اينروزها با نصب دوربينهاي كوچك ديجيتال در مراكز مختلف اداري، بانكها و در باشگاههاي ورزشي آسان شده است.
شايد برای همین باشد که حالا تعداد مغازههای عکاسی كم شده و جای خود را به فروشگاههای عرضهي محصولات مرتبط و... دادهاند.
پايان تاريكخانهها
به يكي از مغازههاي عكاسي قديمي ميروم. اين مغازه تنها بازماندهي چهار عكاسي قديمي است كه روزگاري در اين محله فعال بودهاند.
ديگر در اين عکاسی قدیمی، عكسي چاپ نميشود و در پستوی تاریکش كه با عبور از يك راهپلهي تنگ، ميشود به آن رسيد، عکس پرسنلی میگیرند و البته آنجا آتلیهای کوچک هم برای عکاسی از کودکان هست! جايي كه پيش از اين تاريكخانه بوده و حالا مدتي است كه عصر تاريكخانهها و چاپهاي دستي به پايان رسيده است، مگر در موارد خيلي خاص!
در این عکاسیهنوز حلقههای فیلم نگاتیو «کونیکا» و «فوجی» و آلبومهاي كوچك و بزرگ دیده میشود، هنوز بوی عکس چاپ شده میآید و هنوز قابهای خالی عکس در ویترینها دیده میشود.
صاحب اين عکاسیِ60 ساله، حسينآقاست. او برای ما از فراز و نشیبهای عکاسی در ايران میگوید: «آنموقع يك حلقهي فیلم 36تایی میخریدند، عکس میگرفتند و مجبور بودند همهيا بيشتر آنها را چاپ كنند. البته پنج ، شش تا یا كمي بيشتر از این عکسها خوب بود كه آنها را میگذاشتند توي آلبوم. بقیه را که بهدرد نمیخوردند زیر همان عکسها در آلبوم میگذاشتند تا دیده نشوند! الآن 100تا عکس با دوربین دیجیتال میگیرند كه ممكن است پنجتای آن را چاپ کنند و بقیه را توی حافظه نگه دارند یا در نهایت آنها را روي يك لوح فشرده (سيدي يا ديويدي) نگه ميدارند.»
حسينآقا براين باور است كه کیفیت عکسها پایینتر آمده، چون در قدیم بهخصوص برای استفاده از دوربینهای مکانیکی مجبور بودند كمي عکاسی یاد بگیرند، نورخوانی کنند و...بعد هم چون فیلم میخریدند تلاش میکردند كه درست عکس بگیرند. الآن خیلیها با تلفنهمراه عکس میگیرند وکیفیت پایین آمده و یادگیری از بین رفته است.
این وضعیت شبيه همان حکایت پایانِ نامههای کاغذی است؛ شبيه همان زماني كه ايميل آمد. همان موقعی که تلفنهايهمراه شروع کردند به عکس گرفتن، و دوربین دیجیتال همهگير شد، چاپ عکس هم از بین رفت.
حالا ديگر فقط قدیمیها عکس چاپی دوست دارند و حسينآقا معتقد است كه حرف اول را قدیمیها نمیزنند، جوانها میزنند. كاش آنها لذت آلبومداشتن را بچشند! تا سرنوشت عكس چاپشده مانند نامههاي كاغذي نشود.
وقتي عکسها چاپ نميشوند
فكر ميكنم همهي ما حداقل یکبار تجربهي پاکشدن عکسهای خاطرهانگیز و مورد علاقهمان را از روی گوشیهای تلفنهمراه و یا حتی دوربین دیجیتال داشته باشیم!
اين تجربهي تلخ، ممكن است بارها تكرار شود. شاید به همین دلیل باشد که معاونرئیس شركت گوگل از مردم خواسته که عکسهای ارزشمند خود را چاپ کنند و تنها به ذخیرهي آنها بر روی فایلهای حافظه اکتفا نکنند.
دکتر«وینتون سرف» از کاربران کامپيوتر خواسته که عکسهای خود را چاپ کنند یا ریسک و خطر از دست دادن آنها را به جان بخرند!
«دیلیمیل» گزارش داده که معاونرئیس گوگل هشدار داده است با پیشرفتهشدن سیستمعاملها و نرمافزارها، اسناد و تصاویري که در فناوریهای قدیمی مورد استفاده قرار میگیرد، غیرقابل دسترس میشوند.
دكتر سرف معتقد است كه وابستگی جهان امروز به فناوری میتواند قرن21 را تبدیل به قرون وسطای جدیدی در تاریخ بکند که در آن هر نشانهای از فرهنگ جهان در سیاهچال دیجیتالی گم میشود.
او ميگويد كه ما تقریباً تمام اطلاعات خود را به جايي منتقل ميكنيم كه سیاهچال اطلاعاتی خوانده خواهد شد، بدون آنکه متوجه باشیم در حال ارتکاب چه عملی هستیم.
براي همين، دكتر سرف از مردم خواسته که عکسهای ارزشمند خود را چاپ کنند و تنها به ذخیرهي آنها بر روی فایلهای حافظه اکتفا نکنند.
البته نگاه سرف به زمانهاي دورتر رفته است، سرف حالا دنبال این است که به شکلی همهي نرمافزارها و سختافزارها را طوري حفظ کند که هیچوقت از بین نرود، چیزی شبیه یک موزه. اگر این طرح عملی شود، میتوان فرض کرد که خاطرههای امروز ما، براي نسلهاي بعد هم قابل دسترسی باشد.
نظر شما